تهدید ترکیه فقط در حد حرف است نه بیشتر
روزنامه النهار، چاپ لبنان در یادداشتی به این موضوع پرداخته و مینویسد: پس از آن که سوریه اسد در سال 1998 پذیرفت که دست از حمایت از حزب کارگران کردستان بردارد و رهبر شورشی آنها را تسلیم ترکیه کند، تحولی در روابط آنکارا – دمشق ایجاد شد. دو کشور به سرعت به سمت گسترش همکاریهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی حرکت کردند و به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه نیز این گسترش روابط را سیری جهشی داد. حزب عدالت و توسعه در همان ابتدای به دست گرفتن قدرت در آنکارا گسترش همه جانبه روابط با سوریه را در اولویت سیاستهای خود قرار داد. با گذشت زمان تعریف ترکیه از رابطه با سوریه بر این نکته استوار شد که با پیوستن به محور استراتژیک ایران – سوریه که غرب به شدت از آن نگران است، بتواند در دنیای عرب جای پای تازهای برای خود باز کند. گسترش این روابط تا بدانجا پیش رفت که ترکیه به این درک رسید که دیگر سوریه خطری برای منافع آن نیست دمشق نیز این باور را پذیرفت که ترکیه بازیگری مهم و واقعی در عرصه سیاسی منطقه است و اگر به آن امتیازی بدهد امتیازی میگیرد کما این که اگر چیزی را هم به آن بفروشد میتواند چیزی در خور توجه هم از آن بخرد.
در ادامه این یادداشت آمده است: با آغاز تحولات سوریه تحولی شگرف در روابط آنکارا را با دمشق ایجاد شد. ترکیه بر این نکته کاملا واقف است که ناآرامیهای سوریه میتواند تاثیری منفی بر فضای داخلیاش بگذارد. به همین دلیل هم سوریه بارها به ترکیه هشدار داده است که هر گونه انعطافپذیری آنکارا به آشوبگران داخلی آن میتواند مخاطرات سنگینی را برای ترکیه به دنبال داشته باشد. در سایه این هشدارها و حذرها روابط دو کشور رو به تیرگی گذاشت تا آنجایی که ظرف پنج ماه گذشته انتقادها و تهدیدهای دو طرف به اوج خود رسید. ترکیه میگوید که از همه ابزارهای لازم بهره میبرد تا اجازه ندهد ناآرامیهای سوریه بر عرصه سیاست داخلیاش سایه بیندازد.
نویسنده این یادداشت در ادامه مینویسد: اگر چه ترکیه هیچ گاه اعلام نکرده است که سیاستش در قبال تحولات داخلی سوریه دقیقا چیست ولی کسانی که از نزدیک تحرکات سیاسی ترکیه را دنبال میکنند، میگویند آنکارا پنج نکته را در رابطه با تحولات سوریه کاملا مد نظر دارد. اول، برقراری رابطه با جریانهای مخالف سوریه و تلاش برای شناخت نیازهای آنها و مطالعه دقیق بر این که اهداف نهاییشان چیست و تا چه اندازه قدرت تحقق خواستههایشان را دارند. در عین حال حفظ رابطه در بالاترین سطح با دمشق و قانع ساختن آن به پیشبرد اصلاحات جدی و همزمان توجیه این مسئله به افکار عمومی داخلی خود که با دولت سوریه همکاری نزدیک دارد و به هیچ وجه به دنبال بهرهبرداری از وضعیت جاری علیه حکومت سوریه نیست. دوم، به رغم سرازیر شدن شماری از پناهندگان سوریه به خاک ترکیه آنکارا تلاش دارد خط هائلی برای جلوگیری از ورود پناهندگان سوری بکشد چرا که خوب میداند از همین طریق عناصر القاعده و شورشیان کرد به راحتی میتوانند وارد خاک ترکیه شوند و خطرهای سنگینی را بر آن تحمیل کنند. کما این که بر خلاف آنچه برخی میگویند ترکیه از انجام هر گونه عملیات نظامی در خاک سوریه از سوی هر جریان و طرفی به شدت واهمه دارد. سوم، همراه شدن با تحریمهای جامعه بینالمللی علیه دولت سوریه تا آنجا که به منافع اقتصادی خودش ضربه وارد نیاید چرا که آنکارا خوب میداند تشدید تحریمها علیه سوریه بیش از همه به خودش که بر توسعه اقتصادی و تجاری با کشورهای همسایه از جمله سوریه بسیار حساب کرده، تاثیر منفی میگذارد. چهارم، وارد شدن به فاز نظامی نرم علیه سوریه در صورتی که سوریه خود عملیات نظامی انجام دهد و الا به گفته مقامهای ترک به هیچ وجه ترکیه قصد حمله نظامی به سوریه ندارد و آنچه در برخی رسانهها در این رابطه میآید عاری از صحت است. پنجم، در صورتی که ترکیه به این درک برسد که نظام سوریه در حال فروپاشی است و دیگر راه گریزی نیست (هنوز به این مرحله نرسیده است و بر خلاف آنچه تصور میشود به استمرار اصلاحات توسط بشار اسد به رغم تهدیدهای مکرری که دو طرف علیه هم انجام میدهند، امیدوار است) آن هم با حمایت قاطع شورای امنیت، ناتو و ایالات متحده و جامعه عربی و اسلامی با هدف جلوگیری از گسترش ناآرامیهای سوریه به دیگر نقاط منطقه از جمله خاک خود اقدام کند. ترکیه تاکید کرده است که در صورتی که هماهنگیهای لازم میان آنکارا با پایتختهای غربی به ویژه ایالات متحده صورت نگیرد و تضمینهای لازم و مستحکم به آن داده نشود به هیچ وجه خود را درگیر نظامی با سوریه نخواهد کرد.
نظر شما :