مذاکره؛ تنها راه خاتمه تنش با اروپا
دیپلماسی ایرانی: طبیعتا اروپاییها بیش از هر منطقه دیگر دنیا روی مسائل حقوق بشری حساسیت نشان داده اند. حساسیت اروپاییها حتی از امریکاییها هم بیشتر است. امریکاییها در جایی که منافع آنها ایجاب کند، تا حدودی از بحثهای حقوق بشری عبور میکند و آن را نادیده میگیرند. نمونه این مسئله را میتوان در مورد بعضی از کشورهای عربی مشاهد کرد. اما اروپاییها در ضمن این که این ملاحظه را دارند، اما نسبت به مسائل حقوق بشری حساسیت بیشتری نشان میدهند و طبیعتا ایران هم از این مقوله خارج نیست.
اروپاییها اخیرا نسبت به مسئله حقوق بشر در ایران بیشتر حساسیت نشان میدهند. در این رابطه میتوان گفت که این حساسیت هم از ریشه حقوق بشری اروپاییها ناشی شده است که همیشه در طول چند دهه گذشته درباره ایران این حساسیت را نشان داده اند و هم میتوان گفت که مسائل سیاسی اخیر، به ویژه یکی دو سال گذشته باعث شده است که به این مسئله با دید سیاسی بیشتری نگاه کنند. بنابراین هر دوی این فاکتورها در رویکرد حقوق بشری اتحادیه اروپا نسبت به ایران تاثیرگذار است.
اما آیا در بحث حقوق بشر و فشارهایی که از سوی اتحادیه اروپا بر ایران وارد میشود، باید ساکت بود و منتظر ماند تا فشارها بیشتر شود و پیامدهای این مسئله را در نظر نگرفت؟ به نظر میرسد که مسئله ای که پیش آمده باعث شده است که اروپاییها به دنبال اهداف خاص خودشان باشند و یکی از دلایل این نگاه اروپاییها شکافی است که در داخل ایران به وجود آمده است. ایران باید به مسائل داخلی خود بیشتر توجه کند و این توجه باعث خواهد شد که اروپاییها نتوانند نسبت به مسائل حقوق بشری با این شدت حساسیت نشان دهند.
از طرفی هم ایران به عنوان یک کشور نباید مذاکرات خود را با کشورهای اروپایی رها کند. فشارهایی که در چند ساله اخیر به ایران وارد شده است و کمبود رابطه با اروپاییها ـ که میتوان گفت روز به روز این کاهش روابط چه در زمینههای سیاسی و چه در زمینههای فرهنگی و بعضا زمینههای اقتصادی بیشتر شده است ـ باعث شده است که مذاکرات میان ایران و اروپاییها کاهش یابد و این کمبود ارتباط میان ایرانیها و اروپاییها، به ویژه اتحادیه اروپا سبب شده است که اتحادیه صحبت طرف ایرانی را نشنود یا کمتر بشنود و فشارهای بیشتری را به ایران وارد کند.
لذا نمیتوان گفت که طرح مسائل حقوق بشری سیاسی نیست اما واقعیت این است که طرح این مسائل بیشتر به مسائل داخلی ایران برمیگردد که در یکی دو سال اخیر شدت گرفته است و حوادثی رخ داده که باعث شده است اروپاییها در زمینه حقوق بشر دستاویزهای بیشتری به دست آورند تا به ایران فشار سیاسی وارد کنند.
باید به این واقعیت اذعان داشت که در حال حاضر رابطه با اروپا در وضعیت خوبی نیست و حتی میتوان گفت در وضعیت بدی قرار دارد و شاید در یکی دو دهه اخیر بدترین دوران را در رابطه با اتحادیه اروپا تجربه میکنیم.
اما درباره این که کدام کشورهای اروپایی ظرفیت گفتوگو دارند باید گفت که اساسا نفس گفتوگو میتواند هر دو طرف را تا حدودی به راه حلهایی بکشاند که این راه حلها حداقل از شتاب بالا گرفتن تنش میکاهد. به نظر من حتی باید با کشورهای اروپایی که در حال حاضر بدترین رابطه را با ما دارند، مانند انگلستان باید گفتوگو کرد. به نظر میرسد گفتوگوها با آلمان، ایتالیا، انگلستان، فرانسه و دیگر کشورها یا قطع شده یا در حد زیادی کاهش یافته است.
در این شرایط باید از تجربه دیپلماتها استفاده کرد و دریافت که هدف اروپاییها از طرح این مسائل با این شدت چیست؟ خواستههای اروپاییها چیست؟ از این سو طرف ایرانی هم بحث خود را مطرح کند. ممکن است در این صورت راه حلی برای این تنش پیدا شود. مواردی در مقاطع مختلف وجود داشته که انجام مذاکرات از شدت و حدت مسائل کاسته است. همان طور که میدانید از زمانی که اتحادیه اروپا شکل گرفت، کشورهای اروپایی از قدرت چانه زنی بیشتری برخوردار شدند. زمانی ایران با یک کشور در اروپا طرف بود و با یک کشور مذاکره میکرد، الان باید با بیست و پنج کشور مذاکره کند که همگی یک حرف را میزنند.
در واقع در ضمن این که ایران باید گفتوگوهای خود با اتحادیه اروپا و بروکسل ادامه دهد و قطع آن جلوگیری کند، از طرف دیگر باید با تک تک کشورهای عضو اتحادیه اروپا، حتی کشورهایی که کوچک هستند رابطه برقرار کند و با آنها هم مذاکره کند.در اتحادیه اروپا تک تک این کشورهای کوچک میتوانند نقش بازی کنند و تاثیر گذار باشند. لذا نباید اهمیت گفتوگو با کشورهای کوچک را فراموش کرد.
اما متاسفانه به نظر میرسد ارتباطات ایران و کشورهای اروپایی قطع شده یا به حداقل کاهش یافته است. در ضمن اروپاییها هم بحثهایی دارند که ایران باید آنها را بشنود و پاسخ دهد و طرفین با شنیدن نظریات یکدیگر به راه کاری برای تقویت روابط دست یابند.
اروپا با یک واسطه یعنی ترکیه، همسایه ما است و ما زمینه مناسبی برای کار سیاسی، فرهنگی و به ویژه اقتصادی در اروپا در اختیار داریم. یکی از مشکلاتی که در حال حاضر به وجود آمده این است که بحثهای فرهنگی ایران با اروپا قطع شده است. سازمانهای غیردولتی ایران قبلا با اروپا مذاکراتی در مورد مسائل فرهنگی داشتند، مانند مسائل مربوط به ادیان و غیره... که این بحثها بسترساز درک متقابل میشد و مذاکرات سیاسی را هموار میکرد.
با توجه به این که در روابط بین الملل و مذاکرات نمیتوان به یک باره مسائل حاد را حل کرد و در حال حاضر هم روابط ایران و کشورهای اروپایی رو به تیرگی نهاده است، به نظر میرسد شروع مجدد مباحث فرهنگی با اروپاییها میتواند منجر به ایجاد زمینه مناسب برای بحثهای سیاسی شود.
نظر شما :