کیش و مات ایران و غرب همچنان ادامه دارد
دیپلماسی ایرانی: انقلابهایی که سراسر جهان عربی را در نوردیده و به زودی تغییراتی شگرف را نیز در این منطقه موجب خواهد شد، نگرانیهای بسیاری را نیز به دنبال داشته است. نفوذ ایران و ترکیه در تحولات منطقهای علیالخصوص ایران از یک سو و سقوط کشورهای همراه با غرب و ایالات متحده از سوی دیگر، همچنین فروپاشی نظامهایی که تا چندی پیش قدرتهای سیاسی اول جهان عرب محسوب میشدند، همگی باعث شده تا نه تنها معادلات سیاسی به طور کلی تغییر کند بلکه نگرانیهایی از شکلگیری معاهدهها و همپیمانیهای جدید در منطقه به وجود آید.
روزنامه الحیات، چاپ لندن در یادداشتی به این موضوع پرداخته و مینویسد: انقلابهای عربی تمامی معادلات سیاسی منطقه را دگرگون کرده و جدول تازهای از معادلات سیاسی پیش رو قرار داده است. در این میان تاثیر عوامل خارجی بر تحولات منطقه و آینده خاورمیانه از ایالات متحده امریکا و اروپا گرفته تا ایران و اسرائیل همگی دچار تغییر شده است. تغییراتی که در برخی مواقع متناقض با یکدیگر هستند. در این تحرکات خارجی مجموعهای از قضایا قابل بررسی است. اول از همه تلاشهای کشورهای صنعتی بر حفظ ثبات در منطقه است. ثبات در کشورهایی که بر روی دریایی از نفت ساکنند و در حقیقت حیات و شریان اقتصادی جهان را در اختیار دارند. دوم، حفظ آرامش در جبهههای اسرائیل و جلوگیری از درگیری تازه در این منطقه. سوم، باز نگه داشتن جبهه نبرد با تروریسم به ویژه القاعده و جنبشهای تندرو. مواضع همه کشورهای غربی و امریکایی عموما در این بخش با ایران و اسرائیل یکسان است، در این بخش هیچ کدام از طرفها هیچ کدام از اصول دموکراسی، آزادی و حقوق بشر را نمیپذیرند و معتقدند به هر قیمتی شده باید با تروریسم مبارزه کرد. اگر چه در این جبهه نیز منافع و مصالح درگیریهای اقلیمی – اقلیمی و بینالمللی – اقلیمی دخالت دارد.
در ادامه این یادداشت آمده است: در تمامی تحولات منطقه از مصر و تونس گرفته تا بحرین، یمن، سوریه و لیبی در همگی آنها متغیرهای خارجی تلاش دارند اثرگذار باشند. در تمامی این پروندهها دادهها با ظرفیتها و واقعیتها اختلافات عمیق دارند. مثلا تردیدهای امریکایی و غربی به خوبی نشان میدهد که آنها هیچ اعتمادی به نظامهای جدیدی که قرار است در کشورهای عربی بر سر کار آیند، ندارند. یا عربستان سعودی به روشنی معلوم است که از آینده بحرین و یمن به شدت نگران است و در برابر تحولات سوریه و مصر نیز به شدت منافع خود را در خطر میبیند و برای حفظ موقعیت خود در منطقه همه تلاش خود را به کار گرفته تا اجازه ندهد متغیرها بیش از این به منافعش ضربه بزنند.
نویسنده در ادامه به نگرانیهای عربستان سعودی میپردازد و مینویسد: فعالیتهای شورای همکاری خلیج فارس به خوبی نشان میدهد که ورود این شورا در تحولات یمن و بحرین در حقیقت تلاشی برای جلوگیری از استیلای ایران بر جنوب و شمال شبه جزیره عربستان است. از این رو کشورهای شورا همه هم و غم خود را بر این گذاشتهاند که دامنه جنگ خود را با عوامل خارجی به خارج از مرزهای خود بکشانند. از این رو میبینیم که کشورهای این حوزه در حقیقت نبرد خود را در بحرین و یمن دنبال میکنند. آنها بر خلاف آنچه برخی تصور میکنند نسبت به آینده سوریه نیز نگرانند. اما در این تحولات و درگیریها آیا ایران میتواند بر دشمنان منطقهای و بینالمللیاش فائق آید؟ قطعا جمهوری اسلامی ایران احساس میکند که از این اتفاقات اخیر میتواند نهایت استفاده را ببرد و به مصالح غرب و به ویژه ایالات متحده ضرر برساند. این مواضع البته در تونس و مصر با سوریه، بحرین و یمن متفاوت است. دقیقا از همین جا است که میخواهد به مواضع کشورهای حاشیه خلیج فارس و مواضع ایالات متحده ضربه بزند. از این رو به خوبی میبینیم که ایران و امریکا تحرکات یکدیگر را در منطقه به شدت و دقت زیر نظر دارند و اجازه نمیدهند تحرکات هر کدام از دو طرف زیر چشمانشان فرار کند.
نویسنده در ادامه مینویسد: با این حال به نظر میرسد به رغم تلاش ایران این کشور هنوز نتوانسته بر منطقه خلیج فارس کاملا مسلط شود. کما این که تقریبا همگی بر این نکته واقفند که هر اتفاقی که در سوریه بیفتد بر درگیریهای عربی – اسرائیلی تاثیر مستقیم میگذارد. اگر جمهوری اسلامی ایران دریابد که در دمشق کار از کار گذشته و دیگر امکان کنترل آن نیست ممکن است، حزب الله همپیمان استراتژیک ایران در لبنان فعالیتهای تازهای را آغاز کند و برای حفظ جایگاه منطقهای تهران تحرکات جدیدی را انجام دهد. شرایط و قواعد بازی منطقه قطعا ایران را دست بسته نخواهد گذاشت. البته این فقط حزب الله نیست که میتواند به ایران کمک کند، حماس در فلسطین نیز میتواند در کنار حزب الله موقعیت پرقدرت ایران را حفظ کند.
در این یادداشت در ادامه به احتمال تغییر مناسبات و معاهدات سیاسی در منطقه اشاره شده و آمده است: اگر درگیریهای داخلی سوریه همچنان ادامه داشته باشد و حتی حکومت بشار اسد تصمیم بگیرد که اصلاحات را مجدانه پیگری کند، قطعا تغییراتی در معاهدات این کشور با دنیای خارج به ویژه منطقه ایجاد خواهد شد. مثلا سوریه ناچار خواهد بود در چارچوب این اصلاحات توازنی میان روابط خود با کشورهای حاشیه خلیج فارس و مصر با ایران برقرار کند. این مسئله در نهایت باعث خواهد شد تا کشورهای عربی نیز توجه بیشتری به رابطه با تهران داشته باشند و آنها نیز اصولی را بیش از پیش رعایت کنند.
در ادامه این یادداشت به مشکلات خارجی ایران نیز اشاره شده و آمده است: تهران در حال حاضر احساس میکند که پرونده هستهایاش از اولویت سیاستهای جهانی خارج شده و از این بابت نفس راحتی میکشد. اکنون اهداف تغییر کرده است. در حال حاضر همه رقابتها بر این ختم شده که داشتهها همچنان حفظ شده باقی بماند و از خسارتهای سیاسی جدید جلوگیری شود. امروز نیاز بیشتری به توجه و اهتمام به مشکلات منطقهای احساس میشود به ویژه برای جامعه عربی که باید توجه بیشتری به اوضاع داخلی خود داشته باشد.
نویسنده در نهایت مینویسد: ترکیه کشور دیگری است که تحرکات مطلوبی را در برابر تحرکات عربی پیش گرفته است. آنچه باعث شده ترکیه این سیاستها را اتخاذ کند وسعت مصالح اقتصادی و سیاسی ترکیه از لیبی تا سوریه است. در این میان اسرائیل بیشترین ضرر را تا کنون متحمل شده است. این چیزی است که اسرائیل با صدای بلند بیان میکند و از نگرانیهایش روز به روز بیشتر میگوید. به خصوص بر سر وضعیت مصر و احتمال نزدیکی بیش از پیش این کشور به ترکیه و ایران و احتمال ایجاد همپیمانی میان آنان که البته مصر نیز برای این نزدیکی رایزنیهای گستردهای را آغاز کرده است. مصر آن چنان در عادیسازی روابط با تهران جدی شده که حتی به نگرانیهای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس توجه نمیکند. مصر میداند در نهایت کشورهای خلیج فارس مجبورند به این رابطه تمکین کنند، رابطه مصر با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس یک رابطه دو جانبه است، از یک سو به واسطه موقعیت استراتژیک و اثرگذار مصر کشورهای این منطقه مجبورند به حفظ رابطه با مصر مبادرت ورزند و از سوی دیگر از لحاظ اقتصادی مصر به کشورهای این منطقه نیاز مبرم دارد.
نظر شما :