میان واقع گرایی و آرمان گرایی
گفت و گوی روزنامه اعتماد با دکتر محمد هادی سمتی
اگر دکتر محمود سريع القلم استاد دانشگاه شهيد بهشتى چندى پيش در گفت وگويى مفصل با روزنامه اعتماد به آسيب شناسى گفتمان توسعه ايرانى پرداخت اما اتفاقاً اين بار دکتر محمدهادى سمتى استاد دانشگاه تهران از زاويه يى ديگر اين موضوع را بررسى کرده و به آسيب شناسى رفتار خارجى ايرانيان پرداخته است.
هادى سمتى که چندى پيش همراه با دکتر حسين بشيريه کرسى تدريس خود را از دانشکده حقوق و علوم سياسى دانشگاه تهران از دست داد اما مى گويد به اين راحتى ها کنار نخواهد کشيد.
سمتى در تحليل رفتار خارجى ايران مى گويد هنوز نمى دانيم آرمانگرايى و انقلابى گرى را پيشه خود کنيم يا اينکه در قامت يک بازيگر رسمى به ايفاى نقش در روابط بين الملل بپردازيم. سمتى آسيب شناسى رفتار خارجى ايرانيان را از اين زاويه واکاوى مى کند.
اگر بخواهيم براساس تئورى هاى موجود در علم روابط بين الملل يک مدل رفتارى را براى سياست خارجى نظام جمهورى اسلامى ايران تبيين کنيم آيا اين کار امکان پذير است؟
در يک تقسيم بندى کلى مى توان سياست خارجى را تابعى از سياست داخلى دانست. بر اساس اين ديدگاه ريشه هر تغيير و تحول در عرصه روابط خارجى بر گرفته از تحولات داخلى است.
اما ديدگاهى ديگر سياست خارجى را تقريباً مستقل از سياست داخلى مى داند. بنده از طرفداران نظريه اول هستم يعنى سياست داخلى را بر سياست خارجى موثر مى دانم. بر اين مبنا جمهورى اسلامى نيز از اين قالب مستثنا نيست و سياست خارجى ايران نيز تابعى از تغييرات گفتمانى سال هاى پس از انقلاب است.
هر چند اين تغييرات گفتمانى به نوعى سيال بوده است ولى سياست خارجى در گفتمان هاى داخل کشور تنيده شده است. حالا براى توضيح بيشتر مى توان گفت آيا صدور انقلاب محور اصلى است و در کنار آن گفتمان هاى ديگر در حاشيه قرار دارند يا گفتمانى که معتقد به تعامل بوده است و چندان علاقه يى به انقلابى گرى نداشته حاکم مى شود، يا اينکه گفتمان تلفيقى به وجود مى آيد؟
هر چند در يک زمان وزن يکى بر ديگرى پيشى گرفته و تحت تاثير اين تغيير و تحولات، تغييرات رفتارى به وجود آمده است.
لذا در دهه اول انقلاب يک سرى رفتار خارجى را پيشه کرديم و در دهه دوم يک نوع رفتار، در دوره جديد يک بازگشت به گذشته را تجربه مى کنيم ولى بازگشت به گذشته، بازگشت کامل نيست.
اگر گفتمان را معنى مجموعه هن
نظر شما :