انتشار نتایج اولیه شمارش آراء پاکستان
مخالفان مشرف پیروز شدند
به رغم این که هنوز شمارش آراء انتخابات پاکستان به پایان نرسیده و نتیجه قطعی مشخص نشده است، اخباری که منابع غیررسمی درباره نتایج اولیه این انتخابات منتشر کردهاند حاکی از پیروزی مخالفان مشرف است.
به رغم این که هنوز شمارش آراء انتخابات پاکستان به پایان نرسیده و نتیجه قطعی مشخص نشده است، اخباری که منابع غیررسمی درباره نتایج اولیه این انتخابات منتشر کردهاند حاکی از پیروزی مخالفان مشرف است.
بر اساس آخرین نتایجی که مخابره شده است دو حزب اصلی اپوزیسیون پاکستان، یعنی حزب مردم و حزب مسلملیگ نواز به ترتیب با کسب 80 و 64 کرسی از مجموع 342 کرسی پارلمان پاکستان در صدر فهرست شمارش آراء قرار دارند و حزب حاکم مسلملیگ قائد اعظم با 37 کرسی پس از آنها قرار گرفته است. این نتایج مربوط به شمارش آرای تعیین کننده وضعیت 241 کرسی میشود و ظاهراً 60 کرسی دیگر نصیب سایر احزاب کوچکتر شده است.
به این ترتیب همانگونه که نظرسنجیهای انجام شده توسط دو موسسه آمریکایی نشان میداد، هر چند پیروزی در مجموع با مخالفان مشرف بوده اما ظاهراً هیچ یک از احزاب و به ویژه حزب مردم که کادر رهبری آن به پیروزی مطلق در انتخابات امیدوار بود، اکثریت مطلق کرسیهای پارلمان را به دست نخواهند آورد.
اکنون در این شرایط و با فرض صحت پیشبینیها و فقدان تغییر چشمگیر در نتیجه آراء تا زمان انتشار نتایج نهایی در عصر سهشنبه، حزب مردم ناچار خواهد بود برای تشکیل دولت با یکی از احزاب مسلملیگ قائد اعظم (حزب حامی پرویز مشرف، رییس جمهور پاکستان) و مسلملیگ نواز (به رهبری محمد نواز شریف، نخستوزیر اسبق که در کودتای 1999 مشرف از کار برکنار شد) تشکیل ائتلاف دهد.
اما همچنین پیشبینی میشود شمار کرسیهای سایر احزاب آنقدر نباشد که به حزب مردم اجازه دهد در یک ائتلاف دو حزبی به اکثریت لازم برای تشکیل دولت دست یابد. به بیان دیگر حزب مردم اگر بخواهد از ائتلاف با هر یک از دو حزب مسلملیگ قائد اعظم یا مسلملیگ نواز صرف نظر کند ناچار به ائتلافی چند حزبی با احزاب ضعیفتر و کوچکتر خواهد بود که این باعث تضعیف موقعیت دولت در شرایط حساس فعلی پاکستان خواهد شد. احزاب کوچکتر از سویی ممکن است تحت فشار جو سیاسی متغییر مشوش پاکستان هر لحظه از ائتلاف خارج شوند یا برای باقی ماندن در ائتلاف امتیازاتی را از حزب محور، یعنی حزب مردم طلب کنند.
از سوی دیگر بسیاری از احزاب کوچکتر و به ویژه آنهایی که بیشتر جنبهای ملی دارند تا منطقهای و محلی، در تضاد مطلق با دیدگاهها و مواضع حزب مردم قرار دارند و تصور ائتلاف بین این احزاب دور از ذهن است. از این دست میتوان به احزابی مانند حزب «متحده قومی موومنت» و «متحده مجلس عمل» اشاره کرد. «متحده قومی موومنت» در دوران دیکتاتوری ژنرال محمد ضیاءالحق تاسیس شد تا خلا موجود پس از حذف حزب مردم از صحنه سیاسی پاکستان را پر کند و به همین دلیل از بنیان در مقابل حزب مردم قرار میگیرد.
حزب مردم که رهبری پاکستان را در دهه 1970 به عهده داشت در سال 1977 با کودتای ضیاء الحق سرنگون شد و رهبر و بنیانگذار آن، ذوالفقارعلی بوتو، پدر بینظیر بوتو و نخست وزیر مخلوع وقت، دو سال بعد در حالی که ضیاء الحق جایگاه خود را به عنوان حاکم نظامی بلامنازع پاکستان مستحکم میکرد، در دادگاهی فرمایشی محکوم شده و به دار آویخته شد. «متحده مجلس عمل» نیز در واقع ائتلافی از شش حزب اسلامگرا است که اولاً شکاف موجود بین احزاب درونی آن بر سر مساله تحریم یا شرکت در انتخابات حاضر نمایان شده است و گزینهای مطمئن برای ئتلاف به شمار نمیرود و ثانیاً به واسطه خاستگاه مذهبی آن در برابر حزب مردم قرار میگیرد که حزبی سکولار است.
به این ترتیب در ظاهر گزینه دیگری جز دو حزب مسلملیگ قائد اعظم و مسلملیگ نواز برای حزب مردم وجود ندارد اما مساله این است که ائتلاف با این دو حزب نیز به هیچ عنوان در راستای منافع و موضعگیریهای سابق و امروز حزب مردم نیست.
آصف علی زرداری، همسر بینظیر بوتو که پس از ترور او رهبری حزب مردم را به عهده گرفته است بارها پیش از انتخابات پیشبینی کرده بود که این حزب برنده مطلق خواهد بود و زمانی که قدرت را در پارلمان به دست بگیرد خواهد کوشید مشرف را از ریاست جمهوری برکنار کند.
هر چند زرداری از کاندیداهای حزب مردم در انتخابات پارلمانی نیست اما در مصاحبهای با نیویورک تایمز خود را به عنوان بهترین گزینه حزب برای تصدی نخستوزیری معرفی کرده بود.
با احتمال پیشنهاد او به عنوان نخستوزیر مورد حمایت حزب مردم و همچنین سخنان پیشین او درباره سرنوشت مشرف، کنار گذاشتن حزب مسلملیگ قائد اعظم به عنوان یکی از گزینههای ائتلاف کار دشواری نخواهد بود.
علاوه بر این حزب مردم کوشیده است از زمان ترور بوتو در 27 دسامبر گذشته دولت و نزدیکان مشرف را به نوعی با قتل او ارتباط دهد. این مساله بر تیرگی روابط بین دو حزب افزوده است هر چند که بوتو در اکتبر گذشته با این امید از تبعیدی چند ساله به پاکستان بازگشته بود که بتواند با تشکیل ائتلافی با حزب مسلملیگ قائد اعظم و مشرف نیروی سیاسی متحد و قدرتمندی در جبهه سکولار در مواجه با جریانات اسلامگرای افراطی در پاکستان پدید آورد. دولت مشرف مدعی است بیتالله محسود، فرمانده جدید حرکت طالبان در وزیرستان جنوبی عامل اصلی ترور بوتو بوده است.
اما از طرفی دیگر ائتلاف با حزب مسلملیگ نواز همان قدر غیر محتمل است که ائتلاف با مسلملیگ قائد اعظم. در واقع تنها مسالهای که ممکن است احتمال چنین ائتلافی را مطرح کند وجود دشمنی مشترک به نام مشرف است. اما بدون شک در صورتی که این دو حزب موفق به تشکیل ائتلاف شوند و در هدف مشترک خود یعنی سرنگونی مشرف به پیروزی برسند تداوم این ائتلاف تقریباً بیمعنی خواهد شد.
نواز شریف از اقوام دور ضیاءالحق، دیکتاتور پاکستان و قاتل بنیانگذار حزب مردم است و در فضای سیاسی حاکم بر شبهقاره که هنوز مولفههای فئودالی دوره استعماری بر آن حاکم است توانست در آغاز دهه 1990 (دو سال پس از مرگ ضیاءالحق در سانحه مشکوک هوایی) از یک تاجر موفق به چهرهای سیاسی و در سال 1991 به نخستوزیر تبدیل شود. شریف نیز مانند ضیاءالحق (که نقش سیاسی خود را مرهون نسبت خانوادگی با اوست) به حرکتهای مذهبی - سیاسی گرایش دارد و به همین خاطر مشی او و حزب متبوعاش خلاف گرایشهای سکولار حزب مردم قرار میگیرد.
از سوی دیگر نواز شریف نیز مانند ضیاءالحق، عربستان سعودی را بزرگترین حامی خارجی خود میشمرد. او برای مثال پس از کودتای 1999 توسط مشرف، بیشتر دوره تبعید خود را در عربستان سعودی میهمان آل سعود بوده و در کاخ متروک ملک فیصل که در سال 1975ترور شد، سکونت داشته است. جریانهای تندروی اسلامی مانند طالبان پاکستان که به دیدگاههای وهابی و سلفیها گرایش دارند در دوران ضیاء الحق و با دلارهای نفتی سعودیها نزج و شکل گرفتهاند و شریف نیز مانند ضیاء الحق اگر به گسترش و تقویت آنها در خفا کمک نکرده باشد هرگز نیز در برابر آنها آن چنان که باید نه ایستاده است. این مساله نیز بر مشکلاتی که ائتلاف مسلملیگ نواز و حزب مردم را غیر محتملتر میکنند، افزوده است چرا که حزب مردم علاوه بر سکولار بودن در حیطه سیاسی، در حیطه شخصی رهبران و بنیانگذاران آن حزبی است نزج گرفته در خاستگاهی شیعی مذهب (خاندان بوتو شیعه بودند).
در کل، نتایجی که تا کنون از انتخابات پاکستان به دست آمدهاند را به این صورت میتوان خلاصه کرد که حزب مردم محور اصلی دولت آینده خواهد بود اما برای تشکیل دولت ناگزیر از ائتلاف با یکی از دو حزبی است که از هر دوی آنها اکراه دارد. حزب مردم یا باید الویت را شعار مبارزه با تروریسم قرار دهد و با حزب قائد اعظم مشرف تشکیل ائتلاف دهد که در این صورت از شعار خود برای سرنگونی مشرف و بازگرداندن دموکراسی به فضای داخلی پاکستان چشمپوشی کرده است؛ یا باید با حزب مسلملیگ نواز موتلف شود و برنامه سرنگونی مشرف را پیش گیرد که در آن صورت نیز از مبارزه با تروریسم چشم پوشانده و در شرایط حساس کنونی پاکستان را با خطری به مراتب بزرگتر از دیکتاتوری مواجه خواهد کرد. به هر حال هر چه شود میتوان گفت بخشی از سخنان اخیر زرداری درباره آینده پاکستان درست است و آن اینکه خداوند «آینده پاکستان را در دستان حزب مردم گذاشته است.»
نظر شما :