ترکیه ؛ دمکراسی معیابی هم دارد
از مظاهر دیگر دموکراسی و لیبرالیسم در ترکیه ظهور و قدرت یافتن حزب دست راستی و ملیت پرست افراطی « م ح پ» است که در ظاهر خواهان پیوستن ترکیه به اتحادیۀ اروپاست، اما درعمل با همۀ اصلاحات دموکراتیک مخالفت می ورزد.
در جامعه ای مانند جامعه ترکیه با سابقه طولانی زندگی در نظام قبیله ای و عشیره ا ی که در آن جا کمیت تکیه و طریقت بر زندگی روزمره مردم سابقه صد ها ساله داشته و بر اساس آن اقوام و قبائل مختلف همه روزه بر سراعتقادات و عقاید و یا بر سر تقسیم آب و زمین به جان هم می افتادند و قیام ها وعصیان های قومی و قبیله ای خونینی به راه می انداخته اند، ظهور دموکراسی و لیبرالیسم می تواند گرفتاری های تازه ای به بار بیاورد.
اکنون در سایه آزادی بیان و اندیشه نسبی مطالبات قومی، عقیدتی و گروهی نیز مانند زخم های کهن سرباز کرده و در کنار خواست های نوین و امروزین فرصت بروز و ظهور یافته است.
گروه های قومی و عقیدتی در ترکیه بسیار فراوان است. درمیان آنها می توان از یهودی ها، ارمنی ها، سوریانی ها، بکتاشی ها، علویان، غلات شیعه، قزلباش ها، شبک ها، صاری لیه، زیبق، تخته چی، نصیری، اهل حق و کرد ها نام برد که در سراسر آناتولی و آسیای صغیر پراکنده هستند و هریک تکیه و درگاه مخصوص و مرشد و مراد ویژه دارند.
از میان آن ها علویان- یکی از شعبه های صوفی گری که حاجی بکتاش ولی درسدۀ 13 میلادی آن را تأسیس کرده است- به تعبیر سیاسی امروز سکولار هستند و در دوران 84 ساله جمهوریت درصلح و سازش با دیگر اقوام و فرق زیسته اند.
همین فرقه مسالمت جو نیز با استفاده از فضای آزاد موجود از« تحمیلات » کارگزاران حکومت فعلی و « دخالت در امور اعتقادی خود » زبان به شکوه و شکایت گشوده و بر اساس و بنیاد « یکدستی و یکپارچگی ملی ترک »، که آتا ترک در آرزوی ساختن آن بود، سایه انداخته و امروز مسأله ای به نام « مسألۀ علویان » را به وجود آورده است.
کردهای ترکیه، که گفته می شود حدود 10 تا 12 میلیون جمعیت دارد و بیشتر در نواحی شرقی و جنوب شرقی آن کشور می زیند، با آن که اخیراً به برخی از خواست های قومی خود، مانند داشتن رادیو و تلویزیون به زبان کردی و آموزش به زبان مادری، دست یافته اند، برای به دست آوردن حقوق کامل قومی خود چشم امید به اتحادیۀ اروپا دوخته و مترصد اند به محض پذیرفته شدن ترکیه به عضویت آن اتحادیه و برقراری دموکراسی واقعی درکشور، اینان نیز به همۀ حق و حقوق قومی و قانونی خود برسند و به آرزوی صد سالۀ خود صورت تحقق بخشند.
از مظاهر دیگر دموکراسی و لیبرالیسم در ترکیه ظهور و قدرت یافتن حزب دست راستی و ملیت پرست افراطی « م ح پ» ( ملیت چی حرکت پارتی سی ) است که در ظاهر خواهان پیوستن ترکیه به اتحادیۀ اروپاست، اما درعمل با همۀ اصلاحات دموکراتیک که آن اتحادیه انجام آنها را توصیه می کند مخالفت می ورزد و رهنمود های اقتصادی صندوق بین المللی پول را مغایر حاکمیت ملی و به مثابۀ در معرض فروش گذاشتن کشوردربازار بانک های خارجی می داند.
هر چند این حزب، که 21 نماینده درمجلس دارد، در سال های گذشته به میانه روی روی کرده و حتی با دولت سوسیال دموکرات بولنت اجویت ائتلاف کرده بود، اما در این دوره بار دیگر به ریشه های به قول مطبوعات غربی، فاشیستی خود، به سبک سال های 40 اروپا، بازگشته و اعضای عادی آن حتی مختصر نرمش مصلحتی را هم که رهبران آن از خود نشان می دهند نمی پسندند.
اعضای این حزب خواهان بازگردانیدن مجازات اعدام به قانون اساسی و انحلال « حزب جامعۀ دموکراتیک » و اخراج نمایندگان کرد آن از مجلس و سپردن آنان به دست عدالت هستند، حتی تأسیس رادیو – تلویزیون کردی و اجازۀ آموزش آنان به زبان مادریشان را نیزمغایر یکپارچگی ملت ترک می دانند و به شدت با آن مخالفت می کنند.
کینه و نفرت اعضای این حزب تنها متوجه کردها نیست، بلکه آنان همواره آماده اند دهان هر آن را که کوچک ترین اسائۀ ادبی به ملیت ترک کند خرد کنند.
حتی گاهی نیازی به اسائۀ ادب هم نیست و بسیارمشاهده شده است که کسانی بدون ذره ای اسائۀ ادب به پرچم و ملیت ترک، تنها به گناه تعلق داشتن به عقیده و اعتقاد دیگری هدف نفرت آنان واقع شده اند. از نمونه های اخیر می توان به قتل هراند دیک، روزنامه نگار ارمنی و ربایش کشیش سوریانی در روز های گذشته اشاره کرد.
ملت پرستان افراطی ترک، که خود را « گرگ های خاکستری » می نامند و عمدتاً حزب « م ح پ » را نمایندۀ افکار و آرزوهای خود می بینند، شعاری دارند که می گوید:« خوشبخت کسی است که خود را ترک بداند ». تنبیه کسانی هم که از آن «خوشبختی » چندان برخوردار نیستند بر مبنای همین شعار انجام می گردد.
اما به خلاف انتظاراعضای حزب « م ح پ »، نه مجلس ترکیه چنین پیشنهادی را می پذیرد و نه دادگاه قانون اساسی آن کشور قصد لغو مصوبات پیشین و بازگردانیدن وضعیت سابق را دارد و آنچه در دوران دموکراسی برای اعضای این حزب باقی می ماند شاید همان بالا گرفتن انگشت های سبابه و کوچک و در آوردن ادای گرگ خاکستری می تواند باشد.
حال با آغازعملیات نظامی در مرزهای جنوب شرقی و برقراری فضای جنگی بر رسانه های عمومی کشور، طبعاً تقابل و تنش های قومی و مرامی نیز فروکش کرده و طرح دوبارۀ کش و مکش های قومی به فرصت دیگری موکول شده است.
نظر شما :