دموکراسی دیگر یک ارزش غربی نیست
دیپلماسی ایرانی: حمیدرضا جلایی پور که درباره ریشه جنبش های مردمی در کشورهای اسلامی و شمال آفریقا سخن می گفت، تاکید کرد که از حوادث و تحولات اخیر منطقه سه درس روشن می توان گرفت. درس اول که چندان پیچیده نیست این است که مردم سالاری یا دموکراسی دیگر به مثابه یک ارزش غربی یا کالای وارداتی محسوب نمی شود.
وی در این باره گفت: به نظر می رسد حکومت هایی در منطقه که تا اندازه ای دارای این سازوکار هستند با چالش کمتری مواجه اند. درواقع جاهایی که سازوکار دموکراتیک وجود دارد، گرفتاری ها و اعتراض ها سریع رفع می شود، در جاهایی که کمتر وجود دارد به شورش تبدیل می شود، در جایی که اصلا دموکراسی وجود ندارد به انقلاب منجر می شود و دست آخر اگر مقاومت در مقابل آن صورت بگیرد مثل لیبی با جنگ داخلی مواجه می شویم.
استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران با اشاره به جریان تی پارتی در فرایند انتخابات کنگره امریکا تصریح کرد: دیدیم که این جریان با برپایی اجتماع میلیونی علیه دموکرات ها خواست هایش را مطرح کرد ولی با این حال نظام سیاسی امریکا به لرزه نیفتاد و نتیجه اش ورود محافظه کاران به کنگره بود. همچنین بیش از یک و نیم میلیون نفر در پاریس دست به تظاهرات زدند ولی بازهم باعث لرزش نظام سیاسی نشد و قانونی تصویب شد و الان هم سارکوزی دنبال ساختن کارنامه ای است که در انتخابات بعدی بازنده نباشد. وضعیت اعتراض های صدها هزار نفری در انگلیس هم به همین ترتیب است. دلیل تکان نخوردن اصل سیستم ها این است که سازوکار گردشی وجود دارد. در ترکیه نیز طی دو سال گذشته چالش های جمعیتی عمده ای بین طرفداران سکولاریسم و حامیان اسلام گرای حزب عدالت و توسعه وجود داشت ولی منجر به انقلاب یا بحران حاد سیاسی نشد چرا که ارتش سکولار ترکیه تن به بازی دموکراسی داد. امروز هم ترکیه برنده منطقه است و هم میلیون ها دلار کالا به ایران صادر می کند و هم هواپیمای ایرانی را توقیف می کند و هم در لیبی و مصر به نقش آفرینی می پردازد.
وی با اشاره به اینکه دموکراسی در مصر و تونس خوب کار نمی کرد و به همین دلیل بود که انقلاب های آرام در این کشورها رخ داد، افزود: البته خوشبین نیستم که بگویم حتما دموکراسی در این دو کشور پا می گیرد. اما دیدیم که در لیبی مقامات حتی تن به روش های بن علی و مبارک هم ندادند و به رغم تجربیات آشکار در همسایگی شان، به این روش قائل شدند که تا وقتی سفت بکوبند و سرکوب کنند پابرجا می مانند. فلذا الان شاهد جنگ داخلی در لیبی هستیم و نه حتی انقلاب.
جلایی پور با بیان اینکه باید از این تحولات درس های لازم را گرفت، اضافه کرد: درس اول این است که اگر دموکراسی خوب کار کند، اعتراض ها منجر به اصلاحات می شود و اگر کمتر کار کند به انقلاب. درس دوم این است که این موضوع در برخی کشورهای منطقه جا افتاده است که برای امنیت و ثبات کشور، نسخه دموکراسی کارآیی ندارد و نسخه اقتدارگرایی جواب می دهد.
او با طرح این سوال که چرا اقتدارگرایی در تونس و مصر جواب نداد و دست روسا را نگرفت؟ گفت: مصر یک دولت اقتدارگرای موفق بود. سالانه میلیون ها نفر توریست به مصر می آمدند و حتی رفت وآمد اسراییلی ها به درآمدهای این کشور می افزود. اما چرا یکباره مبارک سرنگون شد؟ و چرا لیبی که مستقیما توپ و تانک و هواپیما به میدان آورد کارش به اینجا رسید؟ چه شده است که اقتدارگرایی با مشکل روبرو شده است؟ اولین دلیل این است که اقتدارگرایی تنها در جوامعی دوام پیدا می کند که امراض و گرسنگی و وحشت های گسترده وجود داشته باشد. مثل ایران در زمان مشروطه که نظام اقتدارگرایی مثل رضاخان برای آن جواب می داد.
جلایی پور در این باره افزود: در آغاز قرن 21 دیگر چنین وضعیتی وجود ندارد. چسب اقتدارگرایی ترس مردم است. اما در این قرن مردم دیگر نمی ترسند. جوامع به سمت شیشه ای شدن رفته اند. اقتدارگرایی در زمان ترس مردم از اقتدارگرایان دوام می آورد. برای اعمال اقتدارگرایی جدا از ترس، به اختناق و سانسور شدید نیاز است. اگر مردم متوجه وقایع شوند، دیگر حرف حاکمان را باور نمی کنند و ساختار شل می شود. رژیم مصر مقتدر بود ولی دیگر تبدیل به آبکش شده بود. حتی ابرقدرت ها هم دیگر از رژیم های اقتدارگرا می ترسند چون زیر دامن آنهاست که تروریسم رشد و نمو می کند.
وی در ادامه به غیرقابل پیش بینی بودن انقلاب ها اشاره کرد و گفت: برای تبیین شرایط انقلابی پیش بینی هایی داریم ولی برای پیروزی انقلاب ها تئوری ای در دست نداریم. با این حال به نظر می رسد باید از تجربیات زنده ای که اتفاق افتاده درس بگیریم. وقتی همسایه ما سکته می کند خوب است که هم دلیلش را بدانیم و هم معنایش را.
جلایی پور در پایان تصریح کرد: در همه جامعی که اخیرا دستخوش انقلاب شدند عوامل تهییجی و تحریک کننده ای وجود داشت. مهم نیست کسی که خودش را سوزانده، جرقه حادثه بوده است؛ مهم تر از آن دلیلی آتش سوزی است. معمولا وقتی طبقه پایین دست اعتراض می کند، طبقه متوسط دست به دامن دولت می شود و طلب امنیت می کند ولی در تونس و مصر طبقه متوسط ناراضی بود و وقتی طبقه فروست دست به اعتراض زد، آنها هم همراهشان شدند. نباید بگوییم چون ترکیه سکولار است در مسیر تغییر قرار نگرفت. مصر هم سکولار بود. بن علی از همه آنها سکولارتر. قضیه این است که ترکیه دموکراسی دارد و در دموکراسی اوضاع سکولارها و اسلام گراها و اقوام و... سروسامان پیدا می کند و مانع فروپاشی می شود.
نظر شما :