بوتو مقصر اصلی در ترور بوتو
بازرسان اسکاتلند یارد برای تحقیق در پرونده ترور بینظیر بوتو، اواخر هفته گذشته وارد پاکستان شدند. پرويز مشرف که با اکراه پذيراى آنها شده است در اظهار نظرى درباره مرگ بوتو خود وى را در اين واقعه مقصر دانست.
گروهی از بازرسان اسکاتلند یارد، افرادی که در داستانهای کلاسیک آرتور کانندویل، همکاران شرلوک هلمز به شمار میرفتند، برای تحقیق در پرونده ترور بینظیر بوتو، اواخر هفته گذشته وارد پاکستان شدند. پرویز مشرف، رییس جمهور پاکستان که در آغاز پیشنهاد کمک گروههای خارجی و بینالمللی را برای تحقیق در این پرونده نپذیرفته بود، اواخر هفته گذشته نظر خود را تغییر داد و با اعلام نارضایتی از پیشرفت روند تحقیقات این پرونده پذیرای بازرسان بریتانیایی شد. او در بیان علت پذیرش این افراد گفت: «ما برای حل این مساله به تجربه و دانش بیشتری در علوم کالبدشناسی و سایر مسائل فنی [تشخیص جرم] احتیاج داریم؛ تجربه و دانشی که شاید هنوز در کشور ما وجود نداشته باشد.»
اما مساله این است که با فاصله چند ساعت از ترور بوتو، ماموران آتشنشانی پاکستان تمام صحنه وقوع جنایت را با فشار آب تجهیزات اتفا حریق خود شستند و رفتند و جسد بوتو نیز بیش از یک هفته پیش در مقبره خانوادگی او در نزدیکی لارکانه به خاک سپرده شد بیآنکه اجازه کالبد شکافی آن داده شود. آصف زرداری، همسر بوتو که از صدور اجازه کالبد شناسی امتناع کرده، به خبرنگاران در این باره گفته بود: «آنقدر در این کشور زندگی کردهام که بدانم اینجا چگونه جسدی را کالبد شکافی میکنند.» او از ابتدا خواستار حضور بازرسان بینالمللی در رسیدگی به پرونده بوتو شده است.
اکنون با توجه به این شرایط که تقریباً نه چیزی از صحنه جنایت باقی مانده و حتی جنازه مقتول نیز برای بررسیهای بیشتر در دسترس نیست، به عقیده برخی کارشناسان و تحلیلگران دعوت از بازرسانی که نام پرطمطراق اسکاتلند یارد را یدک میکشند تنها با هدف ایجاد ظاهری معتبر و بیطرفانه برای تحقیقات جنایی در پرونده قتل بوتو صورت گرفته است. البته این ادعا تنها در کنار قبول صحت اتهاماتی که مخالفان مشرف علیه او مطرح میکنند قابل قبول است؛ این اتهام که مشرف در ترور بوتو دست داشته است چرا که در غیر این صورت دولت به عنوان نهادی که از بازرسان اسکاتلند یارد دعوت کرده است، نیازی به موجهه جلوه دادن روند تحقیقات جنایی در این پرونده ندارد.
البته در مقابل این اتهام دولت نیز اندکی بعد از ترور بوتو انگشت اتهام خود را به سوی جریانهای افرطی و بنیادگرای اسلامی پاکستان از جمله القاعده و طالبان نشانه گرفته است و بیتالله مسعود، یکی از فرماندهان طالبان مستقر در شمال پاکستان را به استناد به متن شنود مکالمه تلفنی بین او و یکی از رهبران مذهبی افراطی، در ترور بوتو مسئول میداند. مسعود این اتهام را تکذیب کرده اما دولت همچنان بر آن پافشاری میکند. اما علاوه بر این ادعا، مشرف، رییس فعلی حکومت پاکستان اخیراً در اظهار نظری شخص بوتو را نیز در ترورش مقصر دانسته است.
بوتو که پس از بازگشت به پاکستان در 18 اکتبر سال گذشته میلادی، در بدو ورود به کراچی و در میانه استقبال میلیونی ساکنان این شهر مورد سو قصد عوامل انتحاری قرار گرفته و جان سالم به در برده بود، پس از پایان دوره 45 روزه وضعیت فوقالعاده پاکستان در موضع مخالف مشرف قرار گرفت و بر آن شد تا رهبری یکی از قدرتمندترین اپوزیسیونهای پاکستان را در رقابتهای انتخاباتی بر عهده بگیرد. این انتخابات که برای تعیین سرنوشت کرسیهای پارلمان و چهار شورای استانی پاکستانی قرار بود 8 ژانویه برگزار شود، پس از ترور بوتو به تعویق افتاد.
بینظیر بوتو طی مبارزات انتخاباتی که چندان به درازا نکشید بیمحابا در انظار و اجتماعات حزبی پرازدحام حاضر میشد. او 27 دسامبر زمانی که از محل یکی از این اجتماعات در راولپندی، پایتخت سیاسی و نظامی پاکستان در نزدیکی اسلامآباد خارج میشد، در نزدیکی محلی که در سال 1951، لیاقت علی خان، اولین نخست وزیر پاکستان ترور شده بود ابتدا هدف سه گلوله قرار گرفت و پس از آن خودروی حامل او توسط یک عامل انتحاری منفجر شد و علاوه بر بوتو تقریباً 20 نفر از افرادی که گرد اتومبیل او جمع شده بودند را کشت. زمان اجرای این عملیات تروریستی بوتو در عملی خطرناک از سقف متحرک اتومبیلاش بیرون آمده و برای جمعیت مشتاقی که بیرون محل تجمع گرد آمده بودند، دست تکان میداد. به عقیده کارشناسان همین بیاحتیاطی او باعث شده است تا مشرف بوتو را در ترورش مقصر بداند.
در مقابل اظهارات مشرف، شری رحمان، سخنگوی حزب مردم پاکستان (حزب بوتو)، ناکارآمدی دولت را در محافظت از بوتو عامل اصلی این رویداد توصیف کرد و گفت: «این [اظهارات] اهانت به رهبر شهید [حزب مردم] و تمام افرادی است که جان خود را همراه او از دست دادهاند. رژیم حاکم پاکستان میکوشد چنین القا کند که همگی آنها استحقاق مرگ را داشتند چرا که در یک تجمع سیاسی عمومی شرکت کرده بودند که از جمله حقوق مصرح شهروندان پاکستان در قانون اساسی است. رژیم حاکم چنین میکند تا از اقرار به کوتاهی خود در امنیت و حفاظت از جان شهروندان پاکستان اجتناب کند. این رژیم سعی میکند به مردم بفهماند که اگر بخواهند حقوق بنیانی خود را حفظ کنند، خود مسئول عواقب آن خواهند بود.»
اما با گذشت چند هفته از مرگ بوتو، تحلیلگران هر روز بیشتر و بیشتر به این نتیجه گیری نزدیک میشوند که هر سه عنصر در مرگ بوتو دخیل بودهاند: سهل انگاری نیروهای امنیتی دولتی در مراقبت از او (با فرض این که این قصور سهوی بوده و نه عمدی)، بیاحتیاطی شخص بوتو در حضور در تجمعات پرازدحام و به خصوص خروج او از سقف متحرک خودرو هنگام عملیات ترور، و در آخر وجود نیروهای افراطی تروریستی و گسترش و نفوذ آنها در پاکستان که آمادهاند از هر فرصتی برای به آشوب کشیدن کشوری که در آستانه سقوط قرار گرفته، استفاده کنند.
در این بین مسالهای که اکنون پیش روی تمام افراد دخیل در تحولات سیاسی پاکستان قرار دارد این است که به زودی بار دیگر تجمعات سیاسی برای تبلیغات انتخاباتی در تمام نقاط پاکستان برگزار میشوند و این شرایط زمینه را برای فعالیت مجدد گروههای تروریستی (با فرض این که این گروهها راساً در ترور بوتو دست داشتهاند) و برپایی آشوب در پاکستان فراهم میکند. در حقیقت قرار است انتخابات عمومی پاکستان در حالی در تاریخ 18 فوریه برگزار شود (تاریخ جدیدی که برای این انتخابات مقرر شده) که بر اساس آمار موسسه مطالعات صلح پاکستان، آمار عملیات تروریستی در این کشور طی دو سال گذشته پنج برابر شده است.
بر اساس آمار موسسه مطالعات صلح پاکستان که موسسهای نظارتی و تحقیقاتی در زمینه مبارزه با تروریسم است تنها در سال 2007 پاکستان شاهد 1442 مورد عملیات تروریستی، آشوب و شورش سیاسی، و درگیریهای مرزی بوده است که موجب کشته شدن 3448 نفر و مجروح شدن 5353 نفر شده است. این موسسه در گزارشی که همراه این آمار منتشر کرده، نوشته است: «واقعه غمانگیز ترور بینظیر بوتو، ریاست حزب مردم پاکستان و حملات مداوم علیه نیروهای نظامی و ربودن پرسنل ارتش در مناطق آشوب زده شمال پاکستان در طول سال گذشته میلادی کارایی و توان نیروهای امنیتی این کشور را در مقابله با تروریسم زیر سئوال برده است و وضعیت حکومت قانون را در پاکستان مورد تردید قرار داده است.»
با در نظر گرفتن حقایقی که این گزارش درباره قدرت تروریستها در پاکستان و آزادی عمل آنها بیان میکند مساله حساسی که مورد تردید قرار میگیرد صحت و امنیت انتخاباتی است که پاکستان در پیش دارد. مشرف البته اخیراً پس از اعلام تاریخ جدید برگزاری انتخابات در کنفرانسی مطبوعاتی ضمن اطمینان دادن به خبرنگاران درباره شرایط عادلانه و شفاف برگزاری انتخابات، گفت به عقیده او برگزاری انتخابات ثبات و امنیت را به پاکستان باز خواهد گرداند. اما تحلیلگران بر این عقیدهاند که ناگزیری از انتخاباتی مشکوک و فقدان امنیت در پاکستان در چرخهای باطل در پی یکدیگر قرار گرفتهاند به این معنا که شرایط آشوبزده فعلی زمینه مساعدی را برای انتخاباتی سالم و عادلانه فراهم نکرده و انتخابات مشکوک و ناسالم که در نتیجه آن غیر قابل اجتناب مینماید، به نوبه خود به افزایش تنشها و آشوبها و قدرت گرفتن بیشتر و بیشتر گروههای تروریستی افراطی و بنیادگرا دامن خواهد زد.
وضعیت پاکستان در حالی به شرایط غامض و پیچیده امروز رسیده است که دولت این کشور از سال 2001 به این سو کمکهای مالی هنگفتی بالغ بر 5 میلیارد دلار از آمریکا برای مبارزه با تروریسم دریافت کرده است اما منابع آمریکایی چندی پیش فاش کردند که این کمکها هرگز به میدان نبرد پاکستان علیه ترویستهای بنیادگرا نرسیده و تمامی آن صرف رقابتهای تسلیحاتی این کشور با همسایه و رقیباش، هند، شده است. دولت و ارتش پاکستان این ادعا را که ابتدا در روزنامه نیویورک تایمز منعکس شده بود، تکذیب کرده و آن را اهانتی به ارتش و ملت پاکستان خواندهاند.
نظر شما :