یک دهه پس از تدوین استراتژی نگاه به شرق
چین از ایران فاصله میگیرد؟
دیپلماسی ایرانی: استراتژی نگاه به شرق، روایت تازه ای از دیپلماسی ایران در نخستین سالهای دهه 80 را رقم زد. پیوستن اروپا به سیاستهای ضد ایرانی ایالات متحده به دنبال افرایش توجه جهانی به فعالیتهای هستهای ایران موجب شد مقامات تهران در صدد یافتن گزینههای سیاسی و اقتصادی جدید در روابط خارجی خود برآیند و در این راه کشورهای آسیای شرقی و در راس آنها چین را به عنوان نخستین هدف برگزیدند.
چین بزرگترین مصرف کننده نفت جهان پس از ایالات متحده از جمله اقتصادهای نوظهور آسیایی است که با توجه به نرخ رشد اقتصادی دست کم تا آیندهای قابل پیش بینی به منابع عظیم نفت و گاز نیاز دارد. این در حالی است که با توجه به بعد مسافت، ایران یکی از بهترین گزینهها برای تامین منابع انرژی مورد نیاز چین محسوب میشود. به هر ترتیب تکوین استراتژی نگاه به شرق با گسترش روابط ایران و چین به خصوص در زمینه تجارت کالا و انرژی همراه بود و کثرت کالاهای چینی موجود در بازار ایران در کنار صادرات قابل توجه نفت ایران به چین، گواهی بر این مدعاست.
از سویی دیگر در غیاب شرکتهای آمریکایی و اروپایی، شرکتهای چینی مسئولیت توسعه پروژههای نفت و گاز ایران را بر عهده گرفتند. در آن زمان تحلیلگران چین را بزرگترین نافع صنعت انرژی ایران توصیف میکردند که بدون حضور شرکتهای غربی یکه تاز این میدان بوده و از منافع سرشار آن سود میبرد. اما روند عقد قراردادهای کلان انرژی میان ایران و چین تا جایی ادامه داشت که در کمال ناباوری، چین به عنوان عضو دائم شورای امنیت به نخستین قطعنامه تحریمی علیه جمهوری اسلامی در سال 86 رای مثبت داد. آمریکا و متحدان اروپاییاش در شورای امنیت به بهانه تسلیحاتی بودن اهداف هستهای ایران موضوع تحریمها علیه جمهوری اسلامی را مطرح کرده و پس از چند دور چانهزنی با مقامات پکن رای مثبت آنها را به دست آوردند. شاید بتوان تصویب قطعنامه 1747 را به نوعی زیر سئوال رفتن استراتژی نگاه به شرق توصیف کرد. به این ترتیب به موازات استراتژی نگاه به شرق، استراتژی نگاه به آمریکای لاتین نیز دنبال شد که دستاورد آن سفرهای متعدد رئیس جمهور ونزوئلا، و برخی دیگر از کشورهای آمریکای جنوبی به ایران و بهرهمندی از قراردادهایی بود که مقامات تهران برای سرمایهگذاری در این کشورها منعقد کردند.
هم اکنون شماری از شرکتهای ایرانی در بخشهای ساخت و ساز و زیرساخت دفاعی ونزوئلا فعال هستند اما کاراکاس به وعدههایی نظیر فروش جنگندههای F14 به ایران یا صادرات بنزین جامه عمل نپوشانده است. در واقع اگر استراتژی نگاه به شرق دست کم برای آیندهای نزدیک منافع اقتصادی و گاهی سیاسی برای ایران به همراه داشت، استراتژی نگاه به آمریکای لاتین وجه اشتراک ایران و ونزوئلا در شعارهای ضد آمریکایی را به نمایش گذاشت. هر چند که بر خلاف تهران در 33 سال گذشته، کاراکاس روابط دیپلماتیک و اقتصادی خود را با ایالات متحده حفظ کرده است. اما با گذشت یک دهه از تدوین استراتژی نگاه به شرق، انتشار برخی گزارشها در مورد تعلل چین در تکمیل پروژههای در دست اجرا در صنعت گاز ایران، ثمربخشی این استراتژی بیش از گذشته در ابهام قرار گرفته است. در کنار رای مثبت چین به 4 قطعنامه تحریم ایران در 5 سال گذشته، گزارشها از تعلل و تاخیرهای مکرر در پروژههایی حکایت دارد که توسعه آنها بر عهده شرکتهای چینی است. شرکت ملی نفت چین در سال 2009 قراردادی 7/4 میلیارد دلاری برای توسعه فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی منعقد کرد اما تا کنون این پروژه تکمیل نشده است.
این در حالی است که در دو سال اخیر تلاش آمریکا و متحدانش برای تحت فشار قرار دادن ایران بیشتر شده و در مقابل شرکتهای خارجی نیز با احتیاط بیشتری در پروژههای انرژی ایران فعالیت میکنند. هرچند برخی مقامات شرکت ملی نفت چین مشکلات مالی را دلیل این تاخیرها توصیف کردهاند اما فشار واشینگتن بر پکن برای محدود ساختن روابط خود با جمهوری اسلامی به خصوص در زمینه انرژی، از جمله دلایل این تعلل توصیف میشود.
آمریکا اخیرا شماری از شرکتهای خارجی از جمله شرکتی در اسرائیل را به اتهام فعالیت در پروژههای نفت و گاز ایران در فهرست تحریمها جای داده است. اما با توجه به اهمیت چین به عنوان عضو دارای حق وتوی شورای امنیت، کاخ سفید تا کنون شرکتهای چینی را در این فهرست قرار نداده است. با این وجود آمریکا میکوشد از طریق فشار دیپلماتیک بر مقامات پکن، آنها را از ادامه روابط نزدیک با ایران منع کند. برای مثال اشاره به نام چین در گزارش سازمان ملل در خصوص فعالیتهای هستهای و موشکی ایران از جمله این فشارها به شمار میرود. چین در این گزارش به عنوان واسطهای میان ایران و کره برای انتقال تکنولوژی هستهای معرفی شده است. هرچند پکن این گزارش را تکذیب کرده اما تا کنون از قدرت وتوی خود برای جلوگیری از انتشار این گزارش استفاده کرده تا اعتبار خود در عرصه بینالمللی را حفظ کند. اما به نظر میرسد در پس پرده ژستهای دیپلماتیک مقامات چینی، فشار فزایندهای بر آنها بر محدود ساختن روابط با جمهوری اسلامی وجود دارد. در این بین ارائه برخی مشوق ها به چین مانند بهرهبرداری از نفت عربستان سعودی نیز مورد توجه کاخ سفید قرار دارد. این در حالی است که اخیرا چین همصدا با متحدان آمریکایی و اروپاییاش درمورد گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مراتب نگرانی عمیق خود را اعلام کرده است. در این گزارش، یوکیا آمانو مدیر کل آژانس به احتمال ماهیت نظامی فعالیتهای هستهای ایران اشاره کرده است. فعالیتهایی که تهران همواره آنها را صلح آمیز توصیف کرده است.
از سوی دیگر وزیر دفاع اسرائیل نیز اخیرا در سفری کم سابقه به چین با مقامات پکن در مورد ایران به گفت و گو نشست. ایهود باراک در یک کنفرانس خبری مشترک پس از این نشستها با همتای چینی خود بر اهمیت اعمال تحریمها بر ایران به منظور بازداشتن تهران از دستیابی به سلاح هستهای تاکید کرد و هیچ نظر مخالفی از جانب مقامات چین نیز به گوش نرسید.
این در حالی است که هو جین تائو در ملاقات با محمود احمدی نژاد در آستانه نشست شانگهای بر اهمیت مذاکرات هستهای برای حل مساله هستهای ایران اشاره کرد. برخی بر این باورند که با توجه به اعتقاد غرب بر آماده نبودن فضا و انگیزه ناکافی تهران برای مذاکره، تاکید وی بر مذاکره از جدیتر شدن تلاش غرب برای تحریم بیشتر ایران حکایت دارد. گزارشها حاکی از آن است که با توجه به تاکید مکرر تهران بر ادامه فعالیتهای غنیسازی اورانیوم، آمریکا و متحدانش در صدد اعمال دور تازهای از تحریمها علیه جمهوری اسلامی هستند.
این در حالی است که با توجه به اهرمهای به دست آمده برای فشار بیشتر بر چین، مقامات پکن در موضعگیریهای اخیر خود کمتر از مخالفت صریح با ایالات متحده در مقابل ایران خبر میدهند. برخی بر این باورند که در صورت ادامه تعلل چین در به ثمر رساندن پروژههای گازی ایران و رای مثبت به قطعنامه احتمالی، اندک امید باقی مانده به کارایی استراتژی نگاه به شرق با فاصله گرفتن چین از ایران از میان میرود.
نظر شما :