اعراب قدرت ایران را به رسمیت شناختند؟
پایگاه خبری تحلیلی ایلاف در یادداشتی به قلم خیرالله خیرالله به این موضوع پرداخته و مینویسد: دو پرونده در هفتههای اخیر بسیار متوجه رسانهها قرار گرفته است. یکی مواضع علیاکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران که مواضع متشنج اخیر ایران را در برابر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس اصلاح کرد که برای بسیاری از ناظران این گونه برداشت شد که ایران به فکر احیای روابط با عربستان است و میخواهد بدین ترتیب صفحه تازهای را در رابطه با عربستان بگشاید. در این میان بد نیست اظهارات صالحی را نیز در چهار ماه پیش به یاد آوریم که گفت: «ایران در برابر دخالتهای عربستان در بحرین دست بسته نخواهد نشست.» البته در این مدت نیز شاهد بودیم ایران تحرکاتی انجام داد تا ثابت کند یک کشور منطقهای اثرگذار در منطقه است و اجازه نمیدهد کسی از مرزهای سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی عبور کند. برای همین هم میبینیم هنوز عدهای در ایران علیه کشورهای عربی موضع میگیرند که نشان میدهد ایرانیها همچنان سیاست دو پهلوی خود را دنبال میکنند. و دیگری مواضع کشورهای عربی که با همه فراز و نشیبهای چالشهای سیاسی اخیر اذعان دارند که از خطوط قرمز عبور کرده و به طور اشتباه قضیه بحرین را مذهبی جلوه دادهاند. این رویکردی است که عربستان، قطر، امارات و کویت هر دو به آن اعتراف دارند. جدای از این که رفتار ایران تاکتیکی است یا خیر باید بگوییم کشورهای عربی فهمیدند که در منطقه قدرتهایی هستند که در موازنه منطقه تاثیر دارند و باید به آنها توجه کنند. اظهارات سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان در دیدار با ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا دلیلی بر این ادعا است.
در ادامه این یادداشت خیرالله به نقش ایران در عراق اشاره میکند و مینویسد: این همان ایرانی است که تا کنون توانسته توازن قوا را به نفع خود تغییر داده و با بهرهبردای از زلزله سیاسی که در عراق رخ داد حتی امریکا را نیز در عمل انجام شده قرار دهد. ایران بیشک پیروز جنگ امریکا و عراق است. این یک حقیقت درست و ثابت شدهای است. حتی میتوانیم بگوییم ایران تنها پیروز این جنگ است. حتی از عراق ایران توانست نظام سوریه را نیز بیش از پیش به زیر چتر حمایتی خود بکشاند. به ویژه پس از ترور رفیق حریری در سال 2005 که سوریه مجبور شد نیروهای خود را از لبنان خارج کند.
وی سپس به لبنان میرسد و مینویسد: حتی در سال 2008 ایران ثابت کرد که لبنان این کشور مهم دریای مدیترانه را جزئی از خود میداند و در تحولات می آن سال که نزدیک بود لبنان وارد جنگ داخلی شود، این ایران بود که با استفاده از نفوذ و قدرت خود توانست اوضاع لبنان را به نفع خود اداره کند. نیاز هم نیست به عقبتر برگردیم و بگوییم که در جنگ تابستان 2006 این ایران بود که توانست با حمایت قاطع از حزب الله آن را پیروز جنگ با اسرائیل کند. اکنون نیز پرواضح است که دولت فعلی لبنان دولتی وابسته به ایران است و این دولت با حمایت ایران توانسته فعالیت خود را آغاز کند. بنابر این محوریت ایران در سواحل شرقی مدیترانه به اندازهای روشن و واضح است که حتی شاهدیم تا چه اندازه توانسته از فروپاشی نظام سوری جلوگیری کرده و نجاتبخش آن در بحرانهای داخلی اخیرش باشد.
خیرالله سپس مینویسد: ایران بر این باور است که توانسته در تمامی جهتها و همه امور در جهان عرب شکاف ایجاد کند. ایران محوریتی تشکیل داده که یک راس آن در تهران است و راس دیگرش در بیروت که این محور از دمشق و بغداد میگذرد و در نهایت به غزه میرسد. هنگامی هم که دید غرب تلاش میکند این محوریت را زیر سوال ببرد و در آن شکاف ایجاد کند به قطع روابط دیپلماتیک با آن پرداخت.
وی در بخش دیگری از یادداشتش مینویسد: با چنین قدرتی که ایران توانسته یک به یک پایتختهای مهم عربی را از دامن اعراب جدا کرده و به سمت خود بکشاند ایران میخواهد وارد فاز گفتوگو با کشورهای عربی شود. قطعا ایران با کسب این پیروزیها و انضمام احتمالی همپیمانی جدید به محوریت آن از مصر گرفته تا بحرین با دستی پر پای میز مذاکره خواهد نشست و بعید هم است ذرهای از مواضعش عقبنشینی کند یا بخواهد به اعراب امتیاز دهد. حال پرسش این است، آیا کشورهای عربی خود را آماده مذاکره با این قدرت بزرگ منطقهای کردهاند؟
نظر شما :