آخرین قربانی سرنوشت شوم خاندان بوتو
نزدیک به سه روز از ترور بینظیر بوتو، نخست وزیر سابق پاکستان و رهبر حزب مردم (پاکستان پیپلز پارٹی) میگذرد و با این حال به نظر نمیرسد هنوز شرح درستی از وقایع ترور وی در دست باشد.
طی این مدت مقامات رسمی پاکستان تا کنون دو مرتبه در گزارشهای رسمی خود علت اصلی مرگ بوتو را تغییر دادهاند و این در حالی است که آخرین توضیح علت مرگ رهبر برجسته اپوزیسیون پاکستان که جمعه از سوی جواد اقبال چیمه، سخنگوی وزارت کشور عنوان شد، از سوی شری رحمان، سخنگوی بوتو در حزب مردم تکذیب شده است.
در اولین ساعات پس از انتشار خبر ترور بوتو در راولپندی، شبکههای خبری از جمله تلویزیون دولتی پاکستان با پخش کلیپ ویدئویی که ثانیهای قبل از انفجار انتحاری در نزدیکی خودروی حامل وی روی داده بود، در بخش بزرگ شدهای از تصویر دستی را نشان داد که بالاتر از جمعیت اسلحهای به سمت خودروی بوتو نشانه رفته بود و با استناد به اظهارات شاهدان عینی اعلام کرد که سه گلوله از این اسلحه شلیک شده است.
مقامات دولتی ابتدا مدعی شدند علت اصلی مرگ بوتو اصابت یکی از این گلولهها به گردن وی بوده است. ساعاتی بعد زمانی که مقامات دولتی مسئول اعلام کردند که علت اصلی مرگ برخورد ترکشی بر اثر انفجار بوده است، این ادعا به طور طبیعی تگذیب شده تلقی شد. اما عصر جمعه چیمه در یک کنفرانس خبری حاضر شد و اعلام کرد بر اساس تحقیقات انجام شده هیچ شی خارجی در بدن بوتو وجود نداشته و علت مرگ وی برخورد سر بوتو با اهرم سقف متحرک خودروی حامل وی بوده است.
اما رحمان صبح شنبه در گفت و گویی با شبکه بیبیسی ادعای مقامات دولتی پاکستان را مضحک خواند و مدعی شد خود جای گلولهای را که گردن بوتو را شکافته و از سوی دیگر از پشت سرش خارج شده، دیده است. او گفت مقامات دولتی چگونه میتوانند چنین ادعایی بکنند در حالی که صندلی عقب اتومبیل من که بوتو را به وسیله آن به بیمارستان منتقل کردیم خونآلود است.
به اعتقاد رحمان دولت برای منحرف کردن مسئولیتها از عهده خود و آرام کردن جامعه پاکستان که پس از ترور بوتو به شدت متشنج شده است، به انتشار گزارشهای «کذب» روی آورده است.
پس از انتشار خبر ترور بوتو خیابانهای اکثر شهرهای پاکستان مملو از هواداران حزب مردم بود که خشم خود را با حمله به اموال عمومی و خودروهایی که در خیابان بودند، به نمایش گذاشتند. در جریان این اعتراضات خشونتبار طی دو روز احتمالاً 38 نفر کشته و صدها دستگاه خودرو به آتش کشیده شدند.
مشرف در آخرین ساعات شنبه با صدور اطلاعیه آشوبگران را تهدید کرد که با واکنش شدید پلیس روبرو خواهند شد. اما گزارشها حاکی از آن هستند که به رغم سختگیری بیشتر نیروهای امنیتی درگیریها در برخی شهرهای پاکستان همچنان ادامه دارد. برای مثال در کراچی شرایط همچنان بحرانی است و کلیه فروشگاههای کراچی روز شنبه تعطیل بودند و حضور نیروهای امنیتی، ارتش و پلیس در خیابانهای این شهر تقریباً روند عادی زندگی را فلج کرده بود.
به رغم این که دولت پس از این واقعه کوشیده است تا با محکوم کردن ترور بوتو و اعلام سه روز عزای عمومی موضعی را که در مخالفت با حرکتهای او در ماههای اخیر و پس از بازگشت او به پاکستان، علیه دختر ذوالفقار علی بوتو، یکی از محبوبترین شخصیتهای تاریخ سیاسی پاکستان، اتخاذ کرده، جبران کند، بسیاری از هواداران بوتو، پرویز مشرف، رییس جمهور، پاکستان را در این واقعه مسئول میدانند.
مسئولیت ترور
تردیدها و ابهامها اما تنها به چگونگی مرگ بوتو محدود نمیشود و این که چه کس یا گروهی در ترور بوتو دست داشته است بیشک به مسالهای غامضتر در مقایسه با دلیل مرگ او تبدیل شده است.
اولین ساعات پس از ترور بوتو، یکی از دوستان او برخی از رسانهها را در جریان نامهای قرار داد که اخیراً از رهبر حزب مردم دریافت کرده بود. بوتو در این نامه به دوستاش که بابت امنیت و سلامت او ابراز نگرانی کرده بود، نوشته بود: «زمان مرگ من هر وقت فرا برسد خواهم مرد پس نگرانی از این بابت ندارم اما میخواهم بدانید که اگر کشته شدم علاوه بر سه نفری که فهرست اسامیشان را پیش از این برای دولت فرستادهام، شخص پرویز مشرف را در مرگ خود مسئول میدانم.»
این نامه به فهرستی از نام سه تن از اعضای سرویسهای اطلاعاتی پاکستان اشاره میکند که به اعتقاد بوتو در انفجار اکتبر در کراچی پاکستان دست داشتهاند. بوتو که 18 اکتبر سال جاری بعد از سالها تبعید خود خواسته و پس از نوعی توافق اولیه برای تقسیم قدرت با مشرف برای شرکت در انتخابات عمومی پاکستان به کشورش بازگشته بود در اولین ساعات ورود شاهد اولین سو قصد عوامل تروریستی بود که با دو انفجار انتحاری تقریباً همزمان موجب مرگ بیش از 145 تن از میلیونها هوادار وی شدند که برای استقبال از بوتو به خیابانهای کراچی آمده بودند. در آن انفجار به بوتو آسیبی نرسید.
از دیگر عواملی که باعث شد پس از ترور بوتو هواداران وی و به ویژه اعضای حزب مردم انگشت اتهام خود را به سمت دولت مشرف نشانه بگیرند ادعای برخی از هواداران بوتو است که در صحنه حادثه حاضر بودند. آنها معتقدند که نیروهای امنیتی دولتی به رغم درخواستها مکرر آنها تمام اقدامات ممکن را برای حفاظت از جان بوتو انجام ندادهاند. این اتهام قبلاً نیز در پی انفجار کراچی مطرح شده بود.
دولت اما چنین ادعایی را بیاساس توصیف کرده و معتقد است نیروهای امنیتی و پلیس تمام تلاش خود را برای حفاظت از جان بوتو به کار بسته بودند اما به رغم هشدارهایی که به وی داده شده بود مکرراً در گردهماییهای عمومی که ریسک ترور وی بیشتر بود، ظاهر میشد.
بوتو در حقیقت برای مبارزات تبلیغاتی به منظور شرکت در انتخابات عمومی که قرار بود 8 ژانویه در پاکستان برگزار شود در گردهماییهای عمومی حزب متبوعاش در شهرهای مختلف پاکستان شرکت میکرد. اکنون با کشته شدن بوتو به عنوان رهبر یکی از اصلیترین جریانهای اپوزیسیون و پدید آمدن شرایط خاص در پاکستان پیشبینی میشود که انتخابات به وقت دیگری موکول شود هر چند که مقامات دولتی تا کنون چنین مسالهای را تکذیب کردهاند.
در همین حال صاحبنظران خارجی نیز معتقدند برگزاری انتخابات در تاریخ مقرر پیشین بهترین گزینه ممکن با توجه به شرایط جدید است. نیکلاس پلت، کارشناس امور پاکستان و سفیر سابق ایالات متحده در این کشور طی مصاحبهای با شبکه خبری سیانان در این باره گفت: «این که انتخابات در زمان مقرر پیشین برگزار شود اهمیت بسیار زیادی دارد چرا که حمله به بوتو در حقیقت حمله به دموکراسی و جریانهای اعتدال طلب در پاکستان بوده است.»
او همچنین با اشاره به واکنش برخی گروههای مخالف سیاسی در برابر ترور بوتو، تحریم انتخابات را در بهترین حالت تنها واکنشی از روی احساسات به این مساله توصیف کرد که فقط و فقط باعث حاشیهنشینی حزب مزبور میشود.
در حقیقت میان محمد نواز شریف، نخست وزیر سابق و رقیب دیرینه بوتو شخصی است که خواستار تحریم انتخابات شده است. نواز شریف که در سال 1999 در کودتای بدون خونریزی توسط مشرف از کار برکنار شده است اکنون به خاطر اتهامهایی نظیر دست داشتن در هواپیماربایی که دولت به وی وارد کرده، به همراه برادرش، شهباز شریف، از شرکت در انتخابات عمومی ژانویه محروم شده است. او که در سال جاری میلادی چندی پس از بوتو موفق شد از طریق رایزنی شیوخ آل صعود برای بار دوم به پاکستان بازگردد (بازگشت اولیه او در تابستان امسال به طور مستقیم از لندن ناموفق بود و باعث شد تنها طی ساعاتی به تبعیدگاهاش، یعنی عربستان سعودی بازگردانده شود) از زمان بازگشت زمزمههایی درباره تحریم انتخابات را مطرح کرد اما در کنفرانسی که اوایل دسامبر در شهر پیشاور با حضور سران احزاب اپوزیسیون برگزار شد به دلیل مخالفت رقیب اصلیاش یعنی بوتو با این طرح ناچار شد تحریم یکجانبه انتخابات توسط حزب متبوعاش، مسلم لیگ نواز، را کن لم یکن تلقی کند.
بوتو در آن زمان با نظر به تحریم رایگیری ریاست جمهوری در ماه اکتبر سال جاری که موجب پیروزی بیقید و شرط مشرف شد (البته به استثنای مشکلاتی که دادگاه عالی پیش از اعلام شرایط فوقالعاده برای او پیش آورد) معتقد بود که تحریم انتخابات به نوعی برداشتن گامی به سود سیاستهای تمامیت خواه مشرف محسوب میشود. در پی این سیاست و تصمیم بوتو برای مشارکت حزب مردم در انتخابات ژانویه نواز شریف نیز ناچار شد برای اجتناب از انزوای مسلملیگ نواز حضور حزب متبوعاش را در انتخابات تایید کند.
اما پس از کشته شدن بوتو شریف بار دیگر مساله تحریم انتخابات را که سیاست اولیه وی بود مطرح کرده است و همین امر موجب شده تا شماری از کارشناسان به رغم اجتناب از طرح تئوری اتهام علیه وی، او را از مجموع مظنونهای پرونده قتل بوتو نیز جدا نشمارند. شریف سالها رقیب اصلی بوتو در صحنه سیاسی پاکستان بوده و مبارزات این دو علیه یکدیگر از شدیدترین اتهامها و افتراها هرگز مصون نبوده است مگر در ماههای اخیر که وجود دشمنی مشترک، یعنی مشرف، موجب نزدیکی استراتژیک این دو به یکدیگر شده بود.
بوتو در واقع از خانوادهای شیعه و در منش سیاسی طرفدار سکولاریسم بود، در حالی که نواز شریف از خویشاوندان ژنرال محمد ضیاءالحق، دیکتاتور نظامی بود که در سال 1977 با کودتایی علیه ذوالفقارعلی بوتو، نخست وزیر وقت و پدر بینظیر بوتو، او را از کار برکنار کرده و دو سال بعد او را با اتهامهای ساختگی محاکمه کرده و به دار آویخت. دوران دیکتاتوری ضیاءالحق که تا سال 1988 ادامه داشت در حقیقت دوران نزج تشکلهای بنیادگرای سنی در پاکستان با حمایتهای عربستان سعودی بود که به حمایتهای آمریکا نیز برای مبارزه جهادگران با اشغالگران کمونیست افغانستان در آن زمان پشت گرم بود.
شاید به همین دلیل نواز شریف، تاجر موفقی که در سالهای پس از مرگ ضیاءالحق وارد صحنه سیاسی پاکستان شد به طور طبیعی میراثدار رابطه تنگاتنگ با شیوخ صعودی (چنان که در مساله میانجیگری برای نجات او پس از کودتای مشرف مشخص بود) در نتیجه حامی جریانهای رادیکال سنی در پاکستان بود، یعنی جریانی که به طور بنیادی در مخالفت با بوتو قرار میگیرد. به همین خاطر زمانی که بوتو پس از کشته شدن ضیاءالحق در یک سانحه هوایی به عنوان دختر نخست وزیر «شهید» در سال 1988 به بالاترین مقام اجرایی سیاسی در پاکستان رسید، کشمکشهای او نیز با نواز شریف آغاز شد؛ کشمکشها و درگیریهایی که تا روز مرگ بوتو به طور آشکار و پنهان ادامه داشت.
شاید به خاطر همین سابقه عناد دراز مدت بود که خانواده بوتو از نواز شریف خواست تا در مراسم تشییع جنازه بوتو که جمعه این هفته در لارکانا، روستای اجدادی خاندان بوتو و مدفن ذوالفقارعلی بوتو، برگزار شد، شرکت نکند. البته این درخواست به سوءظنها نسبت به نقش شریف در این سانحه دامن زده است.
شریف که به نظر میرسد در تلاش است از این حادثه حداکثر بهرهبرداری را به نفع خود داشته باشد، شنبه بر سر مزار بوتو حاضر شد و اعلام کرد آماده است به مبارزه بوتو برای آزادی ادام دهد اما در همین حال امکان برگزاری انتخابات تحت شرایط فعلی را زیر سئوال برد و مجدداً خواستار تحریم انتخابات ژانویه شد. او در راه بازگشت از مقبره خانوادگی بوتو در مصاحبهای تلویزیونی که در خودروی او انجام شد عملیات تروریستی علیه بوتو را هولناک توصیف کرد و گفت این حادثهای است که ممکن است برای هر یک از ما [رهبران اپوزیسیون] پیش آید.
القاعده؛ مظنون همیشگی
با گذشت دو روز از ترور بوتو، هوداران او و اعضای حزب مردم سر نخهایی در محل حادثه یافتهاند که به وضوح مورد بیاعتنایی ماموران دولتی مسئول بررسی و تحقیق در این پرونده قرار گرفته است. آنها به استناد به این یافتهها (که شامل مرمی یکی از گلولههایی است که به سمت بوتو شلیک شده است) معتقدند که دولت با سهلانگاریهایی از این دست به عمد سعی میکند حقیقتی را مخفی کند که هنوز کسی به درستی نمیداند چیست.
با این حال دولت مانند گذشته تقصیر خود را در این ماجرا تکذیب میکند و معتقد است عوامل این ترور از اعضای القاعده بودهاند که به رغم ادعای مقامات حزب مردم، به خاطر سهل انگاری مسئولان این حزب در مراقبتهای امنیتی، موفق به ترور بوتو شدهاند.
این ادعای دولت جمعه شب در مصاحبه شبکه خبری سیانان با یک متخصص امور حفاظت فیزیکی و امنیت اشخاص مهم تایید شد. این شخص با بررسی تصاویری از آخرین لحظات زندگی بوتو که نشان میداد او تا نیم تنه از سقف متحرک اتومبیلاش بیرون آمده تا به ابراز احساسات هواداراناش پاسخ دهد، عدم حضور محافظان شخصی بوتو را روی سقف خودرو در این لحظه یک اشتباه فاحش و غیر قابل توجیه برای افراد حرفهای توصیف کرد که به منظور محافظت از جان بوتو استخدام شده بودند.
دولت همچنان مصر است شکستگی جمجمه که بر اثر اصابت سر بوتو با اهرم باز کردن سقف متحرک خودرو ایجاد شده عامل اصلی مرگ وی است. این در حالی است که شبکه خبری پاکستانی داون با پخش تصاویری از دو تن از عوامل ترور، نشان داده است که بوتو پیش از شلیک تیر سوم (و مسلماً پیش از انفجار انتحاری) به داخل خودرو بازگشته بوده و به این ترتیب یکی از فرضیههایی که چیمه در این باره مطرح کرده است فاقد اعتبار میشود. چیمه در بیان علل احتمالی برخورد سر بوتو با این اهرم (که به گفته او آثار خون بوتو نیز روی آن دیده شده) موج انفجار ناشی از عامل انتحاری بوده است.
اما هویت لااقل دو شخصی که در ترور بوتو نقش داشتهاند هنوز مشخص نشده است. یکی از این دو نفر، آنچنان که تصاویر شبکه داون نشان میدهند، کت و شلواری مشکی به تن کرده و عینک دودی به چشم دارد. او همان شخصی است که به طرف بوتو تیراندازی میکند. نفر دوم که با فاصله کمی پشت سر او ایستاده است، لباس سنتی و روستایی پاکستان را به تن دارد و سر صورت خود را به شیوه معمول افراد روستایی با شالی پوشانده است. گمان میرود این شخص عامل انفجار انتحاری بوده باشد. در انفجاری که در پی سه شلیک به سمت بوتو رخ داد، قریب 20 نفر از افرادی که نزدیک خودروی بوتو و محل انفجار بودند نیز کشته شدند که احتمالاً شخص اول نیز همراه عامل انتحاری در بین کشته شدگان بوده است.
دولت پاکستان تقریباً یک روز پس از این حادثه در حالی که هنوز جزئیاتی از هویت تروریست یا تروریستها فاش نکرده بود اعلام کرد اسناد غیر قابل انکاری در دست دارد که نشان میدهد بیتالله مسعود، یکی از فرماندهان طالبان که در شمال پاکستان مستقر است در قتل بوتو دست داشته است. اما ساعاتی پس از انتشار این ادعا، مسعود که قبلاً در اوان بازگشت بوتو به پاکستان برای کشتن او سوگند خورده بود، هر گونه نقشی را در ترور بوتو تکذیب کرد.
پیش از این وزارت کشور پاکستان با پخش شنود یکی از مکالمات تلفنی مسعود او را به دست داشتن در قتل بوتو متهم کرده بود. در این مکالمه که ترجمه متن آن از پشتون منتشر شده است مسعود در گفت و گو با شخصی به نام مولوی صاحب، یکی از رهبران مذهبی محلی، از او میپرسد که آیا کار آدمهای او بوده است یا نه (بدون اشاره مستقیم به این که درباره چه چیزی صحبت میکنند) و در پاسخ زمانی که مولوی صاحب نام سه تن از جمله یک نفر از اعضای لشکر بدر را میبرد، مسعود به وی تبریک میگوید و در اواخر مکالمه به صراحت میگوید «افرادی که آن زن را کشتند بسیار شجاع بودند».
به رغم وجود این مدارک هنوز هیچ گروهی مسئولیت ترور بوتو را به گردن نگرفته است. البته با این حال و با وجود تکذیب مسعود به نظر میرسد القاعده و طالبان همچنان گزینه خوبی به عنوان مظنونهای اصلی این پرونده هستند چرا که بوتو به خاطر سه ویژگی زن بودن (در مقام نخست وزیر یا رهبر حزب)، شیعه بودن، و سکولار بودن در زندگی خصوصی، اجتماعی و سیاسی خود هدفی ایدهآل برای این افراد محسوب میشده و شاید به همین خاطر انحراف اتهام از دولت به سمت این گروهها برای مشرف از دیگر گزینهها سادهتر باشد.
از سوی دیگر نوعی تئوری توطئه نیز در این باره وجود دارد که مدعی است دولت مشرف برای بزرگنمایی هر چه بیشتر تهدیدهای القاعده و گروههای تروریستی در هدایت ترور بوتو به عنوان یکی از سیاستمداران مورد علاقه واشینگتن دست داشته است. واشینگتن که طی نزدیک به 7 سال گذشته بیش از 5 میلیارد دلار کمک نظامی برای مبارزه با تروریسم در اختیار ارتش پاکستان گذاشته است اخیراً با انتشار اخباری درباره هزینه شدن این کمکها در رقابت تسلیحاتی هند و پاکستان، یک ششم کمکهای سالیانه 300 میلیون دلاری وزارت دفاع به ارتش پاکستان را در حال تعلیق نگه داشته است تا نحوه مدیریت کمکهای مالی نظامی آمریکا به ارتش پاکستان مشخص شود. پاکستان این اقدام آمریکا را «قدر ناشناسی» توصیف کرده و اسلامآباد از این بابت به شدت از واشینگتن رنجیده است.
پایان یک خاندان؟
سئوال بزرگی که با ترور بوتو برای بسیاری در سراسر جهان پیش آمد این بود که آینده پاکستان پس ار ترور بوتو و آینده جریان سیاسی که او رهبریاش را به عهده داشت چه میشود. البته به نظر میرسد برای تعیین جهتگیریهای سیاسی داخلی پاکستان و تعیین سمت و سوی حرکت جو سیاسی این کشور در آینده با توجه به آشفتگی و تنشهای حاکم بر صحنه سیاست هنوز زود باشد اما چیزی که در آن شکی نیست نکتهای است که حامد کرزی، رییس جمهور افغانستان در پیام تسلیتاش به این مناسبت عنوان کرد.
کرزی که صبح پنجشنبه، ساعاتی قبل از ترور بوتو در سفری به پاکستان با او دیدار و گفتگو کرده بود ضمن تجلیل از شخصیت او به عنوان زنی شجاع گفت مرگ او نه فقط پاکستان که مبارزه با تروریسم در افغانستان را متحول خواهد کرد. حقیقت این است که به نظر میرسد مرگ بوتو به مثابه آغاز فصل جدیدی از جدال دولتهای این منطقه از آسیا با تروریسم بوده است که نه فقط پاکستان بلکه سیاست سایر کشورهای همجوار آن را خواسته یا ناخواسته تا حدی دست خوش تغییرات خواهد کرد.
درباره آینده فعالیت حزب مردم نیز آن گونه که آصف علی زرداری، همسر بوتو اعلام کرده، همه چیز پس از قرائت وصیتنامه او مشخص میشود. قرار است این وصیتنامه یکشنبه توسط پسر 19 ساله بوتو، بیلاوال زرداری، گشوده و قرائت شود. این وصیتنامه که در حقیقت نوعی وصیت سیاسی محسوب میشود احتمالاً دربرگیرنده عقاید بوتو درباره چگونگی اداره حزب مردم پس از مرگ او نیز میشود.
به همین منظور نیز قرار است بعد از ظهر یکشنبه جلسهای در لارکانا با حضور اعضای برجسته حزب مردم و آصف علی زرداری برگزار شود تا طی آن درباره رهبری آینده حزب مردم تصمیم گیری شود. زرداری در مصاحبهای با بیبیسی در پاسخ به این که آیا تلاش خواهد کرد رهبری حزب مردم را به عهده بگیرد یا نه گفت: «این به متن وصیتنامه و تصمیم شورای رهبری حزب بستگی دارد.» به گفته زرداری شورای رهبری حزب در این جلسه همچنین تصمیم خواهد گرفت که آیا حزب مردم در انتخابات ژانویه (به شرط برگزاری آن) شرکت میکند یا نه.
با این حال بسیاری از تحلیلگران با توجه به اساس قومی و خانوادگی فعالیتهای سیاسی در پاکستان معتقدند که ترور بوتو کمابیش به منزله افول حزب مردم پاکستان بوده است که زمانی توسط ذودالفقارعلی بوتو تاسیس شده بود. احزاب سیاسی در پاکستان بیشتر مانند نوعی سلطنت موروثی اداره میشوند. اما بامرگ بینظیر بوتو تقریباً کسی که در این برهه خاص از زمان بتواند هدایت حزب را به عهده بگیرد در خانواده بوتو باقی نمانده است.
ذوالفقارعلی بوتو، موسس این حزب از ازدواجاش با نصرت اسپهانی (بوتو) که ایرانیالاصل است، چهار فرزند داشت که بزرگترین آنها بینظیر بود. مرتضی بوتو، پسر ارشد بوتو که یک سال از بینظیر جوانتر بود، در سال 1996 طی یک درگیری مشکوک با پلیس پاکستان کشته شد، شهنواز بوتو، پسر دیگر خانواده بوتو در سال 1985 زمانی که پیگیر محکومیت افرادی از نظام دیکتاتوری ضیاءالحق بود که پدرش را اعدام کرده بودند در نیس فرانسه به طرز مشکوکی مسموم و کشته شد، صنم بوتو، تنها فرزند باقی مانده خانواده بوتو دور از سیاست در لندن زندگی میکند و قصد ندارد جانشین خواهر درگذشتهاش شود، نصرت بوتو، مادر بینظیر دچار بیماری آلزایمر است، آصف علی زرداری با پروندههای قطور و متعدد فساد مالی فاقد وجهه ملی و سیاسی برای رهبری حزب است و فرزندان بینظیر بوتو نیز برای جانشینی وی بسیار جوان هستند.
به این ترتیب پیشبینی میشود فارغ از این که چه چیزهایی در وصیتنامه بوتو درج شده باشند، حزب مردم احتمالاً برای مدتی نقشی بسیار کمرنگتر از سابق در صحنه سیاسی پاکستان داشته باشد (اتفاقی که بسیاری، از نواز شریف گرفته تا مشرف را خوشحال خواهد کرد) و این در صورتی است که فقدان رهبری قدرتمند از خاندان بوتو منجر به فروپاشی این حزب نشود.
نظر شما :