مشرف حاضر به کنارهگیری از ریاستجمهوری نیست
به رغم پیروزی چشمگیر احزاب اپوزیسیون پاکستان در انتخابات پارلمانی دوشنبه و درخواست رهبران مخالفان برای کنارهگیری پرویز مشرف از قدرت، او اعلام کرد به هیچ عنوان قصد ندارد از مقام ریاست جمهوری استعفا دهد.
به رغم پیروزی چشمگیر احزاب اپوزیسیون پاکستان در انتخابات پارلمانی دوشنبه و درخواست رهبران مخالفان برای کنارهگیری پرویز مشرف از قدرت، او اعلام کرد به هیچ عنوان قصد ندارد از مقام ریاست جمهوری استعفا دهد.
مشرف چهارشنبه در مصاحبهای با والاستریت ژورنال ضمن تاکید بر باقی ماندن در مقام ریاست جمهوری گفت برای کمک به تشکیل دولتی دموکراتیک و با ثبات در پاکستان در این مقام باقی خواهد ماند. این در حایل است که سهشنبه پس از انتشار نتایج اولیه شمارش آراء که حاکی از شکست سنگین حزب مسلملیگ قائد اعظم و هواداران مشرف بود، میان محمد نواز شریف، نخست وزیر اسبق پاکستان و رهبر مسلملیگ نواز که یکی از سرسختترین رقبای مشرف و حزب متبوعاش به شمار میرود، خواستار کنارهگیری مشرف از قدرت شده بود. شریف گفت: «مشرف بارها گفته است در صورتی که مردم بخواهند از قدرت کنارهگیری میکند. اکنون گمان میکنم مردم در این انتخابات نشان دادند که خواستار چه هستند.»
در واکنش به این سخنان شریف و دیگر مخالفان مشرف، سخنگوی ریاست جمهوری نیز در گفت و گویی جداگانه با خبرگزاری فرانسه ضمن تکرار این مساله که مشرف آماده است با هر دولتی که سر کار بیاید همکاری کند، گفت درخواست استعفای مشرف هیچ ارتباطی به نتیجه انتخابات ندارد. ژنرال رشید قریشی درباره درخواست مخالفان مشرف گفت: «آنها در طرح خواستههایشان از مسیر درست منحرف شدهاند. این انتخابات برای تعیین رییس جمهور نبوده است. مشرف از پیش از این برای یک دوره پنج ساله دیگر به ریاست جمهوری انتخاب شده است.»
شریف که از هفته گذشته برای تشکیل ائتلاف با حزب مردم اعلام آمادگی کرده بود اکنون با ابراز تمایل متقابل حزب مردم خود را برای رایزنیهای اولیه در این باره آماده میکند. شریف و آضف علی زرداری، همسر بینظیر بوتو و رهبر فعلی حزب مردم پنجشنبه با یکدیگر دیدار میکنند. حزب مسلملیگنواز بر اساس آماری که تا کنون شبکه تلویزیون خصوصی ژئو منتشر کرده با به دست آوردن 66 کرسی پارلمان پس از حزب مردم که 87 کرسی را به خود اختصاص داده، در مقام دوم قرار گرفته است. دو حزب مردم و مسلملیگ نواز بر اساس این آمار که مربوط به 258 کرسی از مجموع 272 کرسی پارلمان میشود، در مجموع 153 کرسی را به دست آوردهاند که بیش از نیمی از کرسیهای پارلمان محسوب میشود. (البته پارلمان پاکستان در مجموع 342 کرسی دارد و 70 کرسی آن به زنان و اقلیتهای مذهبی اختصاص یافته است.)
این اکثریت در مجموع به ائتلاف احتمالی حزب مردم و مسلملیگ نواز اجازه میدهد دولتی مشترک تشکیل دهند اما هنوز برای این که بتوانند با کسب موافقت بیش از دو سوم نمایندگان مجلس مشرف را به طور مستقیم برای استیضاح به پارلمان بکشانند و در صورت رای عدم اعتماد وی را از ریاست جمهوری خلع کنند هنوز به ائتلاف یا جلب نظر دیگر احزاب در این مورد خاص نیاز دارند. این در حالی است که حزب مسلملیگ قائد اعظم با کسب 38 کرسی با اختلاف زیادی از دو حزب اول در رده سوم قرار گرفته است و در مجموع همراه همپیمانهایش 58 کرسی را در پارلمان در اختیار دارد و این تعداد کمتر از آن است که بتواند عدم موافقت بیش از دو سوم پارلمان با استیضاح مشرف را تضمین کند.
حزب مسلملیگ قائد اعظم از بعد از ظهر سهشنبه که اولین آمار رسمی و غیر رسمی منتشر شد، شکست خود را پذیرفت. طارق عظیمخان سخنگوی این حزب در یکی از اولین واکنشها سران مسلملیگ قائد اعظم به نتایجی نتایج انتخابات گفت: «ما حکم مردم را میپذیریم و به طور رسمی شکست خودمان را قبول میکنیم.» چودهری شجاعت حسین، رهبر این حزب نیز پیش از این در سخنانی مشابه پذیرای شکست شده بود. با این حال به نظر میرسد حزب مسلملیگ قائد اعظم که از زمان کودتای 1999 مشرف در مقام بازوی سیاسی او (به عنوان مردی نظامی که پایگاهی سیاسی نداشت) عمل کرده است، به رغم این شکست از حمایت از مشرف دست برنخواهد داشت. پرویز الهی دبیرکل این حزب در استان پنجاب در این باره در مصاحبهای با شبکه ژئو گفت: «ما به او احترام میگذاریم و با او خواهیم ماند.» این در حالی است که به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران عامل اصلی کاهش محبوبیت حزب مسلملیگ قائد اعظم سیاستهای غلط مشرف به ویژه در یک سال اخیر بوده است که ابتدا با تلاش برای عزل رییس سابق دیوان عالی، قاضی افتخار محمد چودهری آغاز شد و با اعلام وضعیت فوقالعاده در نوامبر گذشته به اوج خود رسید. مساله ترور بینظیر بوتو، نخست وزیر اسبق و رهبر حزب مردم و همچنین تلاشهای رهبری این حزب پس از واقعه ترور برای نسبت دادن آن به منابع نزدیک به مشرف از دیگر عوامل افول مشرف و به تبع او، حزب متبوعاش یعنی مسلملیگ قائد اعظم بوده است.
اکنون با در نظر گرفتن شرایط حاکم، مسالهای که در راس برنامههای احزاب مخالف و پیروز انتخابات قرار دارد رایزنی درباره چگونگی ائتلاف برای تشکیل دولت است. در ظاهر چنین پیشبینی میشود که حزب مردم و مسلملیگ نواز بهترین گزینههای موجود برا ی تشکیل ائتلاف هستند و آصف زرداری نیز تاکید کرده است که به هیچ عنوان برای تشکیل ائتلاف به سمت حزب شکست خورده مشرف نخواهد رفت. او پس از انتشار خبر پیروزی حزباش گفت: «ما حزب وفاق ملی تشکیل خواهیم داد که تمام نیروهای دموکراتیک پاکستان را شامل شود.» او اشاره خاصی به حزب مسلملیگ نواز نکرد و این شاید به خاطر سابقه طولانی اختلافات دو حزب با یکدیگر بوده باشد.
به بیان دیگر تنها مسالهای که پتانسیلی برای پیوستن دو حزب مردم و مسلملیگ نواز ایجاد میکند مشرف به عنوان دشمن مشترک دو حزب است. به این ترتیب ائتلاف دو حزب برای تشکیل دولت ائتلاف پایداری نیست چرا که در حال حاضر هدف مشترک یعنی سرنگونی مشرف دو حزب را در کنار هم نگه میدارد اما اگر تلاشهای آنها برای سقوط مشرف ثمر بخش باشد پس از برکناری او از ریاست جمهوری رفته رفته اختلافات قدیمی و بنیانی دو حزب (به خصوص با توجه به شخصیت جاهطلب رهبران هر دو طرف) ائتلاف را متزلزل و موجب سقوط دولت خواهد شد. به این ترتیب اگر زرداری از هم اکنون بکوشد در راس ائتلافی چند حزبی دولتی علیه مشرف در پارلمان تشکیل دهد، به نوعی با دور اندیشی به مقابله با مشکلاتی رفته است که پس از سقوط مشرف (اگر محقق شود) موجب ایجاد شکاف در جبهه حاکم جدید میشود.
اختلافات مسلملیگ نواز و حزب مردم در واقع به ریشههای دو حزب و خاستگاه رهبران آنها باز میگردد. نواز شریف رهبر مسلملیگ نواز از اقوام دور ژنرال محمد ضیاءالحق، دیکتاتور پاکستان است که در سال 1977 علیه ذوالفقار علی بوتو، پدر بینظیر بوتو و بنیانگذار حزب مردم که نخستوزیر وقت پاکستان بود کودتا کرد و دو سال بعد او را به اتهاماتی واهی به دار آویخت. شریف در فضای سیاسی حاکم بر شبهقاره که هنوز مولفههای فئودالی دوره استعماری بر آن حاکم است توانست در آغاز دهه 1990 (دو سال پس از مرگ ضیاءالحق در سانحه مشکوک هوایی) با تکیه بر خویشاوندی با ضیاءالحق از یک تاجر موفق به چهرهای سیاسی و در سال 1991 به نخستوزیر تبدیل شود. شریف نیز مانند ضیاءالحق به حرکتهای مذهبی - سیاسی گرایش دارد و به همین خاطر مشی او و حزب متبوعاش خلاف گرایشهای سکولار حزب مردم قرار میگیرد.
از سوی دیگر نواز شریف نیز مانند ضیاءالحق، عربستان سعودی را بزرگترین حامی خارجی خود میشمرد. او برای مثال پس از کودتای 1999 توسط مشرف، بیشتر دوره تبعید خود را در عربستان سعودی میهمان آل سعود بوده و در کاخ متروک ملک فیصل که در سال 1975ترور شد، سکونت داشته است. جریانهای تندروی اسلامی مانند طالبان پاکستان که به دیدگاههای وهابی و سلفیها گرایش دارند در دوران ضیاء الحق و با دلارهای نفتی سعودیها نزج و شکل گرفتهاند و شریف نیز مانند ضیاء الحق اگر به گسترش و تقویت آنها در خفا کمک نکرده باشد هرگز نیز در برابر آنها آن چنان که باید نه ایستاده است. این مساله نیز بر مشکلاتی که ائتلاف مسلملیگ نواز و حزب مردم را غیر محتملتر میکنند، افزوده است چرا که حزب مردم علاوه بر سکولار بودن در حیطه سیاسی، در حیطه شخصی رهبران و بنیانگذاران آن حزبی است نزج گرفته در خاستگاهی شیعی مذهب (خاندان بوتو شیعه بودند).
البته نباید فراموش کرد پس از ترور بینظیر بوتو در اواخر دسامبر گذشته، زرداری همسر وی، با وصیتنامه بوتو به رهبری حزب مردم رسیده است و ممکن است رهبری او دوران جدید و مشی جدیدی را برای حزب مردم همراه داشته باشد (که حتی شاید موجب دور شدن حزب مردم از آرمانهای اولیهاش شود.) گفته میشود زرداری در معاملات سیاسی خبره است و بیشتر از این طریق سیاستهای خود را پیش میبرد.
همچنین بسیاری زرداری را عامل ناکامیهای بوتو در دوره نخستوزیریاش میدانند و معتقدند او کسی بوده است که موجب فاصله گرفتن حزب مردم از آرمانهای اولیه ذوالفقار علی بوتو شد؛ عاملی که اعتراض مرتضی بوتو برادر بینظیر و پسر ارشد ذوالفقارعلی بوتو را در پی داشت. مرتضی بوتو چند روز پس از اوج گرفتن مخالفتهایش با زرداری در سال 1996 در جریان درگیری مشکوکی کشته شد. نقش زرداری در قتل مرتضی بوتو و یک قتل دیگر همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده است. زرداری علاوه بر این دو پرونده، پروندههای متعدد فساد مالی دارد که چهره وی را به عنوان مردی که صلاحیت تصدی مقام نخستوزیری پاکستان را داشته باشد، خدشهدار میکند.
نظر شما :