غرب در ایجاد کشور مستقل فلسطین جدی است
آیا نشست چهارجانبه که در یازده جولای انجام خواهد گرفت، به سوی حل بحرانهای موجود در منطقه پیش خواهد رفت؟
آنچه که امروزه در خاورمیانه میگذرد نشاندهنده نوعی پراگماتسیم سیاسی در جهت ایجاد فضای مناسب برای حل نسبی بحرانهای موجود در این منطقه و مدیریت آن به سوی آینده تقابل در نظم نوین جهانی محتمل میباشد که پیش روی نظام بینالملل متصور است. به نظر میرسد که در آینده زمان، نظام جهانی یک نظام بازهم دو قطبی با رویکرد اقتصادی خواهد بود.
دوقطب این نظامبینالملل کدام کشورها هستند؟
در یک سوی آن سرمایهداری اقتدارگرا به پرچمداری چین و در سوی دیگر آن اردوگاه سرمایهداری دموکراتیک به پرچمداری ایالات متحده امریکا به عنوان دو رقیب اصلی روبروی هم خواهند ایستاد. بنابراین امریکا وکشورهای همسو با آن از نظر استراتژیک به این نتیجه نهایی رسیده اند که اسراییل در قرن 21 نمیتواند با اسراییل قرن 20 بر اساس مقتضیات زمان دارای تعریف واحدی باشد. امریکاییها تلاش میکنند با بازتعریف اسراییل در وضعیت کنونی به گونهای عمل کنند که صهیونیستهای تلاویونشین توسط صهیونیستهای نیویورکنشین اداره شوند و بدین ترتیب شاهد بودیم علیرغم جوسازیهای متفاوت برضد اوباما پس از بیان مرزهای 1947 در نشستی که در طی شصتساله اخیر کم نظیر بود، در نهایت آنچه که اوباما بیان کرد به نفع اسراییل بود. او همچنین تلاش کرد که نتانیاهو و رادیکالیسم یهودی در تلاویو را در راستای این طرح مدیریت کند.
در نشست چهارجانبه صلح خاورمیانه که برای به رسمیت شناختن فلسطین تشکیل خواهد شد، تا چه اندازه میتوان به این نشست دربهرسمیت شناختن سرزمینها اشغالی امیدوار بود؟
مجموعه این نشانهها و رفتارهای سیاسی موجود در امریکا نشان میدهد که امریکا و غرب در ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی جدی بوده و معتقد هستند در فرایند گذارزمان از قرن20به قرن 21 و تغییر هویت و معنای مفاهیم امنیت، نوع جدیدی از امنیت، این مدل مذکور برای اسراییل حاصل کندو بدین ترتیب کهنه بحران خاورمیانه را به طور نسبی حل کرده و سپس با مدیریت کنترلی مبتنی بر گسترش دموکراسی ارشادی در بطن واقعهای چون بهارعرب زمینههای بازپروری محیطهای عملیاتی در خاورمیانه را فراهم کرده و سرایت بحرانهای موجود دراین منطقه را به طرف استوانه بحران در نظم جدید، سوق دهد.
منظور از استوانه بحران چیست؟
منظور از استوانه بحران، افغانستان و پاکستان است که چون استوانهای در واقع حدفاصل برخورد دو ابرقدرت آینده زمان یعنی سرمایهداری اقتدارگرا به پرچمداری چین و سرمایهداری دموکراتیک به پرچمداری ایالات متحده امریکا خواهد بود. از این منظر باید توجه داشت که امریکاییها در این زمینه بسیار جدی هستند.
چرا کمیته چهارجانبه با کاروان کمک به غزه مخالفت کرده و کسانی که به این کاروان کمک کردهاند را از این حمایت منع کرده است؟
اساسا برداشت کمیته چهارجانبه به ویژه غرب از کمکهای تحت عنوان کاروان آزادی، یک برداشت امنیتی-سیاسی است. به عبارت دیگر این مفروضه همواره وجود دارد که ارسال کمکها پوششی است برای حمایت نظامی و تغییر و گسترش مقاومت درمنطقه برعلیه رژیم اسراییل و طرحهای چندجانبهای که با کشورهای متفاوت در کمیته چهارجانبه دنبال میکنند. بنابراین شک و تردیدامنیتی و سیاسی موجب شده تا حدود زیادی همواره ارسال کمکهای بشردوستانه توسط کشورهای دیگر حامل نوعی اهداف سیاسی تعریف شده برای نزدیک شدن به ملت فلسطین و مردم منطقه بوده است. برهمین اساس با زمینه پدیدآمده جلوی حرکت این کاروانها را مسدود کرده، تا از یک سو گسترش نفوذ کشورهای حامی مقاومت را در پرتو استفاده ابزاری از کاروانها مسدود سازند و امکان احتمالی رد و بدل کالاهای نظامی در قالب کمکهای انساندوستانه را از طریق این کاروانها نیز کاهش دهند.
نظر شما :