دام خاندان سعود برای ایران

۰۵ فروردین ۱۳۹۰ | ۲۱:۴۰ کد : ۱۰۷۸۳ اخبار اصلی
بحرین و عربستان از نام ایران برای جوسازی مایه می‌گذارند و امیدوارند بازی تا بدان‌جا با ابزار آنها جدی شود که واقعا تهران در منامه وارد عمل شود

دیپلماسی ایرانی: کهن‌سالان خاندان سعود نگرانند. تصمیم اخیر در ریاض برای اعزام نیرو به بحرین جهت سرکوب معترضان نشان داد که نخبگان در این شبه جزیره عربی هنوز نتوانسته اند از شوک آنچه خاورمیانه را در چند ماه اخیر در آغوش کشیده، بیرون بیایند. این خاندان یک چشم بر تحولات منطقه دارند و یک چشم هم بر موج اعتراض‌های داخلی به راه افتاده در میان شیعیان این کشور .

در نهایت بادی که در منطقه خاورمیانه وزیدن گرفته بود اندک اندک به ریاض هم رسید. آنچه که مشخص است این است که خاندان سعود به هیچ وجه راحت نیستند و ناآرامی‌های داخلی هم بر این ناراحتی افزوده است. البته موجی از تحلیل‌های رسانه‌های غربی این خاندان را در برگرفته دال بر این اطمینان خاطر دادن که ریاض نه قاهره است و نه طرابلس، انقلاب در عربستان سعودی شکل نخواهد گرفت و تحلیل‌هایی از این دست.

ریاض تمام تلاش خود را به کار گرفته تا احتمال خیزش‌های عمومی ‌را در عربستان به صفر برساند. نیروهای امنیتی در داخل شبه جزیره به حالت آماده باش کامل درآمده اند و همزمان عربستان نیروهای خود را برای مهار بحران‌های ضد خاندان سعود در منطقه هم مهیا کرده است. یازدهمین روز از ماه مارس جمعه خشم نام گرفته بود و در همان روز نیروهای امنیتی خیابان‌های منتهی به کاخ خاندان فهد را مسدود کردند و از پیش هشدار داده شد که هرگونه تجمع با برخورد نیروهای امنیتی همراه خواهد بود. سعود الفیصل که همگان او را وزیر امور خارجه کشورش می‌دانند با توسل به زبانی هشدارگونه تهدید کرد که خاندان سعود انگشتان دست معترضان را قطع خواهند کرد. البته در داخل عربستان همه چیز به تهدید و هشدار خلاصه نشد.

دولت دست دیگری را نیز برای آرام کردن اوضاع روکرد. ملک عبدالله در هجدهمین روز از ماه مارس در برنامه ای تلویزیونی از بسته تشویقی اقتصادی برای کمک به مناطق محروم سخن گفت. همین حرکات یعنی تلفیق تهدید با تشویق نشان داد که خاندان سعود بیش از اندازه از احتمال تکرار تجربه تونس و مصر در عربستان واهمه دارند. بحث اصلاحات از مدت‌ها پیش در عربستان سعودی مطرح بود و از همان زمان هم خاندان سعود بی میلی خود به انجام آن را به رخ غربی‌ها و معترضان به خود کشیده بودند.

ملک عبدالله را همگان اصلاح طلب خاندان سعود می‌دانند اما او به همان اندازه محبوب است که یک خودکامه پیر می‌تواند باشد. در سال 2005 که وی بر مسند قدرت تکیه زد همگان گمان می‌کردند که ملک عبدالله به زودی با شاخه‌های فساد دولتی مبارزه خواهد کرد. ملک عبدالله دست به هیچ کدام از این اصلاحات نزد. عبدالله تنها برای مراقبت از نام و اعتبار خانواده خود بود که واژه اصلاحات را بر سر زبان‌ها انداخت.

خاندان سعود در این یک ماه علاوه بر پول نقد خرج کردن و تهدید و هشدار تلاش کردند رابطه خود با بخش مذهبی جامعه را نیز گسترش دهند. بسیاری فکر می‌کنند که آل سعود همواره از مذهبیون برای توجیه عملکردهای خود استفاده کرده اند اما رابطه میان خاندان سلطنتی با آقایان اهل مذهب در عربستان همواره هم مثبت نبوده است. در اواخر دهه هفتاد بود که در اوج شکوفایی بازار نفت، روحانیون به عنوان طبقه ای که خود را در مسائل سیاسی صاحب نظر می‌دیدند به حاشیه رانده شدند.

در میانه قرن بیستم اصلی‌ترین هدف خاندان سعود تشکیل دولت مرکزی بسیار قدرتمند بود. البته که طبقه روحانی با فتواهای خود در مرحله نخست مورد نیاز خاندان سعود بودند اما در مراحل آتی چیزی بیش از یک مانع و مزاحم نبودند. در تمام این سال‌ها خاندان سعود برای تشکر از حمایت‌های گاه و بیگاه طبقه روحانی کیسه کیسه اسکنانس در اختیار آنها قرار دادند. هزینه این تعامل با روحانیون سعودی هم برای خاندان ملک فهد بسیار گران تمام شد اما گریزی جز این نبود چرا که عربستان مهد مکان‌های مقدس مسلمانان است و باید هر حرکتی در این کشور از سوی دولتمردان برچسب مذهبی بودن را داشته باشد.

در سال‌های اخیر ملک عبدالله گام‌های اساسی برای جدایی مذهب از حکومت برداشته است. زیر سوال بردن قضات، از کار دولتی برکنار کردن چهره‌های مذهبی و دستور بازنگری در قوانین قضایی که ریشه در مذهب دارند. با تمام این اوصاف رابطه میان وهابیون و خاندان سعود همواره مثبت بوده است. همین وهابیون و  طبقه روحانی بودند که اعتراض‌های عمومی‌ در یازدهمین روز از ماه مارس را حرام و خلاف اصول اسلامی‌ دانستند.همین حرکت کافی بود تا از حمایت صد در صدی روحانیت از خاندان سعود حرف بزنیم. البته وهابیون در ازای این فتوا اسکناس‌های خوبی هم دریافت کردند.   

در تمام این سالها و به ویژه در چند ماه اخیر خاندان سعود همواره نسبت به آغاز درگیری‌های قومی ‌هشدار داده اند تا اصلاحات را به تاخیر بیندازند و البته دخالت خود در مسائل بحرین را هم توجیه کنند. در چند روز منتهی به یازدهم مارس شیعیان در شرق عربستان اعتراض‌های آرامی ‌را علیه خاندان سلطنتی به راه انداختند و فریاد لزوم اصلاحات سر دادند. آزادی زندانیان سیاسی دیگر مطالبه این افراد بود. با وجود آنکه حجم این اعتراض‌ها بسیار اندک بود اما خاندان سعود بلافاصله نسبت به آنها واکنش نشان دادند و از توطئه خارجی برای برهم زدن امنیت شبه جزیره عربستان سخن گفتند.

خاندان سعود بارها و بارها این ادعا را مطرح کرده اند که ایران جمعیت یک و نیم میلیونی شیعیان در این کشور را تحریک می‌کند. این در حالیست که شیعیان عربستان تاکنون بارها بر وفاداری خود به خاندان سعود اصرار ورزیده و تاکید داشته اند که تنها به نبال اصلاحات و سهمی‌ در قدرت برابر با جمعیت خود هستند و نه چیزی بیشتر. با این وجود در تمام این سال‌ها هرگونه خیزش از سمت شیعیان به از آستین درآمدن دستان ایران برای دخالت در امور داخلی عربستان سعودی تعبیر شده است.

از مرزهای عربستان سعودی که عبور کنیم به بحرین می‌رسیم. همان‌جا که همگان از دخالت خاندان سعود در ناآرامی‌های آن سخن می‌گویند. همه از احتمال تبدیل شدن بحرین به میدان جدال شیعه و سنی سخن می‌گویند. با این همه هیچ مدرک مستدلی وجود ندارد که دخالت ایران در مسائل داخلی بحرین را اثبات کند. خاندان آل خلیفه در بحرین و آل سعود در ریاض بحث جنگ فرقه ای در منامه را به روی زبان‌ها انداخته اند تا شاید بتوانند بر موج مردمی ‌به راه افتاده در این کشور تا اندازه ای غلبه کنند

هیچ‌گاه نمی‌توان ادعا کرد که خاندان سعود با درایت و ذکاوت در بحرانی سیاسی وارد شده اند. کیسه شعبده بازی‌های خاندان سعود همواره بسیار کوچک بوده است. در بحث اعتراض‌های داخلی این خاندان به جای آنکه به اصلاحات نسبی روی آورد که دم دست‌ترین راه است از آن سرباز می‌زند.  

نشانه‌هایی وجود دارد غیرقابل اغماض در خصوص بالا گرفتن تنش در خاورمیانه. ماجراهای بحرین نیز بر این موضوع دامن زده است. تنش میان منامه و تهران هم با اخراج دیپلمات‌های دو طرف از پایتخت‌ها بالا گرفت. در پانزدهمین روز از ماه مارس بود که علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران به سعودی‌ها هشدار داد که دخالت آنها در ماجرای بحرین می‌تواند منطقه را به سمت تنشی با تبعاتی جبران ناپذیر سوق دهد.

درست است که تنش میان خاندان سعود و دولتمردان ایرانی همواره قابل توجه بوده است اما منامه و دخالت عربستان در بحران داخلی کشوری دیگر بر این التهاب افزوده است. بحرین و عربستان از نام ایران برای جوسازی مایه می‌گذارند و امیدوارند بازی تا بدان جا با ابزار آنها جدی شود که واقعا تهران در منامه وارد عمل شود. نتیجه ای که تحلیل‌گران تا بدین جای بازی محال می‌دانند.

منبع : فارین پالیسی


نظر شما :