چین باید مسلمانان این کشور را به رسمیت بشناسد
آقای ملازهی ریشه ناآرامیهای اخیر در در ایالت سینکیانگ چین چیست؟
در ایالت سین کیانگ چین دو مسئله وجود دارد. یکی مسئله قومی است که قومیت اویغورکه ترک تبار است با دولت چین مشکل دارد. بسیاری از اویغورها معتقدند که چینیهایهان در مورد آنان تبعیض اعمال میکنند. ولی در مقابل، دولت چین گروههای اویغور را به تلاشهای جداییطلبانه متهم میکند.مسئله دیگر در این ایالت به گروههای کوچک تری مربوط می شود که با گروههای القاعده پیوند دارند و زیر مجموعه القاعده به حساب می آیند. یعنی عدهای ریشههای ناآرامی در این ایالت را در تبعیض قومیتی میدانند. ایغوریها یا همان اکثریت ترک این ایالت مسلمان هستند و در عوض دولت چین از قوم «هان» که اقلیتی مرفه است، حمایت میکند. این حمایت یک جانبه باعث شده است عدهای از کارشناسان ریشههای این ناآرامیها را در تبعیض قومیتی بدانند. اما عده دیگری پاکستان را عامل اصلی این ناآرامیها میدانند.
چین اسلامگرایان پاکستان را مسئول ناآرامیهای اخیر در شهر اویغوری کاشغر معرفی میکند و ازپاکستان می خواهد که در این زمینه کمک کند. پاکستان تا چه اندازه در این موضوع دخیل است؟
پایگاه گروههایی از ایالت سن کیانگ چین که با القاعده مرتبط هستند، در مناطق قبایلی پاکستان است و دولت پاکستان باید در اینجا به چین کمک کند که بتواند آنها را کنترل کند. ولی حقیقت این است که اگر منظورمان از پاکستان، دولت پاکستان یا حزب مردم پاکستان باشد، این دولت ارتباطی با این گروهها ندارد. بلکه این بخش امنیتی ارتش پاکستان است که با این گروهها ارتباط دارد. بخش امنیتی ارتش پاکستان هیچ ارتباطی با دولت ندارد. درست است که به لحاظ قانونی دولت پاکستان مسئول است ولی حقیقت این است دولت پاکستان ارتباطی با این گروههای اسلام گرای افراطی ندارد.
تا چه حد پاکستان می تواند به چین در این زمینه کمک کند؟
اگر منظور حزب مردم حاکم پاکستان باشد، این ادعای چین که پاکستان باید به حل مشکل مسلمانان کمک کند، چندان منطقی به نظر نمی رسد. اما اگر از این زاویه نگاه کنیم که گروههای افراطی این ایالت که با سازمان القاعده مرتبط هستند، در گذشته به نوعی ارتباطات تنگاتنگی با نیروی امنیتی (ISI) پاکستان داشته اند و مورد حمایت آنها بوده اند بحث قابل طرحی است. چرا که شاید بتوان گفت که آن ارتباطات به نوعی ادامه پیدا کرده است.
مشکل مسلمانان چین با دولت این کشور چیست؟
مسلمانان چین خواستهها و انتظاراتی دارند که دولت چین تاکنون نتوانسته است پاسخگوی این مطالبات باشد. از جمله این مطالبات می توان به این مسئله اشاره کرد که مسلمانان چین مدعی هستند که دولت چین تلاش می کند که ترکیب جمعیتی این منطقه را به سود قومیت مسلط دست کاری کند.
دولت چین نیز تاکنون فکر اساسی برای این مسئله نکرده است که فرهنگ و سنتهای ملی قومیت اویغور در آنجا تقویت شود. از سوی دیگر جابجایی جمعیت در این منطقه واقعیتی انکارناپذیر است. یعنی این که چین شرایطی را به وجود می آورد که اکثریت قومی اویغورها در منطقه سین کیانگ به هم بخورد و جمعیتی از قوم «هان» مستقر شود. هرچند چینیها رسما این مسئله را تایید و تکذیب نمی کنند ولی همه طرحهایی که در این منطقه اجرا می کنند جابجایی جمعیت را در خود داشته است.
دولت چین اتهام استقلال طلبی را مطرح می کند. این مسئله تا چه حد واقعیت دارد؟
به هر حال یک خط استقلال طلبی در این ایالت دیده می شود. واقعیت این است که گروههایی از اقوام اویغور که در آنها سازمان القاعده نفوذ کرده به دنبال استقلال منطقه سین کیانگ از چین هستد. طبیعتا چینیها به این سادگی زیر بار تجزیه کشوشان نخواهند رفت. تجربه تبت نشان می دهد که چینیها چگونه در این زمینه با جدیت عمل می کنند. به نظر من می رسد که در این جا نیز همین وضعیت است و چین به سادگی زیر بار تجزیه منطقه سین کیانگ نخواهد رفت.
راه حل این مشکلات چیست؟
آنچه که مهم است حداکثر کاری که چینیها می تو انند بکنند این است که این ایالات را به عنوان یک منطقه خودمختار بپذیرند. یعنی در چارچوب وحدت ملی و تمامیت ارضیشان باشد ولی به لحاظ فرهنگی و اجتماعی این فرصت را به مردم اویغور بدهند که فرهنگ و سنتهای خود را حفظ کنند. یعنی دیدگاههای اسلامی خود را منهای گروههای کوچک افراطی که ممکن است مشکلات را بیشتر کنند، داشته باشند.
در مجموع اگر بخواهیم راه حل معقولی برای منطقه سین کیانگ در نظر بگیریم این است که چینیها باید سنتهای دینی و فرهنگی مردم این منطقه را به رسمیت بشناسند تا بتوانند مشکلاتشان را در یک چارچوب ملی حل کنند نه این که از پاکستان یا هر کشور دیگری انتظار داشته باشند که برای حل این مشکل به آنها کمک کند.
نظر شما :