روزهای دشوار بشار اسد
در حالی که در حال حاضر موقعیت بین المللی سوریه بسیار مخدوش شده است. به عبارت دیگر دولتی که همه هنرش دیپلماسی فعال بود، به دلیل برخورد نامناسب با اعتراضات مردمیدر کشور وجاهت و موقعیت بین المللی اش مخدوش شده است. نگاهی کوتاه به برخی مواضع رهبران کشورها و سازمانهای بین المللی گویای این وضعیت است. دبیرکل سازمان ملل، در آخرین موضعگیری خود نسبت به تحولات سوریه گفت که «بشار اسد انسانیت خود را از دست داده است». این جمله بسیار سنگینی است، خصوصا این که از زبان دبیرکل سازمان ملل بیان شده است. به هر حال دبیرکل سازمان ملل تلاش میکند در موضعگیریها جانب اعتدال را نگه دارد و موضع تند و رادیکال اتخاذ نکند. بیانیه شورای امنیت سازمان ملل در مورد تحولات سوریه نیز نمونه ای دیگر از تغییر جایگاه سوریه در فضای بین المللی است. شورای امنیت در این بیانیه از بشار اسد خواست که دست از کشتار مردم بردارد و با مردم خود به تعامل بپردازد.
اما موضعگیری روسیه از اهمیت زیادی برخوردار است. تا چند روز پیش روسیه یکی از مدافعین جدی سوریه بود، به نحوی که با دفاع خود موجب شد که از صدور قطعنامه علیه سوریه در شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری شود. اما بعد از کشتار اخیر مردم در سوریه، حتی روسیه هم نتوانست به این حمایت بدون قید و شرط خود ادامه دهد و مدوودف، رئیس جمهور روسیه در موضعگیری تازه ای گفت که اگر بشار اسد روش خود را تغییر ندهد به سرنوشت تلخی دچار میشود. وقتی روسیه چنین موضعی را اتخاذ میکند، به طبع چین نیز چندان به حمایت از روسیه برنخواهد خاست.
موضعگیری آمریکا نیز در این زمینه قابل تامل است. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا رسما اعلام کرد که از دید این کشور بشار اسد مشروعیت خود را از دست داده است.
مهم تر از همه نیز موضع شورای همکاری خلیج فارس است که رسما بشار اسد را مورد حمله قرار میدهد و از بشار اسد میخواهد که دست از کشتار مردم بردارد. نبیل العربی، دبیر کل اتحادیه عرب که سوریه یکی از اعضای آن است نیز در موضعگیری خود از مقامات سوریه خواست که تمام اعمال خشونت آمیز و اقدامات نیروهای امنیتی در قبال غیر نظامیان را هر چه سریع تر پایان دهد.
عربستان نیز که عموما مخالف تحولات کشورهای عربی است، با فراخوان سفیر خود از دمشق در بیانیه ای اعلام کرده که آنچه که در سوریه روی میدهد از نظر سعودی مورد پذیرش نیست. کویت و بحرین نیز در اعتراض به دولت سوریه سفرای خود را از دمشق فرا خواندند.
ترکیه نیز که عموما تلاش میکند نقش میانجی گرانه داشته باشد و از مواضع رادیکال خصوصا درمقابل تحولات جهان اسلام خودداری میکند موضع جدی در مقابل کشتار در سوریه گرفت. رجب طیب اردوغان نخست، وزیر ترکیه روز گذشته گفت که صبر ترکیه به پایان رسیده و داود اوغلو، وزیر خارجه این کشور را برای هشدار به بشار اسد به دمشق خواهد فرستاد اردوغان تاکید کرد که مسائل سوریه جز مسائل داخلی ترکیه محسوب می شود که این جمله بار معنایی زیادی دارد.
در واقع موضعگیریهای بین المللی علیه سوریه تقریبا جنبه عمومیپیدا کرده است. این موضعگیریها به مقامات رسمیکشورها محدود نمیشود و شاهد تظاهراتهای مردمیعلیه کشتار در سوریه در کشورهای مختلف هستیم. یعنی دولت بشار اسد نه فقط با تظاهرات از سوی مردم خود در سوریه مواجه است بلکه بواسطه تظاهرات مردم کشورهای دیگر نیز تحت فشار قرار دارد. مثلا در قاهره دیده میشود که جوانان 6 آوریل در مقابل سفارت سوریه در قاهره تظاهرات کردند و آنقدر این تظاهرات جدی و شدید بود که سفیر سوریه در مصر به عنوان اعتراض مصر را ترک کرد و به دمشق بازگشت. دقیقا شبیه این اعتراضات، در اردن، ترکیه، تونس و حتی کویت هم دیده میشود. بنابراین عملکرد چند ماهه دولت سوریه باعث شده که مردم کشورهای دیگر عربی که خودشان در کشورشان درحال مبارزه با استبداد و دیکتاتوری هستند، علیه رفتار دولت سوریه با مردم این کشور نیز تحریک شوند. این وضعیتی است که دولت سوریه در فضای بین المللی و از بعد سیاست خارجی با آن مواجه است.
در صحنه داخلی سوریه نیز دولت این کشور با تداوم تظاهراتها و اعتراضات مردمیروبرو است. علی رغم کشتارهایی که صورت میگیرد، همچنان مردم به مبارزه ادامه میدهند. این تصور در مورد سوریه وجود داشت که با مقابله خشن و کشتار گسترده، دولت میتواند اعتراضات عمومیرا خاموش کند، اما این اتفاق نیفتاد و همچنان اعتراضات ادامه دارد. یعنی هر جمعه بعد از نماز جمعه تظاهرات عمومیدر شهرهای مختلف سوریه دیده میشود. در حال حاضر نیز هر شب بعد از افطار مردم سوریه دست به تظاهرات میزنند. این نشان میدهد که مخالفین بشار اسد نه تنها دست از اعتراض برنداشته اند که هم حجم معترضین افزایش یافته است و هم مطالبات عمیق تر و گسترده تر شده است.
البته مخالفین دولت سوریه نیز کاملا یک دست نیستند. مخالفین را میتوان به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته معارضینی هستند که از قدیم علیه دولت سوریه فعالیت میکردند و عموما مسن هستند. اینها عمدتا کسانی هستند که در هتل سمیرامیس با فاروق الشرع جلسه گذاشتند و در آنجا همه حرفها و مطالبات خود را بیان کردند. یعنی در آن جلسه در مورد زندانیان سیاسی، کشتارها، آزادی مطبوعات و رسانهها، آزادی احزاب، انتخابات آزاد و کنار رفتن حزب بعث و .... سخن گفته شد. در واقع در آن جلسه معارضین فقط بحث کنار رفتن بشار اسد را مطرح نکردند. اینها گروهی هستند که به دلیل تجربیات طولانی مبارزه با دولت سوریه و شرایط سنی خود، معتقد به مذاکره با رژیم بشار اسد هستند. آنها تاکنون مذاکراتی نیز با دولت سوریه داشته اند و در این چارچوب بشار اسد شعارها و قولهایی مثل آزادی احزاب و رسانهها یا تغییر قانون اساسی مطرح کرده است.
اما گروه دیگر مخالفین دولت سوریه جوانانی هستند که از طریق شبکههای مجازی نظیر فیس بوک و توییتر با هم در تماس هستند. در واقع هدایت تظاهراتها بر عهده این دسته است. این به این معنا نیست که فقط جوانان در تظاهراتها شرکت میکنند، بلکه منظور این است که هدایت و هماهنگی اعتراضات خیابانی توسط این جوانان صورت میگیرد. این گروه از مخالفین، حداقل در شرایط کنونی به دنبال برکناری بشار اسد هستند و معتقدند بعد از کشته شدن نزدیک به 2000 نفر از مردم سوریه توسط دولت بشار اسد، مذاکره و مصالحه با این دولت چندان معنایی ندارد.
جمعی از این مخالفین چندی پیش در ترکیه گردهم آمدند تا در مورد ادامه مبارزه با دولت سوریه و آینده این مبارزات مذاکره کنند. خواسته اصلی این مخالفین آزادی، رفع استبداد و دیکتاتوری و مبارزه مسالمت آمیز بود. در این نشست، هم سنیهای عرب بودند، هم کردها حضور داشتند و هم گروههای دیگر. البته در این نشست اختلاف نظرهایی نیز بین گروههای شرکت کننده ایجاد شد. مثلا بین کردها و دیگر گروهها در مورد عرب بودن یا نبودن سوریه بحثها و اختلافاتی ایجاد شد، اما بحث اصلی این نشست نیز انتخابات آزاد و برقراری حکومت دموکراتیک در سوریه بود.
به هر حال با نگاهی به صحنه داخلی سوریه میتوان دریافت که اعتراضات محدودی که از شهر کوچک درعا شروع شد، این روزها به بحرانی جدی برای دولت بشار اسد تبدیل شده است و دامنه اعتراضات گسترده تر شده و به اطراف دمشق نیز کشیده شده است. ناگفته پیداست که فرصتها برای بشار اسد زود میگذرند و روزبه روز برای اصلاحات دیرتر شود و حوادث به سمتی می رود که دیگر اصلاحات کارساز نباشد. در ابتدای حوادث آمریکا رسماً میگفت که در سوریه اصلاحات باید همراه با بشاراسد باشد و رسما از بشار اسد حمایت میکرد. بقیه کشورها کمابیشن چنین موضعی داشتند و کمتر کسی از رفتن بشار اسد سخن میگفت. ولی با عملکرد نامناسبی که دولت سوریه داشته روزبهروز دامنه اقدامات خود را محدودتر میکند و به سمتی می رود که امکان اصلاحات به صفر میرسد. تا سه ماه پیش این فرصت بسیار بود ولی الان امکان این که بشار اسد بتواند با اصلاحات مسائل را مدیریت کند بسیار کم شده است.
طوفانی که از تونس برخاست خیلی زود منطقه را در برگرفت و به کشوری رسید که به دلیل سیاست خارجی موفق کمتر کسی تغییرات را در آن پیش بینی میکرد. اینچنین شد که تصمیمات اشتباه بشار اسد، نه تنها وجهه او را در نزد مردمش خراب تر کرد که تمام توانایی و موفقیت بین المللی او را نیز برباد داد و روزهای دشواری را برای او به دنبال آورد. آیا او میتواند از پس این روزهای دشوار با موفقیت برآید؟
نظر شما :