عراق جولانگاه سیاسی ایران و ترکیه
دیپلماسی ایرانی: به اعتقاد بسیاری از کارشناسان عراق، یکی از کشورهای مهم منطقه است که عرصه رقابت ایران و ترکیه را تجربه خواهد کرد. کشوری که در همسایگی ترکیه و ایران قرار دارد و وضعیت ژئوپولتیکی بسیار مهمی برای این دو کشور رقم زده است. عراق همچنین با توجه به تحولات سیاسی که هر روز به روی خود میبیند پیشبینی میشود که تغییرات بسیاری را تحت تاثیر ایران و ترکیه تجربه کند.
پایگاه خبری تحلیلی ایلاف، در یادداشتی به این موضوع پرداخته و مینویسد: دکتر علی الوردی، یکی از مهمترین نویسندگان و چهرههای فرهنگی عراق مینویسد: عراق مرکز نفوذ و قطببندی دو کشور صفوی و عثمانی برای سه قرن بود. این کشمکش در دورهای تبدیل به یک درگیری طایفهای شیعه و سنی شد تا آنجا که ایرانیها تلاش میکردند که شیعیان را به سمت خود بکشانند و عثامیها نیز تلاش داشتند که سنیها را با خود همراه کنند. در این میان جایی برای اندیشههای امت و میهن و استقلال و موضوعاتی از این دست برای عراقیها باقی نماند. جوهره سیاسی این کشمکش چیزی جز تسلط بر منطقه که میتوانست برای بسیاری از همپیمانیها تعیین تکلیف کند، نبود. حتی پس از اعلام استقلال عراق در ابتدای قرن بیستم شکلگیری حکومت جدید نیز تحت القائات طایفهای بود. اغلب کسانی که در عراق قدرت را در دست گرفتند تحصیل کرده حکومت عثمانی بودند و به همین دلیل تمایلات طایفهای خود را در شکلگیری حکومت دخالت میدادند. با ظهور نظریههای قومی در خاورمیانه که ناصریستها طلایهدار آن بودند، این کشمکش به رقابت طایفهای شیعه و سنی تغییر یافت. تا آنجا که شاه سابق ایران توانست با حمایت امریکا ژاندارم خلیج فارس شود در حالی که عراق تلاش داشت به کمک همپیمانان عربش روحیه عروبیت را در مرزهای غربی ایران حفظ کند.
نویسنده سپس مینویسد: پس از عقبنشینی مصر از رهبری جریان عرب در پی معاهده کمپدیوید جایگاه ژئوسیاسی عراق بیش از پیش تقویت شد. پس از آن عراق تلاش کرد که خود را رهبر جریان پانعربیسم جا بزند. نیروی نظامی تنها جایگاه اتکای عراق برای تقویت جایگاه سیاسیاش برای رسیدن به این هدف بود. این مسئله در کنار رواج اندیشه استبدادی صدام حسین و نظام بعثی باعث شد تا عراق از تحولات منطقه دور بماند و به تدریج هم با منطقه بیگانه شود و هم به مردمش که خواستار همراهی با وضعیت جامعه جهانی بودند، دشمن شود.
در ادامه این یادداشت آمده است: ماشین نظامی حکومت بعث عراق به مرور هدف اصلی خود را فراموش کرد و به سمت مردم تغییر جهت داد. این تغییر رویکرد به کشته شدن و مهاجرت صدها هزار شیعه و سنی و کرد منجر شد. از سویی درگیر شدن عراق با همسایگانش که دو جنگ ویرانگر و پرهزینه را به دنبال داشت باعث شد تا در کنار توطئههایی که نظام سابق برای حفظ بقای خود طراحی میکرد، عراق روز به روز ضعیفتر شود و جایگاه قدرتمند خود را به سرعت از دست بدهد. در دوران صدام حسین عراق تا آن جا ضعیف شد که کشورهای همسایه به خاکش تعدی میکردند، مرزهای آبی و خاکی را به نفع خود تغییر میدادند و روستاهای مرزی را بمباران میکردند در حالی که دستگاه دیپلماسی عراق به دلیل ضعیف شدید توان دفاع از تمامیت ارضی و استقلال کشور را نداشت. ضعف دیپلماتیک چنان بر عراق مستولی شد که بغداد تحت محاصره چارهای نمیدید که دست به دامن کشورهای همسایه شود.
نویسنده در اینجا به نقش ایران و ترکیه در نفوذ در عراق اشاره میکند و مینویسد: در حالی که ایران به شدت آسیبدیده از جنگ با عراق به سرعت میرفت که خود را بازسازی کند و جایگاه استراتژیک خود را در منطقه باز یابد، عراق به دلیل درگیر شدن با کویت پس از جنگ با ایران باز هم ضعیفتر شد و این مسئله باعث شد تا فضا برای جولان دیپلماتیک ایران و ترکیه در عراق فراهم شود. در چنین فضایی ایران و ترکیه نفوذ در مناطق شمالی و جنوب عراق را آغاز کردند. ترکیه در سایه تحریم هوایی عراق دوران صدام توانست با جنوب خطوط هوایی برقرار کند و ایران نیز در فضای جنگ سرد با غرب فرصت یافت نفوذ خود را در شمال با افتتاح کنسولگری و در جنوب با برقراری مراودات تجاری و اقتصادی گسترش دهد. همچنین ایران با استفاده از تحریمهای اقتصادی عراق به فکر تصاحب بازار به شدت آسیبدیده عراق افتاد در حالی که ترکیه با حمایت اروپاییها درصدد نفوذ سیاسی در عراق بر آمد. این وضعیت با سقوط نظام بعثی تداوم یافت. تا آن جا که عراق بر خلاف میل و تلاش امریکاییها و اعراب به جولانگاه سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی ایران و ترکیه تبدیل شد.
نظر شما :