ایران آرام بازی می‌کند اما زیرکانه

۰۴ فروردین ۱۳۹۰ | ۱۵:۴۱ کد : ۱۰۷۷۷ اخبار اصلی
در بحرین تنها عامل نفت نیست که حرف نخست را می‌زند بلکه مساله دیگری هم وجود دارد و آن جمعیت شیعه در این کشور هستند که قیام علیه حاکمان سنی و در اقلیت را آغاز کرده اند. در منطقه خلیج فارس ما بر خلاف کشورهای شمال آفریقا که به دنبال آزادی بودند شاهد شکل گیری نوعی نبرد میان شیعه و سنی هستیم

دیپلماسی ایرانی: آیا آنچه خاورمیانه را در چند ماه گذشته به صدر اخبار بین المللی تبدیل کرده می‌تواند ایالات متحده را پس از چندین سال حضور پرثمر در این منطقه به حاشیه براند؟ آیا ایران بیش از سایرین از تحولات جاری در این منطقه پرالتهاب سود خواهد برد؟ این سوال‌ها و پرسش‌هایی از این دست این روزها تحلیل‌گران مسائل بین المللی را به نوشتن و نوشتن واداشته است.

سایت Calgary Herald در تازه ترین نگاه خود به تحولات جاری در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه می‌نویسد: فرانسه با جت‌های خود به جان نیروهای زمینی قذافی در لیبی افتاده است. در حقیقت همین جنگنده‌ها بودند که این جنگ را آغاز کردند.

به گفته دولتمردان فرانسوی نیروهای امنیتی که در لیبی به قذافی وفادار مانده اند در حال کشتار شهروندان بی دفاع بودند و باید برای آنها کاری انجام می‌شد. فرانسوی‌‌ها در این حمله هم سعی کردند توجه جهانیان را به وزن سیاسی خود در این پرونده معطوف کنند و هم این ادعا را که ما برای کمک‌های بشردوستانه است که به لیبی حمله می‌کنیم و لاغیر. فرانسوی‌ها حمله را آغاز کردند و مورد پشتیبانی نیروهای امریکایی و انگلیسی هم قرار گرفتند.

نه تنها سیستم دفاع زمینی که پدافندهای هوایی رژیم قذافی هم هدف قرار گرفته شد. بر هیچ کس پوشیده نیست که هدف از این حمله به لیبی تغییر رژیم است و فراهم کردن بستری برای وداع دیکتاتور با قدرت. شورای ملی لیبی هم بهترین گزینه برای جایگزینی سرهنگ تا زمان تشکیل دولت و انتخابات خواهد بود. در نخستین مرحله همه چیز باید حساب شده پیش رود: رهبری حمله، تخریب سیستم تهاجمی‌ هوایی لیبی، در منگنه قرار دادن نیروهای زمینی معمر قذافی و تشویق کردن آنها به واگذاری قدرت که تقریبا برای غربی‌ها این حرکات بسیار آسان است.

سخت‌ترین مرحله نحوه برخورد با دیکتاتور است. در چند هفته گذشته مصری‌ها که با ساکنان شرق لیبی رابطه حسنه و استراتژیک خوبی داشتند آذوقه و مواد اولیه بهداشتی و خوراکی در اختیار معترضان به سیستم حکومتی قذافی قرار دادند. هیچ‌کس نمی‌داند که نیروهای وفادار به قذافی چه مدت می‌توانند به مبارزه ادامه دهند به خصوص اگر این مبارزه با نیروهای مصری باشد که به معترضان کمک می‌کنند.

انچه که این روزها سوال اساسی برای نیروهای ائتلافی حمله کننده به لیبی است این است که چگونه باید با تلفات غیرنظامیان که در این نبرد اجتناب ناپذیر هم است کنار آمد؟ همگان می‌دانند که برای مهار دیکتاتوری در قد و قواره قذافی تنها راه حمله نظامی ‌بود و در این مسیر حتی اگر شعار انسان دوستی هم داده شود باز نمی‌توان از تلفات انسانی غیرنظامیان اجتناب کرد. اگر قرار باشد الگویی مانند افغانستان و عراق در لیبی هم پیاده شود باید اذغان کنیم که تا چند وقت دیگر این کشور هم عنوان اشغال شده را بر پیشانی خواهد داشت. چه این اشغال توسط مصری‌ها انجام گیرد و چه نیروهای غربی!

هنوز از بحران در لیبی چندان فاصله نگرفته ایم و در بطن آن هستیم که در حاشیه خلیج فارس هم سر و صداهایی به راه افتاده است. عراق، کویت و عربستان سعودی هم همان کشورهای استراتژیکی هستند که برای ایالات متحده من‌باب چاه‌های نفتی که در اختیار دارند بسیار حائز اهمیت هستند. ناآرامی‌هایی در این کشورها به چشم می‌خورد اما آنچه که بیش از همه به چشم می‌آید اوضاع جاری و بحرانی در بحرین است.

در بحرین تنها عامل نفت نیست که حرف نخست را می‌زند بلکه مساله دیگری هم وجود دارد و آن جمعیت شیعه در این کشور هستند که قیام علیه حاکمان سنی و در اقلیت را آغاز کرده اند. در منطقه خلیج فارس ما بر خلاف کشورهای شمال آفریقا که به دنبال آزادی بودند شاهد شکل گیری نوعی نبرد میان شیعه و سنی هستیم.

در کشورهای شمال آفریقا معترضان برای برخی اصلاحات دست به اعتراض زدند و هیچ‌کس هم مبنایی برای تخریب کشورش نداشت. در منطقه خلیج فارس کوچکترین سر و صدایی می‌تواند حامیان خارجی معترضان و یا دولتمردان را به بازی داخلی یک کشور دیگر وارد کند.

این سایت در ادامه به نقش ایران پرداخته و می‌نویسد که در خلیج فارس هر کجا که هیاهویی به راه می‌افتد همگان نگران ایران و نقش این کشور در پیش و پس از روزهای شلوغی سیاسی هستند. ایران کشوری شیعه است که در میان اهل تسنن جای خوش کرده اما تمام تلاش خود را برای کاستن از قدرت عراق، کویت و عربستان سعودی به کار گرفته است. ناگفته پیداست که سقوط صدام حسین در عراق در سال 2003 میلادی هم برای ایران در بغداد خوب تمام شد و هم برای این کشور در افغانستان که سر آمریکایی‌ها را نه - ده سالی است به خود گرم کرده.

خاندان سعود در بحرین هم دست ایران را می‌بینند که از آستین درآمده و به کمک شیعیان معترض رفته است. ادعایی که هم ایران آن را تکذیب می‌کند، هم شیعیان عربستان و هم سندی برای اثبات آن وجود ندارد. درست است که ایرانی‌ها حضور پنجمین ناوگان دریایی امریکا در بحرین را بر هم زننده موازنه قدرت در منطقه می‌دانند اما نه واشنگتن نشین‌ها و نه دولتمردان مستقر در تهران دوست ندارند شاهد بالا گرفتن تنش در منامه باشند.

امریکایی‌ها تا چند ماه دیگر طبق وعده داده شده باید عراق را ترک کنند و همین مساله دست بالای ایران را در معادلات منطقه ای تقویت خواهد کرد. ایرانی‌ها می‌دانند که اگر تنش در بحرین ادامه پیدا کند می‌تواند بهانه ای باشد برای بقای سربازان آمریکایی در عراق. در این فضا ایرانی‌ها زیرکانه می‌دانند که باید از خلق تنش‌های بیشتر بکاهند اما همزمان نشان دهند که در این بازی تماشاچی نیستند و قدرتی برای خود محسوب می‌شوند. در این فضا بیراهه نیست اگر ادعا کنیم که سر امریکایی‌ها در لیبی گرم است اما بازی اصلی میان ایران، عربستان و ایالات متحده در منامه در حال ادامه دادن است.  


نظر شما :