وقتی امنیت ملی بحرین به خطر می افتد

۰۲ تیر ۱۳۹۰ | ۱۴:۲۵ کد : ۱۴۰۲۳ اخبار اصلی
وقتی از صحبت از امنیت ملی می‌شود فقط منظور امنیت هیئت حاکمه یا حزب یا طایفه خاص نیست بلکه منظور کل اجزا و اعضای تشکیل دهنده کشور است که از انسان‌ها، تاریخ و تمامی طایفه‌ها و اقشار اجتماعی کشور حتی کسانی که در تناقض طبقاتی یا تفاوت طایفه‌ای به سر می‌برند، تشکیل شده است.
وقتی امنیت ملی بحرین به خطر می افتد
 دیپلماسی ایرانی: اکنون همه می‌دانیم که آل خلیفه با نشان دادن مشت آهنین آن هم به کمک نظامیان و نیروهای امنیتی عربستان سعودی و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری در برابر شیعیان بحرین نه تنها باعث شده تا شعله آتش دیگ بحران کشورش شعله‌ورتر شود بلکه احتمال این که این بار بحران به سرعت به دیگر کشورهای عربی به ویژه عربستان نیز سرایت کند، بسیار بالا رود. این حقیقتی است که دیپلمات‌ها و مقامات ارشد امریکایی نیز به آن اذعان می‌کنند. دیپلماسی ایرانی مطالب متعددی را از زبان دولتمردان امریکایی منتشر کرده که تمامی آنها از این که عربستان در بحران بحرین دخالت کرده ناخرسندند و این که پادشاه بحرین تحت فشار نخست‌وزیر که عموی او می‌شود با مخالفان به گفتگو ننشسته و حقوق ساده و اولیه معترضان شیعی را برآورده نکرده، گلایه دارند. آنها خوب می‌دانند اگر بنا باشد وضعیت بحرین به همین ترتیبی که اکنون شاهدیم ادامه یابد، با توجه به انقلاب‌های عربی که سراسر منطقه را در نوردیده و هر روز دیکتاتوری را سرنگون می‌کند، اوضاع این کشور به شدت بحرانی خواهد شد و آن گاه دیگر بسیار سخت خواهد بود که بتوان راه چاره‌ای برای خروج از بن‌بست یافت.

پایگاه خبری تحلیلی ایلاف که توسط جمعی از لیبرال‌های عربستانی اداره می‌شود در تحلیلی با عنوان "مخاطرات تهدید امنیت ملی بحرین" به قلم غالب حسن الشابندر به این موضوع پرداخته و می‌نویسد: بیش از آن چه تصور می‌کنیم امنیت ملی بحرین در معرض خطر است. وقتی از صحبت از امنیت ملی می‌شود فقط منظور امنیت هیئت حاکمه یا حزب یا طایفه خاص نیست بلکه منظور کل اجزا و اعضای تشکیل دهنده کشور است که از انسان‌ها، تاریخ و تمامی طایفه‌ها و اقشار اجتماعی کشور حتی کسانی که در تناقض طبقاتی یا تفاوت طایفه‌ای به سر می‌برند، تشکیل شده است.

نویسنده این یادداشت در اددامه می‌نویسد: به دلایل بسیاری امنیت بحرین در خطر است. قبل از هر چیز تناقضات طبقه‌های اجتماعی خصوصا میان هیئت حاکمه و مردم است که تبدیل به رویه حاکم و محکوم شده که دلیل عمده آن نیز اختلاف‌های دینی، قومی و مذهبی است. دلیل دوم، محرومیت خیل عظیمی از مردم از مشارکت در ساخت تصمیم‌های سیاسی به رغم این که فرهنگ و درک اجتماعی و سیاسی بالایی دارند، است. دلیل سوم، وجود عناصر افراطی هم در میان شیعیان و هم در میان سنیان است که تلاش دارند فرهنگ افراط را در میان جامعه گسترش دهند. دلیل چهارم، دخالت‌های خارجی در امور داخلی کشور است به ویژه زمانی که نیروهای نظامی خارجی وارد کشور شدند و مستقیما به قلع و قمع مردم و تظاهرکنندگان پرداختند. ضمن این که همه می‌دانند که جریان‌های افراط نیز از منابع خارجی پشتیبانی می‌شوند. دلیل پنجم، عدم پاسخگویی به نیازهای مردم مطابق با متغیرهایی که منطقه با آن مواجه است که در مقدمه آن حقوق انسان‌ها چه عملی و چه نظری یعنی امضای پروتکل‌های مربوطه، قرار دارد. دلیل ششم، فقدان هماهنگی در تفاهم میان حکومت و مخالفان است. دلیل هفتم، اعتماد به زور و عناد در تعامل میان حکومت با مخالفان است. در حالی که باید به جای این رویه به قوه عقل و گفتگو و تکیه داشت. دلیل هشتم، عدم درک و فهم بسیاری از حقایق موجود بر روی زمین از سوی مخالفان است که باعث شده آنها به منطق مطالبات عجزآور متمایل شوند. مسئله‌ای که باعث شده تا تعامل حکومت با مخالفان به چالش‌های جدی بر بخورد. به ویژه که این مطالبات با واقعیت‌های طایفه‌ای یا قومی که دارای وزن جمعیتی و تاریخی در کشور هستند، ارتباط مستقیم دارند.

شابندر سپس می‌نویسد: بسیاری از شهروندان ما از راه‌یابی به اداره‌های حساس دولتی به دلایل مختلف محروم مانده‌اند که هیچ کدام هیچ ارتباطی با راه و روش رایج در کشور ندارد. این مسئله باعث شده تا خشم عمومی و نارضایتی‌ها روزبه‌روز انباشته شده و دلیل دیگری برای ناامن شدن امنیت ملی کشور شود.

وی در پایان می‌نویسد: دلایل ملموس دیگری نیز وجود دارد که امنیت ملی بحرین را به مخاطره انداخته است. ولی آنچه مسلم است هیچ کدام از این دلایل باعث نمی‌شود که چه حکومت و چه ملت همچنان خود را در خطر نگه دارند و فکری برای یافتن راه حلی برای خروج از این وضعیت خطرناک نکنند. امنیت ملی کشور کم جمعیتی چون بحرین به سرعت به خطر می‌افتد و به همین دلیل نیز اختلاف‌ها و تهدیدها بر خلاف کشورهای پرجمعیت جهان محدود به حاکمیت و مخالفان می‌شود. از این رو باید هر دو طرف فورا پشت میز مذاکره بنشینند و به دور از دیکته‌های خارجی به حل و فصل جریان‌های جاری در کشور بپردازند در غیر این صورت روز به روز بر حجم اعتراض‌ها به خصوص در نهان افزوده خواهد شد و این مسئله گرایش به مداخلات خارجی را به شدت افزایش خواهد داد.   


نظر شما :