آمریکا دست از حمایت از منافقین برنمیدارد
دیپلماسی ایرانی: سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) در سال 1344 تاسیس شد و پس از چند سال کار مطالعاتی در زمینههای سیاسی و ایدئولوژی، از سال 1349 وارد فاز نظامی گردید. این سازمان در سال 1350 مورد هجوم ساواک قرار گرفت و تا سال 52 تعداد زیادی از اعضای آن دستگیر شده، به زندان افتادند یا اعدام شدند.
از سال 1352 تا 54 تغییراتی در این سازمان پدید آمد و منجر به تبدیل این سازمان به یک سازمان مارکسیستی شد. در همین مدت شماری از زندانیان این سازمان در زندانهای شاه، تلاش کردند تا هویت مذهبی گذشته سازمان را حفظ کنند. در سال 56-1355 نام بخش بیرونی سازمان به سازمان پیکار تغییر کرد و از دل آن تا زمان انقلاب، چند گروهک دیگر مانند رزمندگان و آرمان و نبرد پدید آمدند.1
با آزاد شدن زندانیان گذشته این سازمان بار دیگر تلاش کردند تا میراث خوار وضعیت گذشته مجاهدین خلق باشند. این بار از سال 1358-60 منافقانه با انقلاب و رهبری آن برخورد کرده و از سال 1360 وارد فاز نظامی و مبارزه بر ضد جمهوری اسلامی شدند. از زمانی که این سازمان فعالیتهای نظامی خود را علیه ایران اغاز کرد، هرجا که صدایی از انفجار و کشته شدن مردم بیدفاع از جمله حرم امام رضا (ع) شنیده میشد نام این سازمان تداعی کننده عملیات تروریستی در ایران بود.
از زمانی که دولت ملی عراق تشکیل شد، ایران امیدوار شد که شاید اردوگاه این سازمان در عراق برچیده شود و ما دیگر شاهد سازماندهی این گروه در عراق نباشیم، اما چنین تا به امروز به نتیجه نرسیدیم. روز گذشته در اردوگاه اشرف درگیریهایی میان نیروهای ارتش عراق و منافقین اتفاق افتاده است که به زعم سیروس برنا، کارشناس مسائل عراق، با حمایت امریکا و اروپا از این سازمان این درگیریها بازهم قصه ناتمام است.
هر از چندگاهی شاهد حمله به اردوگاه اشرف هستیم اما بعد از مدتی موضوع منافقین در عراق و تکلیف آنها رها میشود، سیاست کلی عراق در قبال منافقین چیست؟
از فردای سقوط نظام بعثی عراق در مارس 2003 همانند سالهای پیش از آن یکی از مهمترین مسائلی که در مناسبات دوجانبه بین جمهوری اسلامی ایران و عراق بعثی و به ویژه عراق نوین هموراه به مثابه یک چالش برروی میز مذاکرات دوکشور قرار داشته مساله کم و کیف استقرار گروههای معارض و در اینجا استقرار گروه معارض ایرانی یا سازمان مجاهدین خلق در عراق به ویژه در منطقه موسوم به قرارگاه اشرف در شمال بغداد بوده است.
در یک ملاحظه کلی به نظر میرسد از ابتدای فرایند دولت -ملت سازی عراق نوین امریکاییها به مثابه مدیریت دولت سازی در مسائل مختلفی از جمله دو موضوع مهم توافقاتی را با مسوولین دولت ملی عراق داشتند:
- ایجاد و تاسیس پایگاههایی در شمال و جنوب این کشور
- حمایت تمام عیاری که امریکا از مجاهدین همیشه داشته و این امر به مثابه برگهای است که همواره تلاش خواهند نمود با ان بازی و ان را در دست خواهند داشت.
بنابراین باید اذعان داشت که حمهوری اسلامی ایران طی سالهای اخیر فشار قابل توجهی را روی طرف عراقی معطوف به خروج یا اخراج نیروها و عوامل سازمان منافقین از ان قرارگاه و به طریق اولی ازآن کشور بوده، اما واقعیت امر این است که در بین دولتمردان عراقی وحدت نظر پایداری برای اخراج مجاهدین وجود ندارد، چراکه در ساختار فعلی شاهد نجلههای فکری مختلفی هستیم. امریکا نیز به هیچ عنوانی حاضر به از دست برداشتن از حمایت این گروه نیست به دلیل منافع منطقه ای و ملی خودش.
آیا میان افشای اطلاعات مربوط به وجود نیروگاه اتمی در جنوب تهران توسط سازمان مجاهدین و درگیریها در ارودگاه اشرف رابطهای وجود دارد؟
نکته دیگری که جا دارد با توجه به رخدادهای اخیر به آن شاره شود این است که یکی از گروههایی که اطلاعاتی از کم و کیف فعالیتهای صلحامیز هستهای ایران به طرفهای غربی داده و میدهند نیروها و عوامل وابسته به این سازمان بوده و خواهند بود، لذا به صورت مقطعی و گذرا ارتباط خیلی وسیعی میان گمانهزنیهای اخیر این گروه برای وجود یک مرکز فعالیت هستهای در جنوب تهران با فشاری که اخیرا دولت ملی بر روی این گروه گذاشته وجود ندارد، اما به طور میان مدت و دراز مدت طبعا اقدامات ایزایی این سازمان در این زمینه تاثیر داشته است.
به تعبیر دیگر در روابط دوجانبه مسوولین جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات اشکار و پنهان خود با مسوولین عراقی دربرابر این توقع عراقیها که معتقدند که از جمهوری اسلامی ایران پیگیری دریافت غرامت جنگ از طرفهای عراقی نداشته باشند، به همان نسبت هم مسوولین جمهوری اسلامی ایران هم از مسوولان عراقی همچون نوری المالکی که از رهبران برجسته حزب الدعوه عراق است، توقع دارند که با فشار روزافزون این گروهها را از کشورشان بیرون کنند.
اما من به عنوان یک کارشناس این حوزه بر این باورم که گرچه مسوولین جمهوری اسلامی در این زمینه باید به تلاشهای مداوم خود ادامه دهند اما بعید میدانم امریکاییها و حتی اروپاییها همچون فرانسه، انگلستان و المان و غیره دست از حمایت خود از این گروه بردارند و به نظر میرسد که در روزهای اینده تلاش خواهند کرد که با مداخله جدی به درگیریهای فعلی در آن منطقه خاتمه دهند.
دلیل این حمایت اروپاییها در چیست؟
اطلاعات در دسترس نشان میدهد که سازمان منافقین در یک سال اخیر مبتنی بر یک سری فعالیتهای به اصطلاح دموکراتیک حضور بسیار پررنگی در اتحادیه اروپا، مجامع و سمینارهای مختلف خاورمیانه مربوط به ایران داشته است و به تعبیری توانسته پشتیبانی بخش قابل توجهی از انها را جلب کند. گرچه در پایان باید اذعان داشت که تک تک شهروندان ایرانی ذهنیت بسیار منفی از این گروه دارند و این گروه فاقد هرگونه عقبه حمایتی اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران است.
به نظر میرسد در تمامی این درگیریها هماهنگی با امریکا وجود دارد، به نظر شما نقش اصلی امریکا چیست؟ آیا ممکن است این فرضیه درست باشد که امریکا بخواهد در قبال سرکوب گروهک منافقین امتیازی از ایران بگیرد؟
در راستای پاسخ به این سوال باید به جد بر دوگذاره تاکید کنم:
- امریکاییها تحت هیچ شرایطی به هیچ عنوانی حاضر به دادن امتیازی نخواهند بود که مابه ازای ان دست کشیدن از حمایت سازمان منافقین باشد.
- به نظر من اولا مقرر شده تا در سال 2011 تمام نیروهای کشورهای موتلف و به طریق اولی امریکا از کشور عراق خارج شوند، براساس ان زمانبندی مبتنی بر قطعنامه سازمان ملل بعید میدانم نیروهای امریکایی در ان مقطع از عراق عملا و کاملا خارج شوند. (در پی توافقات عالی احتمالی آتی با مسوولین دولت ملی در عراق خواهند ماند) و همانطور که اشاره شد فکر میکنم در روزهای اینده با دخالت نیروهای امریکایی و اروپایی این درگیریها که بین نیروهای ارتش ملی عراق با ساکنین اردوگاه اشرف ایجاد شده فیصله پیدا کند.
با این توضیحات با توجه به اینکه مالکی قرار بود که تکلیف این گروه را مشخص کند، اما همچنان اتفاقی نیفتاده است، بنابراین حضور و تاثیر نیروهای امریکایی کاملا مشهود است؟
بله باید تاکید نمود که مالکی تمام تلاش خود را بکار گرفت که نیروهای این سازمان را از عراق خارج کند، اما ما در کنار آن گروههای عمده کرد همانند رییس جمهور جلال طالبانی، مثل رییس دولت اقلیم کردستان مسعود بارزانی، مثل رییس سنی مذهب مجلس عراق و بخش قابل توجهی از نیروهای تکنوکرات و لیبرال دموکرات در عراق را داریم که نوع نگاهشان به این سازمان به گونه دیگری است. تنها سه گروه دیگر هستند که بر این اعتقادند که سازمان مجاهدین خلق (منافقین) باید هرچه سریعتر از عراق خارج شوند و ان عبارتند از بخشی از نیروهای مجلس اعلی، بخشی از حزب الدعوه و بخشی از نیروهای موسوم به صدرثانی یا مقتدی صدر.
(1) کریمی، احمدرضا. شرح تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران و مواضع آن. آبان 1384
نظر شما :