هند به ایران نیاز دارد
روابط ایران و هند در حال حاضر به شدت تحت تاثیر دو محیط قرار دارد، یکی محیط داخلی ایران و هند است که اساس تمایل به توسعه و گسترش مناسبات دارند. اما محیط بیرونی هم وجود دارد به ویژه از ناحیه ایالات متحده امریکا که درصدد است این روابط در حد محدود باقی بماند. باید این واقعیت را پذیرفت که در داخل هند هم سیاست خارجی این کشور از نهروئیسم به نولیبرالیسم تغییر پیدا کرده است.
در اندیشه نولیبرالیسم اندیشه اقتصادی با قدرتهای بزرگ بخشی از تفکرات استراتژیک در هندوستان است و بنابراین دهلی نو پس از پایان جنگ سرد سعی کرده که مناسبات خود را با ایالات متحده امریکا گسترش دهد. معنای این رویکرد این نیست که در تفکرات نولیبرالیسم در هندوستان علاقه به ایران وجود ندارد،بلکه اتفاقا به دلیل نیاز اقتصاد هند به انرژی توجه دولتمردان هند به ایران زیاد شده است. اما به نظر میرسد که فشار بیرونی در سیاست خارجی هند تعیینکنندهتر هست، به این معنی که ایالات متحده امریکا از هند میخواهد که مناسبات خود را در حوزههای استراتژیک مثل حوزه انرژی و حوزه تسلیحات با ایران محدود کند. در حقیقت رای منفی هند به ایران در شورای حکام و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اولین نشانه از چنین روندی بود. به عبارت دیگراین رای نشان داد که دهلی نو تحت تاثیر ایالات متحده امریکا عمل میکند.
امروز نیز محافل استراتژیک هند بر سیاستمداران هندی فشار وارد میکنند که در مقابل خواستههای فزونخواهانه ایالات متحده امریکا مقاومت کنند. به دلیل اینکه آنها معتقد هستند که امریکاییها واقعیتهای مصالح و منافع استراتژیک هند را نادیده میگیرند. یکی از این واقعیتهای استراتژیک این است که دهلینو برای رشد و توسعه اقتصادی و همچنین برای کسب جایگاه خود در عرصه بینالملل به همکاری با ایران در حوزههای سیاسی، امنیتی و اقتصادی نیاز دارد. ولی در حال حاضر روابط ایران و هند به شدت تحتتاثیر برخی از محافل استراتژیک در هند است که خواهان تداوم، گسترش و ایجاد مناسبات هند با ایران در تمامی عرصههاست و از طرف دیگرفشار ایالات متحده امریکا که سعی دارد دستگاه تصمیمگیری هند را وادار کند تا روابطش را با ایران محدود کند.
پاکستان یا هند
روابط هند و پاکستان به شدت تحت تاثیر مسالهای به نام کشمیر است. هیچ زمانی روابط دو کشور به دلیل این رقابت رو به بهبود نرفته است. به عبارت دیگر همیشه سایهای از تردیدبر مناسبات هند و پاکستان حکمفرما بوده و این سایه ابهام متاثر از مسالهای است به نام کشمیر.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر این مبنا بوده که با همه کشورها به استثنای برخی از کشورها که گستره برقراری مناسبات با آنها نهی شده همانند رژیم صهیونیستی، مناسبات خوبی را گسترش دهد. هند و پاکستان نیز میتواند در بخشی از این سیاست خارجی قرار بگیرد. به عبارت دیگر میتواند مورد علاقه جمهوری اسلامی ایران برای گسترش مناسبات قرار بگیرد.
بنابراین در شرایط عادی ایران علاقه دارد که با هر دو کشور دوست هند و پاکستان به طور مساوری دارای مناسبات خوب باشد. اما هرگاه که یکی از این کشورها درپی این بوده که در گسترش مناسبات خود با ایران محدودیتهایی قایل شود و یا سعی کرده در سیاست خارجی خود نسبت به ایران بیاعتنایی نشان دهد، به طور طبیعی دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بر این بوده که به تو سعه مناسبات خود با کشور دیگری بپردازد. بدین معنا که اگر هندوستان سعی کرده در روابط خود با ایران محدودیتهایی را ایجاد کند، ایران علاقهمند است که مناسبات خود را با پاکستان افزایش دهد و برعکس. بنابراین به این دلیل که منطق روابط پاکستان و هند بر منطق موازنه قدرت استوار است، هر دو تمایل دارند که برای حفظ موازنه و یا برهم زدن موازنه به سود خود، به نوعی به جمهوری اسلامی ایران نزدیک شوند.اگر برعکس حرکت کردند، یعنی هرکدام از این کشورها سعی کرد از ایران دور شود، جمهوری اسلامی ایران نیز قادر خواهد بود براساس منطق موازنهای که میان هند و پاکستان وجود دارد، به سود یکی از دو کشور وارد عمل خواهد شد. از آنجاییکه حاصل جمع جبری در روابط هند و پاکستان صفر است و قاعده بازی نیز در روابط این دو کشور حاصل جمع جبری صفر است، بنابراین ورودهمکاری ایران با هرکدام از این کشورها الزاما به زیان دیگری تمام خواهد شد.
نظر شما :