روابط ایران و مصر در مرحله تازه اما جدی
مذاکرات مقامهای ایرانی با مقامهای مصری وارد فاز تازهای شده است. طی یک هفته اخیر دو تن از مقامهای عالیرتبه ایرانی یعنی «غلامعلی حداد عادل» رئیس مجلس ایران و «علی اکبر ناطق نوری» مشاور رهبری به مصر سفر کردند تا چگونگی عادیسازی روابط با مصر را مود بررسی قرار دهند.
ناطق نوری در دیدار با حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر گفت: «در دیدار با مبارک درباره افزایش دیدارهای هیئتهای عالیرتبه از تهران و قاهره در زمینه های مختلف و افزایش هماهنگی و گسترش سطح همکاری به ویژه در مسائل سیاسی و اقتصادی توافق شد.»
به گفته ناطق در این دیدار مسائل منطقهای و راههای حمایت از روابط میان ایران و مصر مورد بررسی قرار گرفت.
وی درباره احتمال هماهنگی میان مصر و ایران درباره عراق، لبنان و فلسطین نیز گفت: «مصر و ایران دو کشور بزرگ در منطقه هستند و می توانند بر اوضاع لبنان، عراق و فلسطین تاثیرگذار باشند.»
ناطق نوری همچنین در این دیدار از کمکهای مصر به ملت فلسطین به ویژه به ساکنان غزه برای بازگشایی گذرگاه رفح و میانجیگری رئیس جمهوری مصر میان حماس و فتح تشکر کرد.
ناطق نوری همچنین درباره احتمال حمله آمریکا به ایران نیز گفت: «بعید است آمریکا به گزینه نظامی دست بزند و جبهه جدیدی را در منطقه بگشاید. بویژه اینکه این کشور در باتلاقهای عراق و افغانستان غرق شده است. آمریکاییها در حال حاضر سرگرم انتخابات و مسائل داخلی خودشان همچون کاهش ارزش دلار و رکود اقتصادی کشورشان هستند و بخوبی میدانند که اگر به ایران حمله کنند آتش این حمله دامن آنها را خواهد گرفت.»
حداد عادل رئیس مجلس شورای اسلامی ایران نیز که برای شرکت در اجلاس اتحادیه بین المجالس اسلامی به قاهره سفر کرده با رئیس جمهوری مصر در قاهره دیدار و درباره تحولات منطقه بویژه روابط دوجانبه با وی رایزنی کرد.
تحولات عراق، بحران سیاسی لبنان، موضوع هسته ای ایران و تقویت روابط دوجانبه از جمله موضوعات مورد بحث در این دیدار بود.
حداد عادل درباره سفرش به قاهره گفت: «سفر من به عنوان رئيس مجلس شوراى اسلامى پس از 30 سال قطعی روابط با هدف بهبود مناسبات طرفين انجام گرفت.»
وی ديدار خود با مسوولان مصرى را دوستانه توصيف کرد و گفت: «در اين ديدارها شاهد آمادگى براى تجلى روابط جديد بين دو کشور بر اساس همکارى هر چه بيشتر بودیم و سفر کنونى من به مصر بر تحقق اهداف مورد نظر دو طرف تاثير مثبتى داشت.»
وى با بيان اينکه هنوز تصميمى درباره ديدارهاى آتى بين مسوولان مصر و ايران اتخاذ نشده است ، گفت: «در اين سفر درباره تداوم ديدارهای مقامهای ایرانی و مصری با یکدیگر و نيز توسعه هر چه بيشتر روند روابط توافق حاصل شده است.»
در همین رابطه رئیس جمهوری مصر نیز با اشاره به تماسهای دائمی میان کشورش با ایران با وجود نبود روابط دیپلماتیک تاکید کرد، ایران کشوری مهم و تاثیرگذار درخاورمیانه است.
حسنی مبارک همچنین درباره سطح همکاری ایران و کشورهای عربی به ویژه مصر نیز گفت: «تماسهای دائمی با ایران با وجود نبود روابط دیپلماتیک پس از صلح مصر با اسرائیل(معاهده سازش کمپ دیوید) وجود دارد.»
وی درباره سطح این تماسها افزود: «موضوعات مختلفی از جمله از سرگیری روابط دیپلماتیک، تحولات منطقه و چگونگی گسترش همکاریها محور این مذاکرات است.»
مبارک درباره زمان از سرگیری روابط ایران و مصر نیز گفت: «تا کنون مسائل حل نشدهای وجود دارد که ممکن است پس از حل و فصل آن، روابط از سرگرفته شود.»
مبارک همچنین در مصاحبه با روزنامه لاریپابلیکا چاپ ایتالیا درباره نگرانیهای موجود درباره افزایش نفوذ ایران در منطقه بویژه عراق گفت: «ترجیح نمی دهم که از نفوذ ایران یا دیگر کشورها صحبت شود، بلکه بهتراست درباره نقش ایران و کمکهای آن به کشورهای منطقه برای محقق شدن صلح ، ثبات و امنیت سخن بگوییم. ایران کشور مهمی درمنطقه است و می تواند نقش مثبت و سازندهای برای محقق شدن ثبات درکشورهای حاشیه خلیج (فارس) و خاورمیانه ایفا کند.»
بدین ترتیب به نظر میرسد با سفر مکرر و نزدیک مقامهای ایرانی به مصر بویژه معتمدین مقام معظم رهبری که عموما با هدف گسترش روابط دو جانبه صورت گرفته، پرونده روابط ایران و مصر وارد فاز تازهای شده و روابط دو کشور بزودی به یکدیگر نزدیک شود.
تعلل مصریها برای چیست؟
همانطور که گفته شد با انجام سفرهای مکرر مقامهای ایرانی به مصر که از قراین پیداست اگر اتفاق خاصی نیافتد تا آخر سال باز هم تکرار خواهد شد، عزم ایرانیها برای از سرگیری روابط با مصر بسیار جدی است. این بار بر خلاف دوران سید محمد خاتمی رئیسجمهوری سابق ایران که حتی یک بار هم به دیدار وی با حسنی مبارک منجر شد، اما روابط دو کشور عادی نشد، به نظر میرسد تلاشها به اندازهای بالا است که ظاهرا مقامهای ایرانی و مصری هر دو میخواهند که روابط هر چه سریعتر عادی شود.
اما آنچه پیدا است، این است که بر خلاف تصور قرار نیست روابط دو کشور عجولانه و بدور از حقایق موجود در منطقه از سر گرفته شود. زیرا با وجود این که سفر مقامهای دو کشور به کشورهای یکدیگر بسیار بالا است هنوز روابط دیپلماتیک ایران و مصر ارتقا نیافته و به نظر میرسد با وجود این که دو کشور تلاش دارند، رسانهها از عمق اختلافهای موجود میان آنها چندان آگاه نشوند، این اختلافها بسیار جدی و عمیق است.
شیوه سفر مقامهای ایرانی به مصر این حقیقت را بازگو میکند که پرونده عادیسازی روابط ایران و مصر با دقت و حساسیت ویژهای دنبال میشود.
علت این که چرا روابط هنوز ارتقا نیافته و مشکلات دو کشور هنوز حل نشده نیز بسیار واضح است. روشن است که اختلافهای 30 ساله را نمیتوان ظرف یک شب حل و فصل کرد. نباید فراموش کرد که برای عادیسازی روابط با مصر با وجود این که مصر میتواند یک کشور کلیدی در روابط دیپلماتیک ایران باشد، نباید عجله به خرج داد. ایرانیها حاضر نیستند، در وضعیت کنونی براحتی تسلیم خواستههای مصریها شوند. بویژه این که به نظر میرسد مصریها خواستههایی را مطرح میکنند که دقیقا صرفا مطابق با منافع سیاسی و منطقهای خودشان است.
بنابر این همانطور که آقای لاریجانی بارها گفته است، نباید در از سرگیری روابط با مصر عجله کرد.
در این میان سه نکته در طرف ایرانی قضیه وجود دارد. نخست این که مصر مدتی است، جایگاه سیاسی خود را در منطقه از دست داده و همانند گذشته جایگاه نخست منطقه را ندارد. تحولات منطقهای به گونهای پیش رفته که فعلا مصریها جایگاه دیپلماتیک خود در میان کشورهای عربی و خاورمیانه را به عربستانیها واگذار کردهاند. این موضوع باعث شده تا ایرانیها به فکر استفاده از این فرصت برآیند و قبل از آن که مصریها به جایگاه گذشتهشان باز گردند به فکر ایجاد رابطه با آن کشور بیافتند.
نکته دیگر تهدید مشترکی است که هر دو کشور را به طور همزمان تهدید میکند. طرح خاورمیانه بزرگ و تلاش آمریکا برای تغییر ساختارهای سیاسی کشورهای منطقه است که باعث شده تا مواضع ایران و مصر بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شود. آمریکاییها برای توسعه طرح خاورمیانه بزرگ مصریها را بسیار تحت فشار قرار میدهند و حتی در سال 2005 همزمان با انتخابات ریاست جمهوری مصر به تضعیف دولت مبارک به دلیل سرکوب جنبشهای مدنی پرداختند.
در مورد ایران نیز آمریکاییها روز به روز تهدیدهای خود را نسبت به ایران افزایش میدهند و حتی به تهدید نظامی علیه ایران روی آوردهاند.
به همین دلیل وجود این تهدید مشترک باعث شده تا مواضع ایران و مصر بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شود.
نکته آخر این که مصریها دیگر همانند سابق روابط دوستانه با اسرائیل ندارند. آنها طی ماههای اخیر دست به برقراری رابطه مستقیم با جنبش حماس که مورد حمایت ایران است، زدند و حتی از سوی دستگاههای امنیتی اسرائیلی متهم به کمکرسانی نظامی به حماس شدند. در مورد لبنان نیز مصریها علاقه بسیاری دارند که در رقابت با عربستان خود نیز به ایفای نقش مستقل بپردازند. مشابه چنین سیاستی را در عراق نیز دنبال میکنند. از آنجا که در این مسائل یک طرف قضیه ایران است بنابر این چارهای ندارند که برای رسیدن به هدفشان پشت میز مذاکره با ایران قرار بگیرند. این موضوع عادی سازی روابط با ایران را برای آنها گریزناپذیر میکند.
اما این که چرا مصریها با وجود نیازهای بسیاری که در ایجاد رابطه با ایران احساس میکنند (برای مطالعه بیشتر به مطالب مرتبط درباره روابط ایران و مصر که در گذشته نوشته شده، مراجعه کنید) تا بدین اندازه دست به عصا و با تعلل در عادیسازی روابط رفتار میکنند، دلایل گوناگونی هست.
یک دلیل این است که آنها از نفوذ ایران در منطقه بیمناکند. پس از پیروزی حزبالله در جنگ 33 روزه با اسرائیل نفوذ ایران در منطقه بیش از پیش افزایش یافت. از آنجا که عمده توجهات بر روی شیعیان متمرکز است و کشورهای عربی از جمله مصر از حکومتهای سنی مذهب برخوردارند، این موضوع باعث نگرانی آنها شده است. ایرانیها نیز از این موضوع کاملا آگاه هستند و قصد دارند از آن به نحو احسن به نفع منافع خود استفاده کنند. به همین دلیل است که در برقراری روابط نیز چندان عجلهای به خرج نمیدهند.
نفوذ ایران در عراق که نزدیکی بسیار دولت کنونی و احزاب و گروههای سیاسی موجود در هرم قدرت این کشور به ایران دلیلی بر این ادعا است، نفوذ ایران در لبنان بواسطه حضور پررنگ و عمیق جنبش حزبالله در لبنان دلیل روشنی برای اثبات این گفته است و نفوذ ایران در فلسطین با حمایت گسترده از جنبش حماس، سبب شده تا کشورهای عربی از جمله مصر نسبت به نفوذ ایران در منطقه بسیار حساس شوند.
فلسطین که نماد مقاومت اعراب به شمار میرود اکنون از ایران الگو میگیرد. عراق که جنبه میراث معنوی برای اعراب دارد، با روی کار آمدن احزاب شیعه در آن که بشدت مورد حمایت ایران است و حاضر نیست به هیچ وجه این حمایت را از دست دهد. لبنان که به عنوان دموکراتترین کشور عربی مطرح میشود، کاملا تحت نفوذ ایران اداره میشود. بنابر این طبیعی است که کشورهای عربی که تا کنون نپذیرفتهاند نه دولت عراق، نه جنبش حزبالله و نه جنبش حماس را به رسمیت بشناسند از افزایش نفوذ ایران بیمناک باشند.
در این میان فشار آمریکا را نیز نباید نادیده گرفت. آمریکاییها چندان راضی نیستند روابط ایران و مصر به همان آسانیها عادی شود. زیرا به خوبی میدانند نزدیکی این روابط باعث تغییر کفه ترازو در برخی مواقع به ضرر منافع و خواستههای آنها خواهد شد. به هر حال عادیسازی روابط می تواند دولت مصر را مجبور کند برای حفظ و تداوم روابطش با ایران امتیازهایی را که میتواند بر خلاف منافع آمریکا باشد، به ایران دهد. علاوه بر آن بخوبی میدانند عادی شدن روابط ایران و مصر به معنای گشایش جبههای جدید در برابر اسرائیل متحد بلامنازع آمریکا خواهد شد.
البته باید گفت، برقراری رابطه مصر با ایران جنبههای مفیدی نیز بر ایالات متحده دارد. زیرا به هر صورت گسترش روابط کشورهای عربی که متحد آمریکا هستند، باعث میشود، ایران مجبور به پذیرفتن برخی معاهدات و توافقاتی شود که پیش از این آنها را نپذیرفته است. این بدان معنا است که از دیدگاه ایالات متحده ایران مجبور خواهد شد در روابط دیپلماتیکش ظابطهمندتر عمل کند. اما با این حال به نظر میرسد آمریکاییها حتی اگر به مصریها نیز برای برقراری رابطه با ایران چراغ سبز نشان داده باشند، در این مقطع نیز تلاش دارند نهایت استفاده را برده و تعهداتی را از طریق مصر از ایران بگیرند.
بنابر این نمیتوان انتظار داشت روابط ایران و مصر یک شبه بهبود یابد. هر چند که جمهوری اسلامی ایران تلاشهای بسیاری میکند که این روابط هر چه سریعتر برقرار شود. شاید منافع ایران بویژه در برابر ایالات متحده آمریکا ایجاب کند که ایران روابط عادی با مصر داشته باشد اما مشکلات موجود این راه پرسنگلاخ را بسیار چالشزا کرده است.
نظر شما :