راى ممتنع اندونزى به قطعنامه۱۸۰۳ ؛ چرا؟
در مجموع این که تا چه میزان دیپلماسی ایران درباره رای شورای امنیت در واکنش به پرونده هستهای موفق بوده تنها نقطه روشن به رای ممتنع اندونزی بازمیگردد. اما باید توجه کرد چه میزان از عواملی که موجب صدور این رای از سوی اندونزی شدهاند شرایط داخلی یا بینالمللی بوده و چه میزان از آنها در واقع هنر دیپلماسی ایرانی بودهاند.
ظهر دوشنبه 13 اسفند به وقت نیویروک سازمان ملل متحد با 14 رای موافق در برابر یک رای ممتنع دور سوم تحریمها را علیه ایران تصویب کرد. در این بین نگاهی به وضعیت کشور اندونزی به عنوان تنها عضو ممتنع شورای امنیت سازمان ملل در پرونده هستهای ایران در ارزیابی میزان موفقیت دیپلماسی ایران برای مقابله با فشارهای سیاسی که دست کم از سوی سه عضو از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل هدایت میشود، مفید و راهگشا خواهد بود.
موضعی که جاکارتا تا پایان جلسه دوشنبه حفظ و از آن دفاع کرد در واقع تا حدود یک هفته پیش از رایگیری موضع مشترک دستکم چهار عضو از اعضای غیر دائم شورای امنیت بود که عبارت بودند از آفریقای جنوبی، ویتنام، لیبی، و البته اندونزی. در این بین البته روسیه نیز تا آخرین روزها مصر بود اگر ایران با توقف غنیسازی اورانیوم موافقت در هر مرحلهای از رای دادن به این قطعنامه خود داری خواهد کرد. در واقع رای روسیه به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت که صاحب حق وتو است دهمین رایی بود که علیه فعالیتهای هستهای تهران قطعی شد.
از سوی دیگر رایزنیهای بینالمللی که تا آستانه رایگیری ادامه داشت و به ویژه سفر نیکلا سارکوزی رییس جمهور فرانسه به آفریقای جنوبی در تغییر موضع سایر اعضایی که مخالف صدور قطعنامه در این برهه زمانی بودند، موثر بود. فرانسه همراه بریتانیا دو عضو اروپایی و دائم شورای امنیت هستند که پیشنویس قطعنامه فعلی را تنظیم کردهاند.
دومیسانی کومالو، سفیر آفریقای جنوبی در سازمان ملل متحد که هفتهها زمان و محتوای قطعنامه زیر سئوال برده بود در سخنرانی دوشنبه خود درباره دلیل موافقت کشور متبوعاش با قطعنامه جدید گفت تنها به منظور هماهنگی و در راستای حمایت از اهداف دو قطعنامه پیشین با این قطعنامه موافقت میکند. دو قطعنامه قبلی علیه ایران در سالهای 2006 و 2007 به اتفاق آراء به تصویب رسیده بودند.
لیبی و ویتنام نیز در روز رایگیری و در حقیقت در جریان مذاکراتی که حتی از ساعت نهار نیز فرا تر رفت مجاب شدند برای موافقت با نظر اکثریت شورا به این قطعنامه رای مثبت میدهند. البته گفته میشود فعالیتهای سارکوزی برای این تغییر آراء نیز بینتیجه نبوده است. سارکوزی حتی در این مدت و به خصوص در فاصله شنبه تا دوشنبه هفته جاری کوشید تا رای اندونزی را تغییر دهد که موفق به این کار نشد. قرار بود جلسه رایگیری شورای امنیت در این باره روز شنبه تشکیل شود که با درخواست بریتانیا و فرانسه این جلسه تا دوشنبه به تعویق افتاده بود.
سفیر سوریه در سازمان ملل متحد نیز (که از اعضای شورای امنیت نیست) بیرون جلسه شورا در پاسخ به سئوال خبرنگاری درباره تغییر موضع لیبی، آن را ناشی از تردید و عدم اطمینان لیبی از موضع پیشین خود دانست.
اما این که چرا اندونزی به رغم تغییر موضع سایر اعضای مخالف، در نهایت از رای ممتنع فراتر نرفت و به رغم رایزنیها حاضر به پذیرش توافق با قطعنامه نشد در ظاهر دلایل مختلف در سطوح ملی و دو جانبه (با ایران) و بینالمللی دارد. البته مارتی ناتالگاوا، سفیر اندونزی در سازمان ملل متحد درباره دلیل عدم موافقت جاکارتا با قطعنامه پیشنهادی گفت به عقیده دولت متبوع او آژانس بینالمللی انرژی هستهای توان حل مشکلات موجود در پرونده هستهای ایران را دارد و نیازی به دخالت شورای امنیت در این میان نیست. او گفت: «ایران در حال همکاری با آژانس هستهای است و در این مقطع تحریمهای بیشتر علیه ایران سازنده و موثر نخواهند بود.»
اما دلایل اندونزی تنها به این مساله خلاصه نمیشود. گفته میشود دولت این کشور قبلاً به خاطر صدور رای علیه ایران در دور قبلی تحریمها از سوی اپوزیسیون «حزب توسعه متحد» (Partai Persatuan Pembangunan) که بزرگترین حزب اسلامگرای اندونزی محسوب میشود و 58 کرسی مجلس را در اختیار دارد تحت فشار قرار گرفته و وزیر خارجه این کشور از سوی ائتلافی از مخالفان تا آستانه استیضاح در مجلس پیش رفته است.
در سطح روابط دو جانبه باید گفت که اندونزی در حالی به این قطعنامه رای ممتنع داده است که رییسجمهور این کشور در فاصله کمتر از دو هفته از صدور این قطعنامه برای تحکیم روابط دو جانبه به تهران سفر میکند. در واقع باید سفر سوسیلو بامبانگ یودویونو را ادامه سفر محمود احمدینژاد به جاکارتا در سال 2006 میلادی تلقی کرد که قراردادی به ارزش 4 میلیارد دلار را در زمینه همکاریهای نفت و گاز برای اندونزی به ارمغان آورد.
روابط و همکاریهای گسترده اقتصادی ایران و اندونزی از سال 1998 آغاز شده است و چشمانداز همکاریهای پر سود آینده ممکن است از جمله عوامل بازدارند جاکارتا از صدور رای موافق در تصویب قطعنامه علیه ایران بوده باشد. اما پذیرش این مساله پرسشی را درباره چین و روسیه به عنوان اعضای دائم شورای امنیت پدید میآورد. در واقع این دو کشور قراردادهای بسیار پرسودتری با ایران امضا کردهاند و رای موافق آنها با قطعنامه شورای امنیت را شاید تنها با اتکا به این استدلال میتوان توجیه کرد که کشورهای قدرتمندی مانند چین و روسیه استطاعت صدور رای علیه ایران را دارند در حالی که اندونزی از چنین موقعیتی برخوردار نیست و اولاً در زمینههای اقتصادی که با ایران همکاری میکند رقبای همتراز و یا حتی قدرتمندتری دارد که میتوانند احتمالاً پس از واکنش از سوی تهران جای خالی جاکارتا را پر کنند و از ثانیاً درآمدهای حاصل از قراردادهای این کشور با ایران سهم قابل توجهی در اقتصاد کلان اندونزی دارد و احتمالاً تاثیر کاهش همکاریهای اقتصادی دو جانبه در اقتصاد اندونزی محسوس خواهد بود.
از عوامل بازدارنده سطح سوم یا سطح بینالمللی که مانع موافقت اندونزی با قطعنامه شده است میتوان یه همکاریهای بینالمللی دو کشور در قالب سازمانهایی نظیر اجلاس عدم تعهد و به خصوص سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی اشاره کرد که رییسجمهور ایران و اندونزی بلافاصله پس از دیدار در تهران مشترکاً در جلسه اضطراری کنفرانس سران این سازمان که در سنگال برگزار میشود شرکت خواهند کرد. موضوع این جلسه اضطراری رسیدگی به مشکلات غزه وصلح در فلسطین است.
سازمان کنفرانس اسلامی که در سال 1969 با عضویت کشورهایی نظیر عربستان صعودی، مصر، ترکیه، و البته ایران و اندونزی تشکیل شد در حقیقت نسخهای اسلامی از جنبش عدم تعهد بود که به طور عمده از کشورهای سطح دوم و سوم در تعاملات جهانی تشکیل میشد و هویت آن بیشتر در معادلات حاکم بر جهان در دوران جنگ سرد و دنیای دو قطبی معنا مییافت که ایدئولوژی اسلامی محور اصلی آن به شمار میرفت.
به این ترتیب پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در حالی که این شورا رفته رفته در معرض خطر استحاله هویتی قرار میگرفت، همکاری تعداد اندکی از اعضای اصلی و فعال توانست مانع شود که این کنفرانس نقشی حاشیهای پیدا کند و در همین حال روابط بین این کشورها گستردهتر و مستحکمتر شد که ایران و اندونزی دو نمونه از آنها بودند. در واقع باید گفت که هر چند چارچوب همکاریهای سازمان کنفرانس اسلامی مانعی جدی در برابر یک عضو قرار نمیدهد تا آن را رای دادن علیه عضو دیگر در یک قالب بینالمللی دیگر منصرف کند (نظیر رایگیری در شورای امنیت سازمان ملل)، با این حال نقش این سازمان را نیز در نزدیکی بیشتر تهران و جاکارتا نمیتوان نادیده گرفت.
در مجموع این که تا چه میزان دیپلماسی ایران درباره رای شورای امنیت در واکنش به پرونده هستهای موفق بوده تنها نقطه روشن به رای ممتنع اندونزی بازمیگردد اما باید توجه کرد که چه میزان از عواملی که موجب صدور این رای از سوی اندونزی شدهاند شرایط داخلی یا بینالمللی بوده و چه میزان از آنها (با در نظر گرفتن میزان تاثیر گذاری هر یک از عوامل موثر) در واقع هنر دیپلماسی ایرانی بودهاند. حتی شاید طرح چنین سئوالی نیز در مقطع فعلی چندان بیربط نباشد که اگر رییسجمهور اندونزی در آستانه سفر به ایران نبود آیا اندونزی باز هم در قبال این قطعنامه موضع دوشنبه خود را حفظ میکرد؟
نظر شما :