جنگ ممنوع!
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی عرب 48، وی مانور نظامی هفته گذشته ارتش اسرائیل موسوم به نقطه تحول 5 را حامل پیامی هشدار آمیز دانسته و گفته است که در کمال حیرت شنیده است که مقامات دولت نتانیاهو میگویند، هدف از برگزاری این مانور آمادهسازی جامعه برای سقوط هزاران موشک بر فراز اسرائیل است.
این چندمین بار طی یک ماه گذشته است که مقامهای اسرائیلی نسبت به بروز جنگی به خصوص علیه ایران هشدار میدهند و به شدت از سیاستهای دولت تندروی نتانیاهو ابراز نگرانی میکنند.
الوف بن، نویسنده و تحلیلگر مسائل سیاسی به روزنامه هاآرتص، گفت: «آیا واقعا آن طور که داگان میگوید اسرائیل درصدد جنگی ویرانگر با ایران است؟ من هم شنیدهام که مقامها و مسئولان ارتش و سازمان امنیت اسرائیل حرف از استفاده از نیروی زور و جنگ با ایران میزنند. ولی آیا کسی نیست جلوی توطئههای نخستوزیر و وزیر امنیت او را بگیرند و اجازه ندهند که چنین افکار توهمآمیزی را در ذهن بپروارنند؟»
بن اظهارات داگان را که سومین بار است طی هفتههای اخیر زده میشود را قابل توجه میداند و میگوید: «روایتی است که رئیس سابق موساد مئیر داگان و گابی اشکنازی، رئیس سابق ستاد ارتش در یک مکالمه خصوصی با یکدیگر در میان گذاشتهاند و در آن به شدت از وقوع هر گونه جنگی علیه ایران احساس نگرانی کردهاند. آنها تلاش دارند با همکاری یوفال دیسکین، رئیس سابق شاباک و عاموس یادلین، رئیس سابق امنیت ارتش اسرائیل، امان و شیمون پرز، رئیس جمهوری اسرائیل تلاشهای نتانیاهو و باراک را برای حمله هوایی علیه تاسیسات هستهای ایران ناکام کنند. چنین جنگی باعث ایجاد یک درگیری تمام عیار منطقهای خواهد شد که هزار موشک را بر فراز تلاویو فرود خواهد آورد و نه تنها یک فلج اقتصادی به دنبال خواهد داشت بلکه بحرانی در روابط اسرائیل با ایالات متحده ایجاد خواهد کرد.»
وی سپس با استهزاء تاکید میکند، اگر روایت درست باشد اگر نخواهند به اشکنازی و شرکایش جایزه صلح نوبل را بدهند باید حداقل به آنها جایزه اسرائیل داد. ولی روایت دیگری هم وجود دارد که آن هم کم قانعکننده نیست و آن این که سازمان امنیت اسرائیل در بعد سیاسی ناکام شده و برای آن که بتواند شکست خود را مخفی کند مقامات سابق آن اظهارات میهنپرستانه بر زبان میآورند.
بن همچنین میگوید: «هنگامی که نتانیاهو در بهار سال 2009 نخستوزیر شد ناکام ساختن برنامه هستهای ایران را در اولویت سیاستهای خود قرار داد و همانند آریل شارون و ایهود اولمرت اسلاف خود، سیاست تهدید دیپلماسی و انجام فعالیتهای سری علیه ایران را دنبال کرد. او نمیتواند در حال حاضر هر گونه حمله نظامی به ایران انجام دهد، به ویژه این که اکنون ابزارهای ملموس برای حمله به ایران حتی در خود اسرائیل در اختیار ندارد و امریکا نیز برای این کار از آن حمایت نمیکند. در گذشته جورج بوش، رئیس جمهوری سابق امریکا برای حمله به ایران صداقت بیشتری داشت و حمله اسرائیل را تایید میکرد ولی الآن چنین فضایی نیست.»
وی همچنین میافزاید: «اگر تلاشهای سیاسی، تلاش برای ناکام ساختن فعالیتهای در حال توسعه ایران و تحریمهای بینالمللی علیه تهران ناکام بماند نتانیاهو تلاش برای انتخاب گزینه نظامی را افزایش خواهد داد. کما این که بارها اعلام کرده گزینه نظامی واقعی به تنهایی میتواند تحریمها و اجرای عملیات نرم دیگر علیه ایران را تقویت کند. اگر استفاده از زور نزد جامعه جهانی به نتیجه نرسد تمامی گزینهها همچنان بر روی میز باقی خواهند ماند.»
بن اهداف نتانیاهو و باراک را از ایراد اظهاراتی که بوی جنگ علیه ایران میدهند را تحریک امریکا میداند و میگوید: «آنها با این کار قبل از هر چیز میخواهند امریکا را علیه ایران تحریک کنند و همچنان این گزینه را بر هر گزینه دیگری مقدم میدانند. در این راستا اسرائیل میخواهد با واشنگتن بر سر سپر دفاع اسرائیل به تفاهمهای استراتژیک برسد تا اگر بنا باشد در صورتی که از فعالیتهای جامعه جهانی ناامید شد و روزی از گزینه نظامی استفاده کرد بتواند در کنار حمله یک جانبه خود حمایت امریکا را نیز داشته باشد.»
او سپس میگوید: «اشکنازی و داگان و همراهانشان فقط میخواهند به طور ظاهری نتانیاهو را تحت فشار بگذارند و از این رو حرف از یک کوره آدم سوزی دوم میزنند. مواضع باراک معانی مختلف میدهد. آنها قطعا اگر در انجام هر گونه حمله نظامی ناکام ماندند مسئولیت آن در نهایت بر عهده فرماندهان نظامی خواهد بود. برای همین وارد عملیات تضعیف و سرنگونی شدهاند، مخاطب آنها ایران نیست بلکه علیه مسئولان خود اسرائیلی است. و الا همگی میدانند که حمله به ایران تا چه اندازه خطرناک است و میتواند چه خسارتهای سنگینی برای آنها به دنبال داشته باشد. چنین جنگی کل منطقه را در بر خواهد گرفت. هر کسی که قصد حمله به ایران دارد باید قبل از هر چیز فکر فردای روز حمله را نیز بکند. نتانیاهو و باراک به هیچ وجه نباید سمت چنین گزینهای بروند هر چیزی را میتوانند انتخاب کنند ولی جنگ را نه.»
وی همچنین میگوید: «اشکنازی در بعد سیاسی شکست خورده است. از او باید خواسته شود تا شکست نظامی تازهای برای خود رقم نزند. اگر روزی بنا باشد اسرائیل وارد جنگ شود قطعا سیاست نتانیاهو در این بعد شکست خورده خواهد بود. این گونه به نظر میرسد که توطئه تازهای علیه نتانیاهو و باراک با تحریک شیمون پرز در جریان است. این را دیگر همه میدانیم که سر قضیه گالانت چه دعواهای قدرتی راه افتاد، دعواهایی که به بازنشستگی اشکنازی، داگان و دیسکن منجر شد. اسرائیل فعلا دست بسته نشسته و به ناچار میبیند که امریکا در برابر تحولات منطقه شکست خورده است و ایران هم به رغم تحریمها هم به غنی سازی اورانیوم ادامه میدهد و هم رشد اقتصادی دارد.»
نظر شما :