وقتی اصلاحات اسد جواب نداد
حجت الله جودکی، پژوهشگر تاریخ و کارشناس مسائل خاور میانه در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به نگاهی به تحولات اخیر در سوریه معتقد است اکنون چند مسئله برای حاکمیت سوریه تهدید جدی به حساب میآید: اول از دست رفتن زمان، دوم خونریزی و شدت عمل نیروهای امنیتی، سوم بالا گرفتن درگیری طایفهای.
اگر از منظر موافقان حکومت سوریه مسائل جاری در این کشور را بنگریم، به این نتیجه میرسیم که کشور سوریه با بحرانی روبرو شده که آنرا دخالت نیروهای خارجی در سوریه میخوانند. به هر حال – چه موافق این تحلیل باشیم و چه با آن مخالفت نمائیم، فرقی نخواهد کرد – سوریه در گیر بحرانی است که راه حلهای مختلفی برای آن ارائه میشود. حکومت سوریه برای برون رفت از این بحران تا کنون اقدامات زیر را انجام داده است:
- پذیرفتن اینکه کشور به اصلاحات عمیق، فوری و جدی نیازمند است.
- سرکوب شدید مخالفان، تا کنون بیش از 1600 نفر از مردم، بیش از 300 نیروی نظامی سوری کشته شده است. آمار مجروحین بالغ بر 12 هزار نفر میباشد. از موقع شروع مخالفتها تا کنون بیش از 16 هزار نفر دستگیر گردیده و هزاران نفر به ترکیه، اردن و لبنان فرار نمودهاند.
- تا کنون دو بار در دمشق برخی از مخالفان و حکومت جلسه آشتی ملی برقرار کرده اند که البته به جائی نرسیده است.
مخالفان حکومت نگاه دیگری به قضایا دارند، آنها حکومت خاندان اسد را متهم به دیکتاتوری، فساد مالی اداری، تقسیم مناصب دولتی میان عشیره خاندان اسد، سرکوب شدید مخالفان طی چهل سال گذشته، سیطره حزب بعث و نیروهای امنیتی بر مصادر امور در کشور و.. میکنند.
صرف نظر از ادعای مخالفان و یا حکومت، یک نقطه مشترک وجود دارد و آن بحران موجود در سوریه است که باعث فلج اقتصادی این کشور، بهانه به کشورهای غربی برای دفاع از مخالفان، ناامنی و کشتار وسیع شده است. قطعا حکومت سوریه نمیتواند همه این مسائل را به گردن آمریکا و غرب بیندازد، زیرا اگر چنین بود چرا آقای بشار اسد وعده اصلاحات میدهد. معلوم میشود مسائلی در سوریه در جریان است که آقای بشار اسد وعده اصلاحات عمیق، فوری و جدی میدهد. به عبارت دیگر اگر این اصلاحات صورت نگیرد، بر وخامت اوضاع سوریه افزوده خواهد شد. سوریها همه راهها را آزموده و نتیجه نگرفتهاند، بلکه اقدامات آنها، راه برون رفت از بحران را هر روز تنگتر کرده است. دو وعده اخیر بشار اسد مبنی بر انحلال حزب بعث و برقراری انتخابات آزاد ریاست جمهوری نشانگر این است که حزب بعث کارنامه سیاهی داشته و انتخابات در این کشور محلی از اعراب نداشته است.
اما تحلیلگران بیرونی مسائل سوریه را با عینک دیگری مینگرند. چهار ماه اعتراضات مردمی نه با وعده اصلاحات و گفتگوی آشتی ملی فروکش کرده و نه با کشتار و سرکوب شدید مردم. در مقابل باعث رادیکالتر شدن مطالبات مردمی، عمیقتر شدن شکاف میان حکومت و مردم، ورشکستگی اقتصادی، درگیری لفظی با همسایگان و انزوای جهانی حکومت سوریه شده است.
سوریه با کشتار نظامیان مخالف و نسبت دادن آنها به معترضان، زمینه را برای انفکاک در ارتش خودش فراهم را نموده و اکنون بخشهای محدودی از ارتش به مخالفان پیوسته است.
ایجاد گروههای شبه نظامی از سوی حکومت سوریه برای کشتار مردم، از دید جامعه جهانی پنهان نمانده است. این گروهها که به "شبیحه" معروف شدهاند به مراسم تشیع جنازه شهدا و تظاهرات مردمی با لباسهای مبدل حمله کرده و کشتار بیرحمانهای راه میاندازند که مخالفان، آنها را نیروهای امنیتی سوریه قلمداد میکنند. فیلمهائی که از این صحنهها در اینترنت و تلویزیون پخش میشود، هیچ شک و شبههای باقی نمیگذارد که آنان نیروهای امنیتی هستند. زیرا فقط مخالفان را میکشند!؟
حکومت سوریه مدتی است که نسبت به عواقب وخیم ادامه ناآرامیها در این کشور هشدار میدهد. از جمله اینکه این ناآرامیها باعث فتنه طایفهای در سوریه خواهد شد. همان گونه که میدانیم در سوریه اقلیتهای مختلفی مثل دروزی ، کرد ، علوی، مسیحی، شیعه و.. زندگی میکنند. اکثریت مردم سوریه سنی مذهب هستند. علی رغم اینکه بار اساسی مخالفتهای اخیر بر دوش همه مردم به غیر از علویان است، اما ظاهرا مخالفان از عقل جمعی خوبی برخوردار هستند. آنها جمعهها را نام گذاری میکنند. ماه گذشته آنها جمعهای را به صالح العلی از رهبران علوی ضد استعمار اختصاص دادند که سالها برای استقلال سوریه رشادت کرد و با فرانسویان جنگید. همچنین بارها خبرهائی از شرکت جوانان علوی در تظاهرات علیه بشار اسد پخش شده که نشان میدهد تودههای علوی مثل بقیه مردم سوریه سهمی از قدرت ندارند.
اکنون چند مسئله برای حاکمیت سوریه تهدید جدی به حساب میآید: اول از دست رفتن زمان، زیرا بین وعدههای آقای بشار اسد و اجرای آنها فاصله نامحدودی وجود دارد. دوم خونریزی و شدت عمل نیروهای امنیتی که باعث بی اثر شدن وعده اصلاحات بشار اسد میشود. سوم بالا گرفتن درگیری طایفهای که مسبب اصلی آن هم حکومت سوریه است، زیرا حکومت سوریه تلاش دارد تا برای فرار از تنگنای فعلی، طوایف را در برابر هم قرار دهد. کشتار تعدادی از مردم علوی بی گناه توسط "شبیحه" یا نیروهای لباس شخصی حکومت و نسبت دادن آن به اهل تسنن، تلاش بی ثمری است که باعث بی اعتمادی مردم به وعدههای بشار اسد میشود. به هر حال هر خونی که بر زمین ریخته شود، خونخواهانی خواهد داشت که سرانجام زندگی را بر قاتلان تباه میکند. زیرا در نظام هستی همه کارهای خوب و بد به هر میزانی که باشد، محاسبه میشود. خداوند دانای آشکار و نهان است و به همه کارها آگاه است. از اینرو آنانی که تلاش میکنند پنهانی جنایت کنند، خود را فریب میدهند.
یکی از دستآوردهای خیزشهای اخیر کشورهای عربی این است که مردم به آگاهی خوبی دست یافتهاند. آنان تقسیم بندی مسیحی و مسلمان، شیعه وسنی، سلفی و علوی، اباضی و دروزی و.. را پشت سر گذاشته و دسته بندی جدیدی را جایگزین آن کردهاند که آینده امید بخشی را به ارمغان میآورد. در طبقه بندی جدید، دو دسته وجود دارد: اول ستمگران بدون توجه به دین و مذهب ایشان، زیرا دین و مذهبی که مانع ستم به مردم نشود، ارزشی ندارد. دوم مردمی که از حقوق اساسی خود محروم شدهاند و دین و مذهب آنان را به آزادی خواهی، عدالت طلبی، همزیستی مسالمت آمیز با یکدیگر و عقل گرائی فرا میخواند. این تقسیم بندی در چارچوب وعدههای الهی قرار دارد که صبح نزدیک است و زمین را بندگان صالح خداوند به ارث خواهند برد.
نظر شما :