ايمن سازى يا حذف انرژى هستهاى؟
ديپلماسى ايرانى: دکتر معصومه ابتکار، عضو شوراى شهر تهران و رئيس سابق سازمان حفاظت از محيط زيست معتقد است تجربه ژاپن باعث خواهد شد جهان به سمت اتخاذ ترتيبات سختگيرانهترى براى ايمنى نيروگاهها و تاسيسات هستهاى پيش رود. او تبليغات کشورهاى عربى درباره نگرانى از ايمنى نيروگاه بوشهر را برآمده از دغدغههاى زيست محيطى آنها نمىداند.
گفتوگوى ديپلماسى ايرانى با دکتر معصومه ابتکار، عضو شوراى شهر و رئيس سابق سازمان حفاظت از محيط زيست
بعد از زلزله اخير در ژاپن، عده اى سوانح نيروگاههاى هستهاى اين کشور را سومين فاجعه هستهاى دنيا ذکر مىکنند. اين باعث شده که احزاب سبز در کشورهاى اروپايى به شدت عليه فعاليتهاى هستهاى موضعگيرى کنند. به نظر شما نقاط قوت و ضعف استدلالهاى اين احزاب چيست؟
احزاب سبز ممکن است در کنار دید علمی، تا حدی نگرشهای سیاسی هم داشته باشند، اما اگر بخواهیم از دید علمی به مسئله استفاده از انرژی هستهای نگاه کنیم، میبینیم که انرژی هستهای هم مزایایی را دارد و هم مخاطراتی را در برمیگیرد. اگر مقایسه ای میان انواع انرژیها انجام دهیم، میبینیم که کشوری مانند کشور ما، از انرژی و سوختهای فسیلی از نظر زیست محیطی بسیار ضربه دیده است.
خوشبختانه ایران تاکنون بحث آلودگی هستهای نداشته است اما از ناحیه انرژیهای فسیلی بسیار آسیب دیده ایم. این آسیبها از بحث آلودگی هوا و عوارضی که داشته است (متاسفانه سال 89 یکی از آلوده ترین سالهای دوران معاصر در ارتباط با آلودگی هوا در تهران و بسیاری از شهرهای دیگر بوده است)، بحث آلودگی نفتی که همین چند هفته پیش در سواحل خلیج فارس شاهد آن بودیم و عوارض و آثار جدی بر تنوع زیستی خلیج فارس داشت گرفته تا بحثهای جهانی در باره گرم شدن زمین و مسئله آلودگیهای نفتی (مثلا آلودگی نفتی در خلیج مکزیک) بسیار سنگین است.
بنابراین باید میان انرژیها مقایسه ای انجام دهیم و انرژیهای پاک را طبقه بندی کنیم. انرژیهاى بسيار پاک، آلودگىهاى بسيار کمى دارند. مثلا در استفاده از انرژى خورشيدى، به غير از اين که ممکن است پنلهاى سولار بعدا آلودگى کمى ايجاد کند، فى نفسه هيچگونه آلودگى ندارد. انرژى باد، انرژى آب و يا انرژى ژئوترمال که از گرماى زمين استفاده مىکند، هم چنين وضعيتى دارد. به اين انرژىها، انرژىهاى پاک گفته مىشود چرا که فرايندى است که عوارض جانبى از خود به جا نمىگذارد. در حالى که اگر در همان طبقه بندى نگاه کنيم، مىبينيم که سوختهاى فسيلى که سالهاست در کشور مورد استفاده قرار مىگيرد، آلودگى دارد.
البته فرايند توليد انرژى از چرخه سوخت هستهاى هم مىتواند يک منبع مطمئن و با کارايى بالا انرژى باشد ولى مخاطرات زيست محيطى بالقوه اى هم دارد. خطر اول، بحث ضايعات هستهاى است؛ يعنى اگر هيچ اتفاقى هم نيفتد و همه استانداردها و مقررات هم رعايت شود، فرايند هستهاى پسماندى دارد که دفع آن مسائل زيست محيطى زيادى به همراه دارد و مديريت پسماندهاى هستهاى بحثى جدى است.
بحث دوم مسئله نظارت بر عملکرد سيستمها و نيروگاههاى هستهاى است. براى اين مورد مقررات بسيار سختگيرانهاى هم در سطح بين المللى و هم در سطح، از نظر ايمنى و رعايت مسائل زيست محيطى وضع شده است. در دوره اى که من مسئوليت سازمان حفاظت از محيط زيست را به عهده داشتم، سازمان رسما درخواست کرد در شوراى عالى انرژى هستهاى که آن زمان تشکيل شده بود، عضويت داشته باشد و نظارت عاليه را بر مسائل زيست محيطى فعاليتهاى هستهاى اعمال کند. چون قانون نظارت را به خود سازمان انرژى اتمى داده است و معاونتى را براى حفاظت، امنيت و محيط زيست پيش بينى کرده است تا نظارتهايى بر اساس استانداردهاى بين المللى انجام دهد. اما سازمان محيط زيست معتقد بود که مرجع اين کار در ايران محيط زيست است، بايد نظارت عاليه در اختيار سازمان محيط زيست باشد و نمىتوان آلودگى تشعشعات را از آلودگىهاى ديگر جدا کرد.
اگر تمام اين نظارتها به خوبى انجام شود و هيچ اتفاقى در خلال کارکرد طبيعى يک نيروگاه رخ ندهد و استانداردها مثلا هر نيروگاه هستهاى فاصله معينى با مناطق مسکونى رعايت شود، پديدههاى طبيعى مانند زلزله باز هم بسيار مخاطره آميز است و برنامه ويژه اى را براى ايمنى و محيط زيست مىطلبد که اگر چنين حادثههايى پيش آمد چه تدابيرى را مىتوان پيش بينى کرد.
متاسفانه نوع واکنشهاى زنجيره اى و بحث خرابىهايى که به وجود مىآيد و امکان خنک کردن هسته راکتور از دست مىرود، اين خطر بسيار جدىتر مىشود. کما اين که در حال حاضر مىبينيم با همه تلاش و دقتى که ژاپنىها به خرج داده اند، باز هم نتوانسته اند ابعاد حادثه را کنترل کنند.
قبل از اين مصاحبه، وقتى به سايت پاسخهاى اضطرارى ژاپن و مرکز مديريت و نظارت هستهاى اين کشور نگاه مىکردم، به طور دقيق گزارش اتفاقاتى که در اين دو نيروگاه و انفجارهايى رخ داده و تدابير محيط زيستى و ايمنى که انجام شده، در قالب اطلاعيههايى که تا الان شمار آنها به 23 اطلاعيه رسيده، در اين سايت وجود داشت و به طور بسيار دقيق تمام تدابير را اعلام کرده اند.
در فجايع هستهاى که تاکنون رخ داده است، عامل انسانى نقش جدى داشته است؛ اما در اين مورد حادثه اى طبيعى باعث چنين اتفاقى شده است. آيا اين مسئله باعث نمىشود که تغيير نگرشى جهانى درباره استفاده از انرژى هستهاى به وجود آيد؟
من فکر مىکنم نتيجه آن تجديد نظر به مفهومى که انرژى هستهاى حذف شود، نخواهد بود. اما روى ايمنى نيروگاهها و تاسيسات هستهاى حتما کار خواهد شد و کشورهاى جهان حتما تدابير و شيوههاى دقيقترى را براى ايمنى و حفاظت و نظارت بيشتر اتخاذ خواهند کرد. کشورها حتما از اين فجايع درسهاى بزرگى خواهند گرفت. ما بايد بياموزيم که از شکستهاى خود درس بگيريم و به شکستهاى خود به عنوان تجربه اى مثبت نگاه کنيم و شکست را مقدمه اى براى پيروزى خود بدانيم. اگر فاجعه اى اتفاق مىافتد و خللى پيش مىآيد، فورا بايد شيوههاى خود را اصلاح کنيم.
من فکر مىکنم دنيا به اين سمت خواهد رفت که از زلزله و سونامى ژاپن درس بگيرد و به سمت ايمنتر کردن و سختگيرانهتر کردن شرايط زيست محيطى خود خواهند رفت. بسيار بعيد مىدانم که ما به اين زودىها شاهد حذف کامل انرژى هستهاى در دنيا باشيم.
در دورهاى احزاب سبز در اروپا اين کار را انجام دادند، نخست وزيرهايى مانند آقاى باندوويک در نروژ به دليل اعتقاد به حذف انرژى هستهاى استعفا کردند. اما بعد از آن در روند ديگرى که اتفاق افتاد و بحث گرم شدن زمين خيلى جدىتر در پروتکل کيوتو و بعد از آن در اجلاسهاى اخير جهانى مطرح شد. اين روند باعث شد تا بازگشتى صورت گيرد و بحث ايجاد نيروگاههاى هستهاى در امريکا و اروپا دوباره مطرح شد. در کنار بحث گداخت هستهاى تکنولوژىهاى جديدى مطرح شده است. البته هنوز اين تکنولوژىها به سطح عملياتى نرسيده اند و هنوز در حد مطالعاتى در اروپا مطرح است.
بنابراين به نظر مىرسد ما به حذف کامل انرژى هستهاى در دنيا نخواهيم رسيد، چرا که سرمايه گذارىهاى زيادى در اين زمينه انجام شده است. اما به بحث سختگيرانهتر شدن استانداردها حتما نزديک خواهيم شد و جهان نسبت به اين موضوع حساسيت بيشترى نشان خواهد داد و پيش بينىهايى در مورد حوادث غيرمترقبه شديد انجام شود.
نکته ديگرى که بايد اضافه کنم اين است که درست است فجايع هستهاى قبلى منشا انسانى داشته است ولى اين منشا طبيعى دارد، اما بايد در نظر داشت که بسيارى از صاحب نظران محيط زيست معتقدند که در ايجاد بعضى از اين حوادث طبيعى عوامل انسانى هم دخيل باشند و در اين مورد به تغييرات آب و هوايى و گرم شدن زمين و نوع استفاده انسان از طبيعت اشاره مىکنند. بنابراين بسيارى معتقدند دخل و تصرفى که انسان در طبيعت انجام مىدهد مىتواند بر شدت حوادث طبيعى تاثيرگذار باشد.
يکى از پيش بينىهاى آخرين گزارش آب و هوايى همين حالتهاى شديد آب و هوايى بوده است. در اين مورد مىتوان به خشکسالىهاى جديد، سرماى خيلى شديد، طوفانها يا سونامىهاى خيلى شديد اشاره کرد.
در فضاى به وجود آمده بسيارى از کشورهاى عربى درباره آسيبهاى زيست محيطى احتمالى نيروگاه بوشهر ابراز نگرانى کرده اند. به نظر شما اين موضع چقدر برآمده از دغدغههاى زيست محيطى اين کشورهاست؟
به هر حال اينجا منطقه پرجمعيتى است و کانونهاى جمعيتى زيادى هم در اين منطقه وجود دارد. منطقه آسيب بسيار زيادى مثلا از ناحيه نفت و آلودگىهاى آب و غيره متحمل شده و هنوز هم حل نشده، بسيارى از همين کشورها هم خودشان در اين آسيبهاى زيست محيطى مقصر اند.
ايجاد جزاير مصنوعى جديد، از مسائلى است که به شدت به خليج فارس و اکوسيستم و محيط زيست اين منطقه آسيب مىزند. در زمان مسئوليت من در آخر دوره رياست جمهورى هشتم، ما به يکى از اجلاسهاى راپمى (ROPME) که سازمان منطقه اى حفاظت از محيط زيست خليج فارس است و بر اساس کنوانسيون کويت ايجاد شده است، پيشنهاد داديم که ارزيابى زيست محيطى براى استحصال زمين و ايجاد جزاير جديد براى کشورها الزامى باشد. اين پيشنهاد تصويب شد و منجر به اين شد که ايجاد جزاير جديد که اکوسيستم منطقه را به خطر مىاندازد ممنوع باشد.
به هر حال اگر حادثه اى در نيروگاه بوشهر رخ دهد و مسئله اى ايجاد شود، ممکن است آسيبهاى به وجود آيد بنابراين نمىتوانيم احتمال آسيبهاى محيط زيستى را نفى کنيم اما مخاطرات احتمالى آن بيشتر از مخاطراتى که در حال حاضر وجود دارد و خود کشورهاى عربى بعضى از آنها را تشديد کرده اند، نيست.
يکى از سياستهاى بلند مدت جمهورى اسلامى، استقاده از انرژى هستهاى صلح آميز است و همه دولتها هم تاکنون از توسعه فناورىهاى هستهاى استقبال کرده و با اين روند همکارى کرده اند. شايد بيشترين پايه گذارىها براى توسعه فناورىهاى هستهاى هم در دوران قبل انجام شده باشد. در عين حال همه هم بر اين مسئله تاکيد داشته اند و دارند که ايمنى و استانداردها و شاخصهاى زيست محيطى نيروگاه بايد با دقت بسيار بالا و برنامههاى مديريتى و نظارتى قوى دنبال شود.
بنابراين من فکر مىکنم اگر کشورهاى عربى بخواهند خيلى اين مسئله را بزرگ کنند، شايد مقدارى غلبه مسائل سياسى در آن مشاهده شود تا بحثهاى کارشناسي.
نظر شما :