اسرائيلىها سوريه را دشمنى متفاوت مىدانند
ديپلماسى ايرانى: تحولات داخلى سوريه که با تظاهرات مردمى همراه بوده و سراسر اين کشور را در بر گرفته، اين پرسش را به وجود آورده که روابط ايران و سوريه به کجا خواهد رسيد و اسرائيل تا چه اندازه به تغيير رژيم در سوريه به ديده مثبت مىنگرد؟ در اين ميان توجه اسرائيلىها به آنچه در سوريه مىگذرد، بيش از همه است. سوريه دشمن ديرينه اسرائيل محسوب مىشود، از سابقه طولانى در حمايت از مقاومت در برابر اسرائيل برخوردار است و همپيمانىاش با ايران همواره باعث نگرانى اين رژيم مىشده است. اما تغيير رژيم در سوريه تا چه اندازه مىتواند به نفع اسرائيل باشد؟
به گزارش روزنامه القدس العربى، رسانههاى اسرائيلى با جديت هر چه تمامتر تحولات جارى در سوريه را پيگيرى مىکنند. به گونهاى که صفحه نخست اکثر روزنامههاى اين رژيم درباره سوريه است که البته محتواى بيشتر آنها به جاى آن که درباره تحولات داخلى سوريه باشد، درباره امنيت اسرائيل است. مثلا روزنامه يديعوت احرونوت در صفحه نخست خود تيتر زده که بشار اسد کنترل کشور را از دست داده است، يا اين که روزنامه اسرائيل اليوم، عنوان تظاهرات به دمشق رسيد را براى صفحه نخست خود برگزيده است. روزنامه معاريو نيز تيتر زده که دومينو، نظام سوريه را با قدرت هدف قرار داده است، اسد در خطر، يا هاآرتص نوشت که ديوار ترس شکست.
در حال حاضر اوضاع سوريه متشنج است به گونهاى که ايالات متحده از شهروندان خود خواسته است که اين کشور را فورا ترک کنند.
پروفسور ايتمار رابينوويچ، استاد تاريخ خاورميانه و متخصص امور سوريه در دانشگاه تلاويو و سفير سابق اين رژيم در واشنگتن در اين باره در روزنامه يديعوت احرونوت نوشت: نظام بشار اسد از سال 2000 تا کنون با شديدترين بحران پيش روى خود مواجه شده است. استيلاى بشار اسد بر اوضاع کشور تا اندازهاى کاهش يافته که نشان از ناکارمدى سياستهاى بشار اسد در سوريه دارد.
وى در ادامه بلافاصله به بحث امنيتى اسرائيل اشاره مىکند و مدعى مىشود: تغييراتى که در سوريه احتمالا شاهد خواهيم بود تاثيرات عميقى بر آينده خاورميانه و امنيت اسرائيل خواهد گذاشت. تغييراتى که مىتواند باعث جدايى سوريه از ايران شود. همچنين اين تغييرات به نفع حزب الله در لبنان و حماس در فلسطين نخواهد بود.
به ادعاى رابينوويچ تغيير نظام در سوريه باعث مىشود تا اسرائيل بتواند نفس راحتى لااقل براى مدتى در منطقه بکشد و جبهه ايران عليه اسرائيل کمى تضعيف شود.
رابينوويچ همچنين هشدار مىدهد که نبايد فرصتى براى ايران ايجاد شود که از تغييرات احتمالى در سوريه استفاده کرده و پيشبينىها را بر خلاف آنچه تصور مىشود، تغيير دهد. ايران اين قدرت را دارد که با استفاده از نفوذ خود در سوريه از تغييرات موجود در اين کشور بهرهبردارى کرده و باز هم نظام آتى اين کشور را به سمت خود بکشاند.
وى همچنين اشاره مىکند که نظام سوريه ممکن است با اصلاحاتى که در دستور کار خود قرار داده، اوضاع کشورى را به گونهاى هدايت کند که کمترين ضرر را ببيند و در عين حال خود را حفظ کند که در آن صورت ممکن است رابطه با ايران نيز حفظ شود.
پروفسور ايال زيسر، متخصص امور سوريه و لبنان در تحليلى که در روزنامه اسرائيل اليوم منتشر شده نگاهى عميقتر به تحولات سوريه مىاندازد و مىنويسد: هنوز مشخص نيست که دولت سوريه تا کجا مىتواند تظاهرات جارى در کشور را کنترل کند و اوضاع در نهايت به کجا ختم خواهد شد. آيا اين تحولات پايانى براى نظام حزب بعث خواهد بود؟ يا اين که حزب بعث در نهايت با انجام اصلاحاتى از بحران به سلامت عبور خواهد کرد. اما آن چه در سوريه اهميت دارد حجم تظاهرات نيست ماهيت و عمق اين تظاهرات است. طى 30 سال گذشته اين کشور شاهد هيچ گونه تظاهرات و اعتراضهايى به اين اندازه و سياق نبوده است. آنچه مىتواند آينده اين معرکه را روشن کند چگونگى انضمام طبقه متوسط سنى اين کشور به جمع تظاهرکنندگان است.
زيسر در ادامه يادداشت خود به موضوع امنيتى اسرائيل در قبال تحولات سوريه اشاره مىکند و مىنويسد: رهبران اسرائيلى اميدوارند که بشار اسد در نهايت در کرسى رياست جمهورى سوريه باقى بماند. به رغم همه چيز حفظ نظام سورى که مدتها است بلندىهاى جولان را آرام نگه داشته و اجازه نداده که مرزهاى سوريه و اسرائيل به تشنج کشيده شود براى اسرائيل بسيار مهم است. اگر چه سوريه در سالهاى اخير به متحد استراتژيک ايران تبديل شده و از حزب الله که دشمن نخست اسرائيل محسوب مىشود، حمايت بىشائبهاى انجام داده است.
وى در نهايت مىنويسد: سرنگونى نظام بعثى در سوريه مىتواند به معناى فروپاشى همپيمانى سوريه با ايران و حزب الله باشد ولى الزما به اين معنا نخواهد بود که اين فروپاشى به نفع اسرائيل است. قطعا تغيير نظام در سوريه با تغيير نظام در مصر و تونس تفاوتهاى بسيارى دارد.
عوديد گرانوت، کارشناس مسائل عرب که در شبکه يک تلويزيون اسرائيل کار مىکند نيز در اين باره مىگويد: «نظامهاى عرب تا کنون ثابت شده که به دو شيوه فرو مىپاشند، يکى شبيه نظامهاى تونس و مصر و ديگرى شبيه ليبي. تحولات سوريه نوع ديگرى از تغييرات عربى محسوب مىشود. چون در اين کشور بحث طايفهگرايى پررنگ است و طايفه علوى که بشار اسد وابسته به آن است مقبوليت داخلى دارد که اين مسئله هر گونه تغييرى را در اين کشور متفاوت با جاهاى ديگر مىکند. از سويى بشار اسد خود را قهرمان مبارزه با اسرائيل مىداند و همه جا براى اين نماد تبليغ مىکند.»
وى در نهايت تاکيد مىکند، بسيار ساده بگويم با تمام اين احوال الآن به هيچ وجه وقت مناسبى براى رفتن بشار اسد نيست. تحولات منطقهاى و نفوذ ايران و حزب الله در ميان جامعه عربى نشان مىدهد که حضور بشار اسد در قدرت به نفع اسرائيل است تا به ضرر آن.
نظر شما :