مهاجرین ترک در آلمان عامل مثبت یا مانع عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا؟
بسته به این که به 2میلیون 800 هزار مهاجر ترک در آلمان از چه دیدگاهی نگریسته شود، می توان حضور این مهاجران را عاملی مثبت یا وسیله ای بازدارنده در راه پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا دید.
بسته به این که به 2میلیون 800 هزار مهاجر ترک در آلمان از چه دیدگاهی نگریسته شود، می توان حضور این مهاجران را در آن کشور عاملی مثبت یا وسیله ای بازدارنده در راه پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا دید.
هر چند چنین نگاهی به یک جامعه پرجمعیت و قرار دادن آنها در این یا آن سوی یک معادله، بدون در نظر گرفتن مشی و مشرب گروهی و فردی آنها، طبعاً به دور از منطق و واقعیت مسلم خواهد بود. بدیهی است که در این معادله شیوه زندگی فردی و گروهی و طول اقامت آنها در آلمان باید در نظر گرفته شود.
همچنین باید روابط میان آلمانی ها و ترکان و روابط " ترکان آلمانی " با ترکان ترکیه و نحوه نگرش آنها به یکدیگر نیز از نظر دور نماند.
در طول پنج دهه ای که از حضور ترکان در آلمان می گذرد، اقتصاد این کشور فرود و فراز های بسیاری را پشت سر نهاده است و طبعاً ترکان ساکن آن نیز از تأثیر آن رونق و رکود بر کنار نبوده اند. کما این که در سال های معینی که اقتصاد آلمان دچار رکود شده و میزان بیکاری در آن کشور افزایش یافته، بسیاری از ترکان به وطن مراجعت کرده اند.
شمار دیگری نیز قید استخدام و اشتغال در صنایع و مؤسسات خدماتی را زده به کسب و کار شخصی روی آورده و به مرور صاحب سرمایه شده اند.
از همین جا مسائل تازه ای بروز کرده است که ریشه در سنت های شرقی دارند و عمده ترین آن ها عبارتند از مشکل دوری از خانواده، مسأله زبان، تمایل والدین به این که فرزندانشان به جای رفتن به مدرسه به کسب و کار پدر کمک کنند و در نتیجه، بدون آموزش و کسب مهارت حرفه ای، به صورت افراد غیر ماهر در آیند.
از سوی دیگر، بسیاری از خانواده های دیگر ترک ترجیح می دهند فرزندانشان تحصیلات عالی کسب کنند. با توجه به این که بیشتر ترکان مقیم آلمان خاستگاه روستائی و رعیتی دارند، شمار فراوان خانواده هائی که فرزندانشان را به دانشگاه می فرستند باعث شگفتی ناظران شده است.
تأثیر گذاری ترکان و ترک تباران، به عنوان پر شمار ترین جمعیت مهاجر در آلمان، در شکل گیری غالب شهرهای بزرگ و کوچک آن کشور به وضوح قابل رؤیت است.
" دونر کباب " در این کشور هویت آلمانی یافته و در دوره های انتخاباتی پارلمانی یا محلی سیاستمداران ترک برای جلب آرای آلمانی ها و ترکان به یک میزان تلاش می کنند. مجریان " شو " های تلویزیونی، فیلمسازان و بازیگران ترک تبار سینما، جوائز بین المللی فراوان برای آلمان کسب کرده اند. طی برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال، ترکان به اندازه آلمانی ها برای تیم آلمان ابراز شادی و هیجان کردند.
با این حال، افکار عمومی آلمان، جهات منفی این جامعه را نیز، مانند جرم و جنایت در میان جوانان، قتل های ناموسی و ترس از " نفوذ فرهنگ خارجی " می بیند و از همین رو انواع الگوها برای حل مسألۀ ترکان در رسانه ها مطرح می گردد.
از آن جمله این که آیا باید اولویت را به همسانسازی داد یا به فرهنگی موازی در کنار فرهنگ آلمانی تن داد؟ یا این که آیا صلاح در کثرت گرائی فرهنگی است یا اختیار یک فرهنگ مسلط اصلی و اجبار به قبول آن از سوی خارجیان؟
با این که اکثریت ترکان از نظر اجتماعی به خوبی در جامعه آلمان جذب شده اند و در قلمرو های سیاسی و فرهنگی جامعه میزبان حضور فعال دارند، با این حال برای بر آوردن برخی نیاز های مذهبی یا غیر مذهبی شان به سازمان های ترک که در آلمان تأسیس شده اند مراجعه می کنند.
این وضعیت، که عمدتاً ناشی از تفاوت سنت ها و فرهنگ های دو ملت است، باعث پیدایش احساس بیگانگی در دو طرف شده و هر طرف، دیگری را بیگانه و غیر " خودی " می انگارد.
دست اندر کاران دو طرف به خوبی آگاهند که چنین شرائطی می تواند به احساس تنفر بیشتر از سوی آلمانی ها و گرایش متعصبانه تر به آداب و سنن ملی و مذهبی از سوی ترکان منجر شود و دور باطلی را باعث گردد.
یعنی ترکان احساس کنند که از سوی آلمانی رانده می شوند و آلمانی ها تصور کنند که ترکان تمایلی به جذب شدن در جامعه آنان ندارند و این رفتار متناقض است که باعث سوء تفاهم های گاه تأسف بار، مانند آتش افروزی گروه های متعصب علیه ترکان می گردد.
معضل دیگر، روابط میان ترکان آلمانی و ترکان ترکیه است. برای بر قراری رابطه قبل از هر چیز، برقراری تماس بین دو طرف و ایجاد رابطه رو در رو لازم است. مهم ترین رشته ای که ترکان آلمانی را به ترکان ترکیه پیوند می دهد خاستگاه خانوادگی و قومیت مشترک است.
از آنجا که محدودیت های روادید، دیدار ترکان ترکیه از آلمان را مشکل می سازد، بیشتر، این ترکان آلمانی هستند که از ترکیه دیدن می کنند. بسیاری از افراد نسل های دوم و سوم ترکان آلمانی نه فقط هیچ آشنائی با ترکیه ندارند، بلکه زبان ترکی را به سختی و با لهجه صحبت می کنند و در نتیجه ترک خالص به حساب نمی آیند و مردم آن ها را ترک حقیقی نمی دانند.
از آن سو، احساسات ترکان آلمانی نسبت به کشور ترکیه، فرهنگ و مردم آن بسیار بالا است. در برابر احساس عدم پذیرش کامل از سوی آلمانی ها، آنها به ریشه های ترکی خود بیشتر روی می آورند و خود را بیشتر ترک می دانند تا آلمانی. به ویژه در میان مهاجران نسل اول، تمایل به بازگشت به وطن بسیار نیرومند است. هر چند شمار کسانی که عملاً دست به چنین کاری بزنند چندان زیاد نیست.
از نظر افکار عمومی اروپائیان، حضور ترکان در اروپا، به ویژه در آلمان بسیار اهمیت دارد. چرا که آنها از سوئی نماینده ترکیه در اروپا به حساب می آیند و از سوی دیگر نماینده اروپا در ترکیه. از این رو نمی توان این اقلیت نیرومند را که سه نسل متوالی آن در آن کشور حضور غیر قابل انکار دارند در مذاکرات مربوط به پذیرش ترکیه به اتحادیه اروپا نا دیده گرفت.
اما بدون پذیرش آنها به هر دو جامعه، یعنی در آلمان به عنوان شهروند آلمانی و در ترکیه شهروند ترک، بی هویتی این جمعیت نزدیک به سه میلیونی مشکلات حتی بزرگتری را، هم در اروپا و هم در ترکیه، در پی خواهد داشت.
نظر شما :