سخنان گیتس و سیاست بازدارندگی نامتقارن
فرهاد کلینی، کارشناس ارشد مسائل استراتژیک در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به سخنان اخیر گیتس در مورد دادن سلاح های قدرتمند به شیعیان عراق از سوی ایران می پردازد این سوال را مطرح می کند که آیا آمریکا تلاش می کند که رقابت سیاسی در منطقه را به یک نوع نبرد نامتقارن امنیتی تبدیل کند؟
رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، که روزهای پایانی حضور خود در پست وزارت دفاع را پشت سر می گذراند با توجه به شرایطی که دولت اوباما با آن روبرو است تلاش می کند تا با حفظ فاصله خود با تیم جدید امنیتی اوباما در شورای امنیت ملی امریکا به عنوان یک نوع رزرو سیاسی برای سیاست های اوباما نقش بازی کند. از این رو مواضعی که اخیرا گیتس در خصوص مسائل متعدد اتخاذ می کند در این چارچوب قابل ارزیابی است. مواضع او در مورد مناسبات داخلی ناتو و هشدارهایی که در خصوص همکاری دیگر کشورهای اروپایی در جنگ لیبی داد و یا صحبت های او در مورد چگونگی مذاکرات آمریکا با طالبان که از مدت ها پیش آغاز شده بود و یا مسائلی که در خصوص تحولات عراق مبنی بر تغییر توازن قدرت گروههای سیاسی در عراق مطرح می کند، همگی در چارچوب نگاهی است که در پایان دوره ماموریت خود به عنوان فردی که مواضعش از حالت رسمی در حال خارج شدن است کماکان تاثیر در محتوی و امتداد منافع امریکا را حفظ کند.
آنچه که معطوف به تحولات منطقه است و شاهد آن هستیم این است که دولت عربستان با هماهنگی هایی که بعضا با دولت آمریکا دارد تلاش می کند در منطقه در قالب سیاست بازدارندگی نامتقارن به نفع آمریکا بازی کند. این خدمت ریاض در گذشته در موضوعات متعددی نظیر القاعده در عراق یا چگونگی همکاری با امارات و موضوع پاکستان در پدیده طالبان عرب افغان و"ترس از آینده "دخالتهایی به نفع آمریکا انجام می دهد و تبدیل به مامور بدیل در بحث کشتارمردم بحرین و مانع در دولت سازی جدید در یمن شده و یا در خصوص تاثیر گذاری بر تحولات اجتماعی که در سوریه و لبنان شاهد هستیم. این ها بیانگر این است که دولت عربستان این نقش را برای تولید شرایط درگیری نامتقارن در منطقه را فراهم می کند. دولت آمریکا شریک وشاهد این وضعیت است واگر بخواهد به سیاست حمایت پنهان خود و سکوتی که در این حوزه از خود نشان می دهد، ادامه دهد طبیعتا گروه ها و مردم و کشورها منطقه که شاهد این نوع دخالت هستند ساکت نخواهد نشست و در این خصوص در مقابل صحنه جدیدی که در حوزه خاورمیانه خصوصا در مسائل امنیتی - نظامی در حال شکل گیری است، برای خود واکنش تعریف کنند.
بحثی که در مورد نقش ایران در دادن سلاح های قدرتمند به شیعیان عراق مطرح می شود ، بنظر می رسد طرح این گونه مسائل سوال برانگیزواغراق آمیز است و نمی توان راجع به آن قضاوت کامل کرد. بعید است ایران به دنبال تغییر تعادل و ثبات و توازن در منطقه باشد. آنچه که ما امروز شاهد هستیم این سوال را در ذهن ایجاد می کند که آیا آمریکا تلاش می کند که رقابت سیاسی در منطقه را به یک نوع نبرد نامتقارن امنیتی تبدیل کند؟ و طرح این موضوعات بستر سازی جدید از جانب آمریکا بری موج دوم در منطقه است و بدنبال هرج ومرج سازنده برای اهداف خود است یا اشتباه دیپلماتیک نظامیان امریکا است، این سوالی است که واشنگتن باید پاسخ دهد. ولی اگرامریکا واقعا بخواهد در چنین صحنه ای وارد شود همانند عرصه های دیگری که قبلا در آن بازنده بوده و حتی خود آقای گیتس به آنها اعتراف می کند شانس ازمون جدید را از دست همکاران بعدی خود خواهد گرفت و عملا موفقیتی به دست نخواهند آورد. تمام بحث هایی که امروز در کنگره مطرح می شود مبنی بر این است که جنگ های طولانی و فرسایش نظامی و اقتصادی که آمریکا متحمل می شود، پیام خوبی برای جامعه آمریکا ارسال نمی کند.
فرسایش اقتصادی امریکا و عدم تعادل در اقتصاد امریکا که بایستی تا دو ماه اینده تعیین تکلیف شود و مکانیسم تنظم بدهی امریکا و کنترل جدید بر بودجه فدرال اگر به تفاهم مناسب نرسد تمام این طرح های جاه طلبانه تبدیل به ضد ان خواهد شد.
سیاست هایی که دولت عربستان بر اساس نبرد اطلاعاتی، پول و دخالت های اطلاعاتی و امنیتی چیزی جز یک نوع سیاست تقابلی نیست و باید بداند که در فردای منطقه تنها خواهد ماند. برای تغییر این وضعیت تقابل شرط لازم این است آمریکا و عربستان در درجه اول سیاست های انعطافی خود را به طور دقیق مشخص کند تا منطقه به سمت یک ثبات و تعادل مناسب و متناسبی حرکت کند.
از طرف دیگرباید توجه داشت که به نظر نمی رسد آمریکا بخواهد از منطقه خارج شود. آمریکا در حال ساختن پایگاه های جدید است بحث خروج از منطقه و ساخت پایگاه ها در تناقض با یکدیگر هستند. پایگا ه های جدید سیا و تغییر ماموریت پایگاه های نظامی امریکا در منطقه بیانگر تغییر ماموریت نظامی آمریکا در منطقه و نه بحث خروج از منطقه است. البته شاید در بخش هایی با کاهش حضور نیروهای نظامی آمریکا روبرو باشیم اما بیشتر می توان گفت محتوایی این موضع یک نوع جابجایی سیاست های نظامی وشبکه ای کردن ماموریت پایگاه ها در کالبد برنامه ریزی جدید امریکا با هدف صرفه جویی و نیاز جدید ژئوپلیتیکی است.
نظر شما :