شمشیر بر گردن بشار اسد
ارسال پرونده سوریه از شورای حکام به شورای امنیت دارای یک دلیل اصلی است و یک دلیل فرعی که به دلیل اصلی مساعدت کرده است. دلیل اصلی به موضوع راکتور دیرالزور برمیگردد که در سال 2007 توسط اسرائیل به عنوان نقاط مشکوک به تاسیسات هسته ای سری مورد حمله قرار گرفت. سوریه اعلام کرد که این تاسیسات که عملیات ساختمانی اش تقریبا پایان یافته بود هیچگونه کاربرد هسته ای نداشت و اجازه داد بازرسان اژانس از این محل دیدن کنند. آژانس مدعی شده است در آن بازدید نشانه هایی از فعالیت های هسته ای احتمالی در این محل کشف کرده است.
به این صورت مسئله به شورای حکام کشیده شد و در شورای حکام فرصتی ایجاد شد که بحث باز شود و راجع به پرونده هسته ای سوریه صحبت کنند. این ابتدای کار بود و در ادامه آنها سعی کردند که پرونده سوریه شبیه پرونده ایران مسیری را طی کند. البته پرونده سوریه به دلایل متعدد سبک تر از پرونده ایران است. با این وجود پرونده هسته ای سوریه طی ۲ سال گذشته در دستور کار شورای حکام آژانس قرار داشته و دو سه دوره در شورای حکام مطرح شد و در یک جلسه خاص در مورد سوریه و ایران بحث شد. به این صورت تاکنون چند قطعنامه درباره پرونده هسته ای سوریه صادر شده و در نهایت در هفته گذشته به شورای امنیت ارجاع شد.
باید به این نکته توجه داشت که در شورای حکام تصمیمات سیاسی میگیرند نه این که لزوما تصمیمات حقوقی یا تکنیکی اتخاذ شود. با این حال تصمیم شورای حکام مبتنی بر گزارش مدیرکل و بازرسان نیزهست.
اما دلیلی که به عنوان کاتالیزور در این بحث عمل کرده تحولات داخلی چند ماه اخیر سوریه بوده است. در هفته های اخیر و پس از وقوع تحولات اخیر سوریه، شورای امنیت و غرب به طور کلی به دنبال بهانه ای بوده است که بتواند سوریه را تحت فشار قرار دهد.
به این دلیل موقعی که این امکان برای طرح موضوع سوریه در شورای امنیت پیدا شد، به جای این که شورای امنیت همانند قضیه لیبی به دلیل حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه وارد شود به بحث هسته ای سوریه متوسل شد.
سابقه شورای امنیت نشان داده که هم در مورد حقوق بشر دوستانه و هم در مسائل حقوق بشری میتواند وارد شود و تشکیل جلسه دهد. پیش از این شورای امنیت در مسائل حقوق بشر دوستانه ورود کرده بود و پس از دخالت شورای امنیت در مورد بحران لیبی، پای شورای امنیت به مسائل حقوق بشری نیز باز شد. با این حال مخالفت روسیه با طرح قطعنامه حقوق بشری در شورای امنیت این راه را تاحدودی برای غرب بسته است.
با این وجود در مورد کشوری مثل سوریه و شاید مثل ایران که در حال حاضر پرونده ای در شورای امنیت دارند، شاید نیاز به بازکردن پرونده مجددی نباشد بلکه از همان پرونده هسته ای که از آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت ارجاع شده استفاده کنند.
به این دلیل به نظر میرسد چنانچه تحولات اخیر سوریه و برخورد خشونت بار دولت سوریه با معترضان نبود پرونده هسته ای این کشور به این صورت مطرح نمیشد. ولی قضیه حقوق بشر و کشتاری که در این دوماه در سوریه اتفاق افتاده است، منجر شد پرونده هسته ای سوریه به شورای امنیت ارجاع شود و با این که از نظر کیفیت نسبت به پرونده هسته ای ایران، پرونده سبک تری است ولی همان تنبیهاتی که از جهت حقوق بشری در مورد سوریه ممکن بود جاری شود ممکن است در چارچوب همین پرونده هسته ای مطرح شود.
بنابراین غرب اگر نتواند از طریق قطعنامه حقوق بشری بر دولت سوریه فشار وارد کند، از راه پرونده هسته ای این کشور وارد میشود. به هر حال این پرونده به شمشیری بر گردن بشار اسد تبدیل شد و این کشور مدام این فشار را برخود احساس میکند.
اگرچه سوریه با طرح قطعنامه بر ضد سوریه در شورای امنیت مخالفت کرده است اما باید گفت روسیه هرچند در سوریه برای خود منافعی قائل است اما بسیار محتمل است که در آینده منافعش به نحوی اقتضا کند که این مسئله را قبول کند. به هر حال روسیه امروز با دوران شوروی بسیار متفاوت است که بر اساس نگاه سیاسی عمل میکرد. برای روسیه امروز منافع در وهله اول اقتصادی هستند و بعد سیاسی- امنیتی.
نظر شما :