تحولات اخیر منطقه و تلاش برای ایران هراسی

۱۶ فروردین ۱۳۹۰ | ۱۴:۵۹ کد : ۱۰۸۸۱ اخبار اصلی
جواد منصوری، دیپلمات و تحلیل‌گر مسائل بین المللی در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی معتقد است ایران باید مراقب باشد که از القای این مسئله که ایران است که این جنبش‌ها و حرکت‌ها در کشورهای عربی را به پیش می‌برد، جلوگیری کند تا این کشورها کم‌تر تحریک شوند

ديپلماسى ايرانى: کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به دلیل شرایط داخلی و مشکلاتی که در عرصه سیاسی خود روبرو هستند همواره نگران تحولات و جنبش‌های اجتماعی در منطقه بوده اند. این کشورها دارای حاکمیت یک اقلیت هستند و به شکل سطلنتی اداره می‌شوند. از این رو آنها نگران کلیه تحولات منطقه و بازتاب آن در کشورهای خود بوده اند. چرا که هر گونه حرکتی بر ضد حکومت‌های اقلیت و غیر انتخابی در این منطقه می‌توانسته برای این کشورها یک تهدید محسوب شود. به این دلیل بعد از پیروزی انقلاب اسلامی  ‌این کشورها به طور مستمر دشمنی خود را با جمهوری اسلامی  ‌ایران نشان داده اند.

بنابراین کشورهای عربی منطقه خلیج فارس همواره نگران گسترش فرهنگ انقلاب اسلامی ‌بوده و هستند. از این رو حالت تدافعی این کشورها در مقابل ایران هر از چندگاه به شکلی ظاهر می‌شود. مثلا در کمک به صدام برای شروع جنگ با ایران این نگاه خود را نشان داد. در لبنان به شکل دیگری ظاهر شد و یا در سال‌های اخیر با کمک به گروه‌ها و جریان‌های معارض در داخل کشور به نحوی دیگر این نگاه کشورهای عربی خلیج فارس به ایران مشاهده شد.

این کشورها همیشه به دنبال این بوده اند که برای ایران مشکلاتی و محدودیت‌هایی را به وجود بیاورند تا به این ترتیب به دوام حکومت خود بیفزایند. ولی تحولات اخیر منطقه و فروریختن دولت‌های سرکوبگر مصر و تونس و بحران‌هایی که در دیگر کشورهای عربی ایجاد شده آنها را به شدت نگران کرده است. چرا که به آنها نشان داد که هیچ کدام از این راه‌ها جواب نمی‌دهد و فقط باید به سرکوب مردم خود بپردازند هرچند این سرکوب هم همواره جواب نمی‌دهد.

در واقع تحولات اخیر در کشورهای عربی شمال آفریقا و خلیج فارس یک وجه مشترک دارد و آن این است که مردم این کشورها از حکومت‌های مادام العمر و دیکتاتور و حکومت یک اقلیت برخود به ستوه آمده اند و می‌خواهند که تغییراتی به وجود آورند و در تصمیم گیری نسبت به امور خود مداخله کنند. طبیعی است که این مسئله برای این حکومت‌ها نگران کننده باشد. از این رو آنها تلاش می‌کنند که این اعتراضات را به یک کشور خارجی منتسب کنند و به عنوان معارضه با آن کشور خارجی مخالفان داخلی خود را سرکوب کنند. در حالی که عملکردهای خود آنها و ظلم و ستمی ‌که بر مردم خود رواداشته اند دامن آنها را گرفته است.

جمهوری اسلامی ‌ایران در طول عمر خود تلاش کرده با سیاست متانت و خویشتن‌داری تلاش کرده که این دولت‌ها را نسبت به این موضوع که چشم داشتی به تمامیت ارضی آنها ندارد، مطمئن سازد. سیاست ایران در دو دهه گذشته به طور ثابت این بوده که نشان دهد که خواهان دوستی و همکاری متقابل با کشورهای همسایه و کشورهای حوزه خلیج فارس است. ایران بارها بر این مسئله تاکید کرده که ایران به دنبال گسترش روابط حسنه سیاسی و اقتصادی و حتی امنیتی با این کشورها است.

این کشورها حتی در مواقعی به صراحت گفته اند که مشکل آنها با دولت ایران نیست با انقلاب اسلامی ‌است. این کشورها می‌خواهند به هر شکل ممکن از گسترش فرهنگ انقلاب اسلامی ‌که فرهنگی ضد سلطه، استقلال طلبانه و طرفدار ارزش‌های اسلامی ‌است در کشورهای خود جلوگیری کنند. در واقع آنها به دلیل مشکلات داخلی خود و نگرانی از امنیت حکومت‌هایشان با گسترش این فرهنگ موافق نیستند.

نکته ای که برای این کشورها مطرح است این است که آنها نگران وضعیت خود هستند با اين وجود ایران هیچ گاه در شرایط داخلی آنها دخالتی نکرده و نمی‌کند. ولی آنها برای توجیه رفتارهای خود دست به اقداماتی از این دست می‌زنند و به نوعی مشکلات داخلی خود را فرافکنی می‌کنند. برای نمونه آنچه که این روزها در خبرها در مورد برخورد کویت با تعدادی از ایرانیان منتشر شده، یقینا برخورد سیاسی معناداری است که کویت انجام داده است. ایرانی‌ها بیش از 50 سال است که در کویت زندگی می‌کنند و برای حفظ زندگی خود در کویت می‌دانند چه اصولی را باید رعایت کنند. دولت کویت در شرایط فعلی برای این که توجیهی برای محدودیت‌ها و سرکوب مخالفان داشته باشد مطالبی را در مورد ایران نسبت می‌دهد و بحث جاسوسی ایران در این کشور را مطرح کرده است. همین اقدام به شکل دیگرش از سوی بحرین یا امارات صورت می‌گیرد.

عربستان سعودی که در بین کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای خود یک نوع پدرسالاری و ارشدیت قائل است در این قضایا گردانندگی می‌کند و همین نگاه نیز در نشست اخیر شورای همکاری خلیج فارس در ریاض دیده شد. در واقع این کشورها برای حفظ حکومت‌های خود تلاش کرده اند نوعی از ایران هراسی و حتی شیعه هراسی را دامن بزننند و به سرکوب مردم خود بپردازند. ولی اخیرا آنها به رویکرد تهدیدآمیزتر و تندتری در این حوزه دست زده اند.

این که تحولات اخیر خاورمیانه به افزایش قدرت ایران منجر شده تاحدی می‌تواند واقعیت داشته باشد ولی از سوی دیگر گاه این مسئله به طور اغراق آمیزی از سوی کشورهای غربی و اسرائیل و حتی کشورهای عربی مطرح می‌شود تا به ایران هراسی دامن بزنند. طبعا شعارهایی که در منطقه مطرح می‌شود شعارهایی است که در ایران در طول انقلاب اسلامی ‌و بعد از انقلاب مطرح بوده است. این که در این جنبش‌ها همانند انقلاب اسلامی ‌جو ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی حکمفرماست کاملا درست است ولی آیا این به این معنی است که  این جنبش‌ها و دولت‌های آینده آنها تماما زیر چتر ایران قرار می‌گیرند یا ایران به دنبال این است که آنها را جز حاکمیت خود قرار دهد و آنها را اداره کند؟ آنها تلاش می‌کنند در این موضوع  اغراق کنند و ایران هراسی را دامن بزنند و با توجیه ایران هراسی مخالفین داخلی و جنبش مردمی‌در کشورهای خود را سرکوب کنند.

هرچند به نظرمن ایران تاکنون در سیاست خارجی خود در قبال این کشورها نسبتا خوب عمل کرده ولی ما باید نسبت به تحولات کنونی بسیاردقت کنیم و مراقبت باشیم که از دخالت مستقیم و صریح در این کشورها و یا القای این مسئله که ایران است که این جنبش‌ها و حرکت‌ها را به پیش می‌برد، جلوگیری کنیم. این نهضت اخیر، حرکتی است که مردم این کشورها شروع کرده اند و ما در نهایت خوشحالیم که آنها شعارهای انقلاب اسلامی ‌ایران را پذیرفته اند. نباید این تصور ایجاد شود که ما هستیم که گرداننده این اعتراضات هستیم. باید از رفتارها و عملکردها در این راستا اجتناب شود تا کم تر این کشورها برعلیه ما تحریک شوند. ولی به هر صورت آنها متوجه هستند که حرکت منطقه به چه سمتی است از این رو این کشورها دشمنی خود را با ما خواهند داشت.


نظر شما :