بحرین غرق خون است نه ایران
دیپلماسی ایرانی: اتحادیه اروپا هفته گذشته شماری از مقامهای ایرانی را به دلیل نقض حقوق بشر مورد تحریم قرار داده است. این در حالی است که 27 کشور عضو اتحادیه اروپا با سختیهای بسیاری بر سر برخورد با بحرین رو به رو هستند در حالی که شیوخ عرب با کمک عربستان سعودی به شدت در برابر تحرکات دموکراتیک مردمشان ایستادگی میکنند و کشورهایی مثل امارات متحده عربی حتی تلاش دارند حمایت ایالات متحده در این سرکوب را جلب کنند.
اتحادیه اروپا روز پنجشنبه دستور به بلوکه کردن داراییهای 32 مقام ایرانی و بازداشت آنها در صورت سفر به اروپا به دلیل آنچه خشونت منافی حقوق بشر علیه شهروندان ایرانی نامید، داد. ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا در این باره گفت که اتحادیه اروپا میخواهد با این کار جلوی نقض بیشتر حقوق بشر در ایران را بگیرد و بهانه این کار را نیز بازداشت شماری از رهبران ایرانی مخالف که شامل روزنامهنگاران و فعالان حقوق بشر که جانشان در خطر است، دانست. فهرست اسامی این افراد به سرعت در رسانههای عمومی منتشر شد.
از سویی کاملا روشن است که اتحادیه اروپا باید انتقادهای روشنی را علیه بحرین به دلیل عبور حاکمان این کشور از خطوط قرمزی که تنها برای حفظ ارزشهای سیاسی خود دستاویزی برای خشونت وحشتناک علیه معترضان قرار دادند، کند. به گزارش سازمانهای حقوق بشری بیش از بیست نفر از معترضان بحرینی از 15 مارس تا کنون توسط دولت کشته و بیش از 400 نفر نیز بازداشت یا تحت پیگرد قرار گرفتهاند.
دوشنبه هفته گذشته، تزلات نمث، وزیر امور خارجه مجارستان در حاشیه نشست اتحادیه اروپا که برای افزایش حملات نظامی علیه لیبی تشکیل جلسه داده بود، گفت: «در کشورهای بحرین، یمن و سوریه به روشنی دولتها و رژیمها اقدام به پاکسازی حرکتهای سیاسی مخالف خود کردهاند.»
سختگیری اروپاییها برای جلوگیری از خشونت اعراب علیه شهروندانشان ظاهرا استثنائاتی هم داشته است. مسئله این است که گویا برای اروپاییها میان یمن تا بحرین تفاوتهای بسیاری وجود دارد. ظاهرا برای این که ناو پنجم ایالات متحده در بحرین مستقر است سکوت در برابر آن جایز به حساب میآید. این مسئله باعث شده تا این نتیجه را بگیریم که ایالات متحده که همواره صحبتهایی فراتر از استانداردهای دموکراسی زده و برای جهانیان خود را مدافع دو آتشه دموکراسی نشان داده، حاضر است در برخی مواقع اگر منافع استراتژیکش در خطر باشد رفتار دیگری پیش بگیرد.
با این حال به نظر میرسد خلائی در سیاست ایالات متحده با اروپا نیز وجود دارد، به گونهای که در برخی مواقع چالشهای جدیای را میان آنها بر سر نوع رابطه با کشورهای مختلف خاورمیانه به ویژه خلیج فارس شاهدیم، اگر چه هر دو طرف از این که هژمونی 60 ساله خلیج فارس تغییر کند، احساس نگرانی میکنند.
نمونه روشن این موضوع را در مواضع ایالات متحده و اتحادیه اروپا بر سر آشفتگیهای بحرین به روشنی دیدیم، جایی که عربستان سعودی به خود اجازه داد نیروی نظامی وارد کند تا علنا با تظاهرکنندگان 14 مارس برخورد شود، حرکتی که ایالات متحده از اشغال نامیدن آن خودداری کرد.
در همین حال در حالی که احقاق دموکراسی به یکی از واژههای غیر قابل حذف ایالات متحده تبدیل شده، واشنگتن تحت اداره پرزیدنت باراک اوباما نه تنها چشمان خود را در برابر سرکوب وحشیانه شیعیان تظاهر کننده در بحرین بست بلکه همصدا با کشورهای شورای همکاری خلیج ]فارس[ایران را متهم به دست داشتن در ناآرامیهای اخیر بحرین کرد.
علاوه بر آن نتیجه لابی پشت پرده سرسختانه عربستان در واشنگتن در حالی که ایالات متحده تا همین یک ماه پیش اثری از شیطنتهای ایران در بحرین نمیدید، باعث شد تا امریکا ناگهان تغییر موضع داده و رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحده در تاریخ 7 آوریل هنگامی که از عربستان دیدن میکرد، این گونه شکایت کند که: «ما شیطنتهای ایرانیها را برای بهرهبرداری از موقعیت جاری در بحرین به خوبی شاهدیم.»
در حالی که چهار ماه قبل هنگامی که گیتس از بحرین دیدار میکرد حرفی کاملا متفاوت زد و در مواضعی کاملا مغایر با مواضع فعلیاش تاکید کرد که به هیچ وجه اثری از شیطنت ایران در پشت ناآرامیهای بحرین مشاهده نمیشود. یک ماه قبل که بحرانهای بینالمللی در حال افزایش بود گیتس ناگهان با بحرین و عربستان مذاکره کرد و به آنها گفت که برای هر گونه اتهامزنی به ایران نیاز به توضیحات بیشتر است.
اما مواضع اتحادیه اروپا در برابر بحرین تا کنون دو گانه بوده است، شاید لازم باشد از این سیاستهای دوگانه اتحادیه اروپا تشکر شود. اتحادیه اروپا همواره مواضع سرسختانهای در بعد سیاست خارجی و امنیتی اتخاذ کرده است. در حال حاضر خانم کاترین اشتون، وزیر امور خارجه اتحادیه اروپا صحبتهای تندی را از زبان بحرینیها علیه ایران میشنود که در حقیقت این اظهارات بهانهای برای سرکوب بیشتر شیعیان معترض است. اما با این حال او میتواند به دستگاه دیپلماسی خود اطمینان کند و مواضعی مغایر با مواضع ایالات متحده اتخاذ کند. اما در این جا نیز شاهدیم با افزایش اعتراضها در برابر رفتار رژیمهای بحرین، یمن و سوریه اتحادیه اروپا هم بیشتر از مواضعش فاصله میگیرد.
اگر اشتون میخواهد از حقیقت ماجرای جاری در بحرین اطمینان حاصل کند، صداهای بسیاری در اتحادیه اروپا وجود دارد که به او اجازه میدهد بتواند یک موضع منسجم و محکم اتخاذ کند تا مواضعی مغایر با مواضع ایالات متحده داشته باشد، او اگر این شجاعت را داشته باشد میتواند یک گام رو به جلو در مقایسه با ایالات متحده برای جلوگیری از ناآرامیها در بحرین بردارد.
غرور طبیعی اتحادیه اروپا باعث میشود تا این اتحادیه نقشی متفاوت در قضایای منطقه داشته باشد، شاید این مسئله باعث شود که به تدریج اروپاییها نقشی موثرتر و بارزتر در بحرانهای بحرین و یمن ایفا کنند. اما پرسشی که مطرح است این است که اروپاییها چگونه میتوانند نوسان ناشی از این مواضع را در برابر ایالات متحده جبران کنند به گونهای که از یک سو موضعگیری در برابر بحرین را جزئی از سیاست خود بدانند و دفاع از دموکراسی را امری لازم و از سوی دیگر باعث دلخوری و خشم ایالات متحده نیز نشوند؟
منبع: آسیا تایمز
نظر شما :