استعفای میچل، نماد پیروزی مقاومت

۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۱۵:۰۷ کد : ۱۲۷۶۱ اخبار اصلی
حسین شیخ الاسلام، مشاور بین الملل رئیس مجلس شورای اسلامی‌و کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به دلایل استعفای جورج میچل، فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه می‌پردازد
استعفای میچل، نماد پیروزی مقاومت
دیپلماسی ایرانی: بدون شک استعفای جرج میچل نشان دهنده یک موفقیت برای جبهه مقاومت است. در منطقه خاورمیانه دو جبهه قابل تشخیص است. در یک جبهه اسرائیل و امریکا، سران خود فروخته برخی کشورهای منطقه که مستبد هستند و با تکیه بر حمایت خارجی بر مردم ظالمانه می‌تازند و برخی سازش کاران قرار دارند. در جبهه دیگر مقاومت مردم منطقه،‌ مقاومت مردم فلسطین، دولت و مردم ایران، ‌حماس، جهاد اسلامی ‌حزب الله و مردم مصر بعد از سقوط مبارک قرار دارند.

این دو جبهه همه جور کشمکش و منازعه ای با هم دارند. این دو جبهه از یک سو منازعه و چالش سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، روانی و تبلیغاتی با یکدیگر دارند و از طرف دیگر با چالشهای منطقه ای و بین المللی مواجه هستند. در این منازعه همه جانبه، کشمکش طرفین، آینده منطقه را می‌سازد.

با عدم توفیق اسرائیل در جنگ سی و سه روزه و در جنک بیست و دو روزه، دیگر آن حالت وحشت و ارعابی که برای کشورهای منطقه از سوی اسرائیل ایجاد شده بود یا برای آن ایجاد کرده بودند، از بین رفته است. بعد از جنگ 1968 که اسرائیل توانست ارتش همه کشورهای عربی را در طی چند روز شکست دهد، وزیر جنگ وقت اسرائیل مصاحبه ای کرد و گفت من از امروز می‌گویم که هیچ یک از پایتخت‌های کشورهای عربی از تیررس اسرائیل دور نیست. بعد از شکست‌های اسرائیل در جنگ‌های سی و سه روزه و بیست و دو روزه دیگر سلاح متعارف اسرائیل تعیین کننده نیست. برعکس این مقاومت اسلامی ‌و حزب الله هستند که نشان داده اند می‌توانند اسرائیل را در تهاجمات نظامی‌ناکام بگذارند. امروزه قدرت محور مقاومت در منطقه به حدی است که حزب الله می‌گوید اگر دوباره درگیری رخ دهد، هیچ کجا برای اسرائیلی‌ها امن نیست.

بنابر این در حال حاضر توازن نظامی‌به نفع مقاومت و مردم منطقه به هم خورده است. با اتفاقاتی هم که اخیرا تحت تاثیر موج بیداری اسلامی ‌افتاده است،‌ توازن اجتماعی، فرهنگی، روانی به نفع محور مقاومت به هم خورده است. سقوط مبارک برای جبهه مقاومت یک موفقیت بود. سقوط حسنی مبارک که تمام امکانات ملی مصر را در پای اهداف صهیونیست‌ها ذبح کرد، موفقیت بزرگی برای جبهه مقاومت به حساب می‌آید و نشان می‌دهد این جبهه تا چه اندازه قوی شده است. به اندازه ای که خواست مردم منطقه در حکومت‌های آینده این کشورها متبلور شود، جبهه مقاومت قوی تر خواهد شد.

علاوه بر این، امروز ما شاهد درگیری در جبهه استکبار و وحدت در جبهه مقاومت هستیم. در هفته‌های اخیر شاهد توافق آشتی ملی فتح و حماس بودیم. در کنار این اتفاق، در روزهای اخیر شاهد درگیری جورج میچل، فرستاده ویژه اوباما برای مذاکرات صلح و مارتین ایندک و دیگرانی که در جبهه امریکا و اسرائیل هستند، بودیم و به نظر می‌رسد این درگیری ادامه خواهد داشت. البته در داخل اسرائیل هم شاهد این درگیری‌ها هستیم.

در داخل اسرائیل دو جناح وجود دارد؛ عده ای معتقدند که باید زودتر شهرک سازی‌ها متوقف می‌شد و با محمد عباس به یک توافق می‌رسیدند. در مقابل هم جناح تندرو عقیده دارد که آن چه تا کنون انجام گرفته درست بوده است. به نظر من استعفای جورج میچل، فرستاده ویژه دولت باراک اوباما در امور خاورمیانه، به بهترین شکل نشان دهنده تفرقه در جناح استکبار است. جانشین او هر که باشد،‌ مهم نیست. استعفای میچل گواه یک شکست است. این شکست وقتی به چشم می‌آید که به شخصیت و سابقه جورج میچل توجه کنیم.

جورج میچل در دهه نود میلادی به عنوان فرستاده ویژه دولت آمریکا به ایرلند شمالی فعالیت می‌کرد. او در این موضوع از خود شخصیتی صبور، مقاوم و پیگیر نشان داد. با تلاش مستمر دیپلماتیک و پایفشاری سالهای متمادی از سوی او مذاکرات به نتیجه رسید و او توانست به خشونت‌های فرقه ای در ایرلند پایان دهد. این که جورج میچل الان استفعا داده نشان دهنده این است که او با همه پشتکار و پایفشاری اش از موفقیت در کشاندن فلسطینی‌ها به خط سازش ناامید شده است. او پس از چند سال تلاش در اثر مقاومت فلسطیینی‌ها به این نتیجه رسید که نمی‌تواند جریان مقاومت را  به سازش با اسرائیل بکشاند. این گواه این است که پایداری و جریان مقاومت به پیروزی رسیده است.  

 علاوه بر این باید توجه کرد که در ساختار امریکایی گونه ای از جا به جایی در صحنه‌های مختلف در حال انجام است. در وزارت دفاع، سازمان سیا و وزارت خارجه هم شاهد این جا به جایی‌ها هستیم.

از سوی دیگر زمزمه‌های تشکیل دولت مستقل فلسطینی نشانه ای دیگر از تقویت و وحدت جبهه مقاومت است. اگر در سپتامبر در مجمع عمومی‌سازمان ملل این اتفاق به وقوع بپیوندد، ماهیت حقوقی ای که الان در سرزمین‌های اشغالی وجود دارد، متفاوت خواهد شد. یعنی الان اسرائیل در مقابل یک کشور قرار ندارد، آن چه در مقابل اسرائیل قرار دارد یک حکومت خودگردان است که در آن مردم فلسطین در حال مبارزه هستند. اما وقتی به موجودیت کشور فلسطین اعتراف شود و این کشور به رسمیت شناخته شود، در آن صورت تجاوزات اسرائیل، تجاوزات رسمی‌به یک کشور است. در آن صورت اشغال فلسطین،‌ اشغال یک کشور است نه اشغال یک سرزمین. این ماهیت حقوقی می‌تواند در معادلات بعدی منطقه و آینده فلسطین تاثیرگذار باشد.

 

 

نظر شما :