سیاست خارجی ما در حال سقوط آزاد است

جان بولتن، دیپلمات سابق امریکایی امروزه در دولت نیست اما هنوز مطالب زیادی درباره سیاست خارجی امریکا برای گفتن دارد.

 

 

سیاست خارجی وی در مرحله سقوط آزاد است. پرزیدنت در حال تغییر است، تمام قضاوت ها واقدامات وی تحت تاثیر کاندولیزا رایس است. وی صدای مسلط است و به راستی تقریبا تنها صدا در سیاست خارجی دولت بوش.

 

خیر. رایس در حال انتقال دادن نظرات  لیبرال ها در دولت است.رئیس جمهور تمام توجه خود را در عراق متمرکز می کند. با انجام چنین کاری،به وزیر اجازه داده است تا به وسیله دولت تسخیر شود. او نظارت جندانی بر رایس ندارد و این یک اشتباه است.

 

رئیس جمهور(دیک چنی) هنوز آن جاست. اما این نظرکه محافظه کاران هنوز قدرتمند هستند، یک افسانه است. منظورم این است که تنها 5یا 6 نفر وجود دارند.من یک نومحافظه کار نیستم. من یک طرفدار امریکا هستم.

 

 

چنین فکر می کنم. کره شمالی با نگهداری سلاح های اتمی خود می گریزد. من فکر می کنم (تخمین های اطلاعات ملی) نشانه ای برای ایران می فرستد که آنها هرکاری که بخواهند انجام می دهند.

 

هیچ سخنی از ایران وجود نداشت. آنها در حالی که در تهران نشسته NIE بله.12ساعت پس از گزارش

بودند،م ی گفتند:" این بارامریکایی ها چه حیله ومکر گمراه کننده ای برای ما به کار گرفته اند؟" آنها نمی توانستند آنرا باور کنند وسرانجام موفقیت اعلام شد.

 

 

من چنین اطمینان بالایی که تحلیل های اطلاعاتی دارند، را ندارم. یک تعلیق کامل در برنامه نظامی در ایران وجود داشت. این شبیه ادعاهایی که درباره فشار چنی بر گروههای ضعیف اطلاعاتی برای چرخش اطلاعاتی در عراق وجود داشت، نیست. این سیاستی از سایر جوانب است. افراد در جوامع اطلاعاتی به برتری های سیاستی اجازه می دهند  تا بر تحلیل ها وقضاوت های آنان درباره اطلاعات تاثیر بگذارد.

 

به سیاست کره شمالی توجه کنید. کره شمالی ها قطعا در تجهیزات سوریه که توسط اسرائیل ها مورد حمله قرار گرفت درگیر می شوند. کره شمالی ها جرم های خود را انکار می کنند وما همچنان مذاکره می کنیم.

من در دنیا نمی چرخم تا به دنبال راههای ایجاد خصومت باشم. راه حل برای کره شمالی وحدت دوباره شبه جزیره کره است.چین می تواند بر کره تاثیر بگذارد.چین 80تا90 درصد انرژی کره را تامین می کند. امریکا باید بر چین فشار بیاورد تا چین بر کره فشار آورد.

 

برانداختن صدام حسین کار درستی بود. آن رژیم به خودی خود تهدید محسوب می شد.هر چه  سریع تر باید قدرت را به عراقی ها بازگرداند وگفت این کشور شماست، خودتان نوع اداره آنرا مشخص کنید.

بله.اکنون هیچ امکانی برای که عراق سلاح کشتار جمعی داشته باشد، وجود ندارد. ما یک پیروزی استراتژیک فرعی دیگرداشتیم وآن هنگامی بود که قذافی رهبر لیبی برنامه انمی خود را متوقف کرد وی به صدام نگاه کرد ونتیجه گرفت -به طور اشتباه- که وی مورد بعدی خواهد بود.

 

چنین فکر نمی کنم. من به نظرات عمومی در فرانسه در طی سالهای 1940 و1950 در زمان اوج کمک های طرح مارشال نگاه می کنم. آنها در آن زمان گرایش بسیار منفی نسبت به امریکا داشتند که این نگرش به خاطر ویتنام و زمانی که ریگان قصد گسترش محدوده موشک های بالستیک را داشت، وجود داشت.م ن گمان می کنم رئیس جمهور نباید اساس سیاست خارجی را بر پایه نظرات عمومی امریکا بگذارد.ن ظرات عمومی درباره سیاست خارجی را تنها بگذارید.

 

اگر شما هیلاری کلینتون را در نظر بگیرید، آنچه را که بعد از ویتنام وجود داشت خواهید یافت که گسترش تاثیر امریکا از عراق تا جهان است وطی چند سال اروپاییان از آن شکایت خواهند کرد. ببینید چه مدت سربازان امریکاییان در اروپا باقی ماندند.

خیر، اتحادیه اروپا اکنون می تواند به عنوان قدرت برتر رفتار کند. حداقل این چیزی است که اتحادیه اروپا به ما می گوید. بنابراین باید چنین عمل کنند.می توانند با روسیه عمل کنند.