سه سناریو برای روابط ایران و مصر
روزنامه الحیات چاپ لندن در سرمقاله امروز خود به همین موضوع پرداخته و مینویسد: ایرانیها از سخنان مصریها برای از سرگیری روابط استقبال کردند و انتظار دارند این اظهارات پیامی برای پایان دادن به سالها قطعی روابط میان دو کشور شود. ایران انقلاب مصر را نوعی تغییر در سیاستهای قاهره قلمداد میکند و انتظار دارد افق تازهای در روابط دو کشور ایجاد شود. تحولات منطقه نیز زمینه مناسب گسترش روابط را فراهم کرده و باعث شده تا دولت ایران به فکر عادی سازی روابط بیفتد. در ایران طرحهای عملی تازهای در همین رابطه آغاز شده است از جمله تاسیس گروه دوستی ایران و مصر که متشکل از نمایندگان پارلمان دو طرف است، همچنین قرار است به زودی جمعی از نمایندگان پارلمان ایران به مصر سفر کنند در حالی که در حال حاضر نیز میخواهد از یک هیئت مردمی مصری میزبانی کند. اما در این میان خبری وارد تلکسهای خبری شد که تا اندازهای نزدیک شدن روابط دو کشور را تحت تاثیر قرار داد. خبر بازداشت یک دیپلمات ایرانی در قاهره به اتهام جاسوسی پرسشهای بسیاری درباره اهداف موجود بر سر این بازداشت و عواقب چنین اتفاقی گوشزد کرد.
در ادامه این یادداشت به شرایط مصر برای برقراری روابط با ایران اشاره شده و آمده است: البته همچنان برخی از شرایط گذشته برای برقراری روابط میان ایران و مصر وجود دارد. به گفته نبیل العربی، مصر از ایران میخواهد که نام قاتل انور سادات از خیابانی در تهران برداشته شود در مقابل قاهره نیز پرچم قدیم ایران را از بالای قبر شاه بر میدارد. حذف نام قاتل انور سادات در تهران مدتهای مدیدی است که در ایران مطرح بوده و این مسئله همواره به یک عامل اصلی در عادی نشدن روابط دو کشور تبدیل شده است. به رغم مشکلات و مخالفتهای بسیاری که دولت ایران بر سر تغییر نام خالد اسلامبولی با آن مواجه است، قرار است در تهران نام خیابان خالد اسلامبولی به انتفاضه تغییر یابد. قاهره همچنین تایید کرده نام خیابان شاه در قاهره را به مصدق تغییر خواهد داد.
در ادامه این یادداشت میخوانیم: فارغ از نوع نگاهی که دو طرف به رابطه با یکدیگر دارند بحث ارتقای روابط و عادی شدن آن از اهمیت بسیاری برای یکدیگر برخوردار است. قبل از انقلاب مصر، جریانهای بسیاری در ایران از این که روابط دو کشور قطع شده راضی نبودند و تلاش بسیار میکردند که روابط با قاهره عادی شود و به دولت مصر میگفتند قدمهای شجاعانهای بردارد و روابط را عادی کند. بسیاری از متفکران و سیاستمداران ایرانی نیز بر این قضیه اصرار میکردند. اما مشابه چنین پافشاری در مصر مشاهده نمیشد. مسئلهای که ایرانیها را نیز دلخور میکرد. به رغم همه اینها گامهای اولیه برای تلطیف روابط برداشته شد و اولین گام را نیز گروههای دینی دو طرف برداشتند. علمای دینی از طریق سازمان تقریب مذاهب رفتوآمدهای دو طرفهای را به پایتختهای هم انجام دادند که این مسئله باعث تلطیف در روابط دو کشور شد.
نویسنده این یادداشت درباره این که چرا ایران به از سرگیری روابط با مصر تا این اندازه اصرار دارد، مینویسد: ایران این روزها بیش از پیش بر اهمیت از سرگیری روابط با مصر اصرار دارد و معتقد است این مسئله میتواند شکستی برای سیاستهای ایالات متحده که میخواهد ایران را در انزوا قرار داده و اعراب را با آن دشمن کند، باشد. از سویی رابطه با مصر برای ایران منافع اقتصادی بسیار به همراه خواهد داشت. مصر دروازه ورود به افریقا است و همزمان به دلیل ثقلی که مصر دارد میتواند باعث بهبود روابط ایران با جامعه عربی شود. ایران همچنین گمان میکند بدین ترتیب میتواند روابط مصر و سوریه را که در گذشته چندان حسنه نبوده، بهبود بخشد. نقشه اصلی ایران این است که بتواند به کمک مصر یک همپیمانی منطقهای ایجاد کند تا به ایالات متحده ثابت کند که یک قدرت بزرگ منطقهای است و باید قدرت آن را به رسمیت بشناسد. از لحاظ هستهای نیز ایران آماده است تا تجربههای خود را در اختیار مصر قرار دهد. مصری که به دلیل مخالفتهای صریح اسرائیل سالها است که از تکنولوژی هستهای محروم مانده است.
نویسنده در پایان یادداشت خود سه سناریو را برای از سرگیری روابط ایران و مصر در نظر میگیرد و مینویسد: روابط ایران و مصر سه سناریوی مهم پیش رو دارد. سناریوهایی که ممکن است برخی از آنها چندان باب میل جمهوری اسلامی ایران نباشد. نخست، مسئله امنیتی است. مصریها میگویند که مسئله رابطه با ایران منحصر به حسنی مبارک نبوده که حالا اگر او نباشد پس روابط ایران و مصر فورا حسنه خواهد شد. این مسئله یک مسئله عمیق حکومتی است که در درون حکومت بسیاری با آن موافقند. به خصوص در ارتش و سازمان امنیت مصر که به مسائل امنیتی بسیار اهمیت میدهند، ترجیح میدهند رابطه عالی دیپلماتیک میان ایران و مصر برقرار نشود. در مقابل این سناریو، سناریو کاملا مغایری وجود دارد مبنی بر این که مصر فورا روابطش را با ایران عادی میکند، معاهدات خود با اسرائیل را لغو میکند و همزمان روابط عمیقی را با جریان مقاومت به وجود میآورد و بدین ترتیب در کنار ایران به دشمنی با امریکا و اسرائیل بر میخیزد. اما سناریو سوم که بیش از دو سناریو دیگر به واقعیت نزدیک است، این است که دو کشور از ارتباطات خصمانه خود سبقت میگیرند ولی روابط عمیق و استراتژیک میان آنها برقرار نخواهد شد. این روابط شاید در برخی حالتها که منطبق با مصالح هر کدام از دو طرف باشد رنگ و بوی رقابت به خود بگیرد. در این حالت روابط اسرائیل و امریکا با قاهره همچنان محفوظ خواهد ماند و تحولی در آن رخ نخواهد داد. همچنین مصر احساسات قومی را حفظ خواهد کرد و برقراری روابط عادی با ایران را فدای حفظ رابطه حسنه، نزدیک و استراتژیک با جامعه عربی نخواهد کرد.
نظر شما :