در هفته پرتنش پیش رو ایران چه خواهد کرد؟

۰۳ فروردین ۱۳۹۰ | ۰۰:۰۹ کد : ۱۰۷۶۶ اخبار اصلی
آنچه از لیبی و یمن برداشت می‌شود، نشان می‌دهد که منطقه خلیج فارس بیش از پیش پیچیده است. بحرین به عرصه رویارویی‌ بسیاری از مواضع اعلام نشده تبدیل شده که مفهموم بسیاری از آنها تا بدین لحظه مشخص نیست

دیپلماسی ایرانی: پیش‌بینی می‌شود هفته پیش رو هفته‌ای انفجاری باشد. جهان عرب و اسلامی در طوفان انتفاضه‌ها و انقلاب‌ها به سر می‌برند، جنگ‌هایی که ده‌ها قربانی بر جای خواهد گذاشت. آنچه در لیبی می‌گذرد پس از ورود ایالات متحده امریکا، فرانسه و بریتانیا در انجام حملات نظامی مستقیم در این کشور در حقیقت مواجهه‌ای رو در رو میان نظام لیبی و غرب است. حمله‌ای که با هدف عقب راندن نیروهای سرهنگ معمر قذافی و پیش انداختن مخالفانش انجام می‌شود. واقعیت این است که لیبی مجددا به مرز تجزیه رسیده است، به خصوص که ایالات متحده نیز اعلام کرده به هیچ وجه هدف از این حمله سرنگونی قذافی نیست بلکه فقط برای حمایت از شهروندان صورت می‌گیرد و هدف از آن تامین امنیت آنها است. در نتیجه پیش‌بینی می‌شود منطقه جغرافیایی تازه‌ای که مناطق نفت‌خیز را شامل شود از مابقی لیبی جدا شده و در پی آن کنترلش مستقیما به دست کشورهای غربی به خصوص اروپایی که همواره بیشترین خرید نفتی را از لیبی داشته‌اند و اکنون خود را مدعی می‌دانند، بیفتد.

وضعیت در یمن بهتر از لیبی نیست. علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری یمن در کشور وضعیت فوق العاده اعلام کرده تا شاید بتواند سرعت تحولات کشور را که نتایج نامحسوس آن برای هیچ کس مشخص نیست، کنترل کند. در این جا هم پیش‌بینی می‌شود یمن تجزیه شود و به وضعیت دهه هفتاد خود بازگردد.

در بحرین نیز وضعیت بسیار بغرنج است، در این جا تنش به اندازه‌ای شدت یافته که به رویارویی سنی و شیعه منجر شده است. عوامل عربستان در این کشور دخالت متسقیم کرده‌اند و ایران نیز تلاش می‌کند در حد و اندازه خود نقش خود را در این بازار پرآشوب ایفا کند. از سویی روابط عربستانی‌ها و ایرانی‌ها به اندازه‌ای متشنج شده که سوری‌ها سعی می‌کنند میانجی‌گری کنند و پل گفتگویی میان تهران و ریاض برقرار کنند.

در لیبی ناظران بر این اعتقادند که دخالت غربی‌ها در این کشور با موافقت و حضور مستقیم اعراب صورت گرفته که سناریویی بسیار شبیه سناریوی طوفان صحرا که به عقب‌نشینی عراق از کویت در آن دوران منجر شد، شباهت دارد. در این سناریو تلاش بسیاری می‌شود تا تجربه عراق و افغانستان تکرار نشود تا تمهیدات لازم برای گسترش بحران و تنش تا خلیج فارس ادامه یابد تا بدین ترتیب ایران که عزم راسخی در دفاع از منافع خود در خلیج فارس دارد، محاصره شود. بدین ترتیب می‌تواند بحران‌های متعددی را برای آینده منطقه خلیج فارس تصور کرد، شعله‌ور شدن تنش‌ها در این منطقه برای تحت فشار گذاشتن همگان با این امید که همه چیز به مساوات برسد. به ویژه این که نقشه جدید منطقه دیگر برای بسیاری از کشورهای منطقه روشن شده است، اکنون همه مسئولان و مقامات منطقه نگرانند که وحدت ارضی‌شان مورد تهدید قرار بگیرد که در صورت اعمال تجزیه دیگر هیچ ضابطه‌ای لحاظ نخواهد شد.

آنچه از لیبی و یمن برداشت می‌شود، نشان می‌دهد که منطقه خلیج فارس بیش از پیش پیچیده است. بحرین به عرصه رویارویی‌ بسیاری از مواضع اعلام نشده تبدیل شده که مفهموم بسیاری از آنها تا بدین لحظه مشخص نیست. تهران ورود ارتش عربستان به خاک بحرین را به مثابه اشغال می‌داند در حالی که ورود سوریه را برای سرد کردن آتش تنش‌ها پذیرفته و این مسئله احتمال‌ وساطت سوریه برای رسیدن به دو احتمال را پررنگ می‌کند؛ یکی تهران تلاش کند که ورود نظامی عربستان را که به مثابه تلاش برای پیروزی اهل تسنن قلمداد می‌کند، دستاویز قرار داده و در نتیجه آن ورودش برای حمایت از شیعیان را امری کاملا پذیرفتنی و مشروع جلوه دهد. دیگر این که سوریه که تلاش می‌کند ویژگی‌های عربی خود را حفظ کند و با مواضع ایران که خود را آغوش شیعیان می‌داند، تناقض دارد، از وساطت منصرف شده و در نتیجه انتخابی میان مصالح استراتژیک خود یعنی ایران یا عربستان یکی را انتخاب کند.

در این میان پرسشی بزرگی که وجود دارد به نقش احتمالی ایران در یمن باز می‌گردد، آیا ایران دست بسته می‌ماند تا هر فشاری که عربستان بخواهد به شیعیان وارد کند یا این که برای جلوگیری از افزایش فشارها از قبایل هم‌مرز با عربستان برای فشار به ریاض استفاده می‌کند؟ آیا سوریه برای فروکش ساختن بحران داخلی‌اش به جمع محور عربستان و بحرین می‌پیوندد یا این که فشارهای بیشتری برای تحریک همسایه‌های مضطرب وارد می‌آورد؟ و در آخر این که لبنان در این تحولات بزرگ منطقه‌ای کجا خواهد ایستاد؟      

منبع: النشره


نظر شما :