فتنه در کمین مصر
دیپلماسی ایرانی: آنچه روز جمعه در میدان التحریر رخ داد، چیزی نیست که بتوان با عقل تطبیقش داد. هیچ کس گمان نمیکرد که تظاهرات مردم از محاکمه روسای نظام سابق و پاکسازی کشور از ریشهها و عناصر به جا مانده از آن نظام ناگهان به تقاضا برای برکناری برخی از فرماندهان نیروهای مسلح کشیده شود و بخواهند که طنطاوی، رئیس شورای نظامی انتقالی سرنگون شود.
به هیچ وجه قابل درک نیست که چگونه میشود عدهای که شمارشان از تعداد انگشتان دست فراتر نمیرود در میان تظاهرکنندگان ظاهر شوند در حالی که لباس نظامی به تن کردند و گفتند که ما از درجهداران ارتشیم و پس از آن برای مردم بیانیهای را در چند بند که اصلا مشخص نبود چه کسی یا کسانی آن را تهیه کردهاند، خواندند و بعد از آن مدعی شدند که انقلابی علیه انقلاب شده است.
اصلا مشخص نیست که امور چگونه به اینجا رسید که برخی از تظاهرکنندگان نه تنها پاسخی به خواهشهای پلیس نظامی ندادند بلکه به آنها حملهور شدند که این موضوع باعث شد آنها آتش گشوده و عدهای کشته و زخمی شوند. این مسئله باعث شد تا پرسشهای بسیاری مطرح شود به خصوص بر سر هویت کسانی که خواستار تجمع در میدان تحریر شدند و به رغم منع آمد و شد خواستار تحصن در آن میدان شدند و حقیقت این است که حتی این پرسش مطرح است که کسانی که به دعوت آنها پاسخ دادند چه کسانی بودند؟ چقدر از آنها در انقلاب 25 ژانویه شرکت داشتند و چقدر از آنها توانایی آن را دارند که آینده مصر را از میدان التحریر رقم بزنند؟ کسانی که میخواستند از این میدان سوء استفاده کرده و اراذل و اوباشی که میخواستند از وضعیت پیش آمده سوء استفاده کرده و از آن بهرهبرداری کنند، چه کسانی بودند؟ و این که کسانی که در چپروی زیادهروی کرده و خواستار سرنگونی شورای نظامی انتقالی فعلی شدند، چه کسانی بودند؟
حقیقت این است که پرسشهایی بسیاری از این دست مطرح است. حقیقت این است که کشور در معرض یک فتنه طایفهای است و باید یک سری مسائل را حتما مد نظر داشت:
- ارتش همچنان خط قرمز است و نباید چهره آن را تشویش کرد، نه از این بابت که معصوم و منزه از هر گونه خطایی است بلکه از این بابت که لحاظ مصلحت ملی امری ضروری است و باید به آن به خصوص در وضعیت فعلی بیشترین توجه شود. از این رو باید در نظر داشت که هر گونه تلاش برای تخریب چهره و حیثیت ارتش باعث میشود تا مصالح انقلاب و مصالح ملی کشور به طور مستقیم تحت تاثیر قرار گرفته و متحمل خسارتهای سنگینی شود. نباید فراموش کرد که بیتوجهی به آن به ضرر همه است و میتواند روزهای سیاه کشور را مجددا باز گرداند.
- آنچه پس از انقلاب در مصر رخ داد نتوانست توضیح قانعکنندهای برای جامعه مصری داشته باشد. موضوعی که باعث شد تا برای بسیاری سوء ظن ایجاد کند. از جمله این که چرا بسیاری از مهرههای بارز و موثر در نظام مبارک که مسئولیت بسیاری از فسادهای سیاسی در طول دوران ریاست جمهوری او به گردن آنهاست این همه مدت آزادانه میگردند و کسی به آنها توجه نمیکند. تازه پس از دو ماه از کنارهگیری رئیس جمهوری سابق در حق آنها حکمی صادر میشود که آن هم تحت فشارهای شدید جامعه انقلابی است.
- شاید قابل قبول باشد که شورای عالی انتقالی نظامی دستور به محاکمه و صدور سریع حکم در حق کسانی که در تظاهرات اخیر دستگیر شدند، دهد. همچنین باید همزمان محاکمه سران متهم به فسادهای مالی و کسانی که در برخورد با مردم افراط به خرج دادند، هر چه سریعتر صورت بگیرد تا مردم نسبت به وضعیت سیاسی کشور احساس اطمینان کنند.
- وجود رئیس جمهوری سابق در شرم الشیخ و ادامه کار رئیس دیوان و دیگر چهرههای سری در محلهای کارشان در قاهره که تا همین الآن ادامه دارد و برقراری تماس دائم میان شرم الشیخ با افراد وابسته به مبارک در قاهره باعث شده تا شایعات بسیاری به وجود آید و باعث نگرانی بسیاری شود و نسبت به عاقبت انقلاب نگرانیهایی به وجود بیاورد. به خصوص که همه میپرسند این همه فساد که روز به روز ابعاد تازهای از آن در کشور کشف میشود چرا هیچ برخورد قاطعی با آن نمیشود؟
این در ست است که تظاهرات انجام شده عاملی شد تا شورای نظامی انتقالی برای محاکمه و مجازات عوامل فساد تحرک بیشتری از خود نشان دهد و اقدامات تازهای را انجام دهد ولی نباید فراموش کرد که تا به همین امروز انقلاب مصر رهبری روشن و شناخته شدهای ندارد و این باعث شده تا حتی شعارهای انقلاب را هم ندانیم. از آن تاسفآورتر هر کس برای خود دستور به خیابان آمدن میدهد بدون این که با جایی هماهنگ کند و هیچ هم مشخص نیست که این تظاهرات چگونه تنظیم میشود و حتی شرکتکنندگان آن چه کسانی هستند. باید اعتراف کنیم که ما از ضعف شدید جامعه مدنی به شدت رنج میبریم و احزابی که در نظام سابق تاسیس شدند ورشکست شدهاند و جریانهای ملی نیز بیش از 15 سال است که فاقد هر گونه تاثیرگذاری شدهاند و حتی سندیکاهای کارگری در غیبت کامل به سر میبرند، سازمانهای مردمی نیز که البته اکثر آنها در خارج فعال بودند نیز هیچ صدایی در درون مصر ندارند.
نویسنده: فهمی هویدی
منبع: با تلخیص الجزیره
نظر شما :