ایران – عربستان این بار در بحرین؟
دیپلماسی ایرانی: جهان روزهای پرالتهابی را تجربه میکند. از ناآرامیها در لیبی تا حمام خون به راه افتاده در بحرین و خطر انفجار هستهای در ژاپن. روزنامه تلگراف با اشاره به جلسه شورای امنیت در خصوص حوادث لیبی مینویسد: در چند روز گذشته ذهن تمامی دیپلماتها و سفرا در شورای امنیت به حوادث لیبی معطوف بود. اما انچه که بیش از لیبی برای ما دردسرافرین خواهد بود و البته گذشته ما را تحت تاثیر قرار میدهد ماجرای بحرین است. در نخستین نگاه به ماجرای بحرین اینگونه تصور میشود که درخواست کمک خاندان سلطنتی در بحرین از خاندان سعود در حقیقت تنها راهکاری است که برای این خانواده باقی مانده بود.
این سایت در ادامه با توسل به لحنی جانبدارانه به دفاع از عملکرد خاندان سلطنتی در بحرین پرداخته و مینویسد: از زمان اغاز ناآرامی در منامه که تاریخ آن به اواسط ماه فوریه بازمیگردد خاندان سلطنتی در این کشور برای مهار اوضاع و راضی نگاه داشتن معترضان دست به هر حرکتی زد. شیخ سلمان آل خلیفه که ولیعهد بحرین به حساب میآید از نخستین روزهای اغاز ناارامی وعده داد که معترضان را با مصالحه آرام خواهد کرد. اما هر اندازه که خاندان سلطنتی پیش رفت همان اندازه هم مطالبه معترضان رنگ و بوی جدیت بیشتری به خود گرفت.
زمانی که در ابتداییترین روزهای ماه فوریه همراه با ویلیام هیگ وزیر امور خارجه به منامه سفر کردم نخستین نشانههای نارضایتی در میان شیعیان بحرین به خوبی به چشم میخورد. رهبران شیعیان در بحرین که جمعیت قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند مبنا را بر تقلید از اعتراضهای مردمی گذاشته بودند که در آن زمان در میدان تحریر قاهره جاری بود.
برخلاف آنچه که در قاهره جریان داشت و در آن معترضان به دنبال رفتن بلاشرط حسنی مبارک بودند در بحرین شواهد امر حاکی از این بود که همگان خواهان اصلاحات هستند و نه چیزی بیشتر. سقف مطالبه معترضان بحرینی اصلاحات بود و نه انقلاب. این اکثریت به حاشیه رانده شده در بحرین به دنبال بهبود اوضاع اقتصادی بودند و تمامی راهپیماییها رنگ و بوی ضد دولتی داشت و نه ضد خلیفه. در نهایت با بالا گرفتن تنش و پس از آنکه معترضان در قبال راهپیماییهای ارام خود با باتوم و برخورد فیزیکی نیروهای امنیتی روبهرو شدند، ورق برگشت.
میزان خشونت به کار گرفته شده توسط نیروهای امنیتی منجر به فوت و زخمیشدن جمعیت قابل توجهی از معترضان شد. این قبیل حرکتها در نهایت سقف مطالبههای معترضان را افزایش داد. همگان خواهان برکناری آل خلیفه هستند و اکنون دیگر هیچ کس به حکومتی کمتر از حکومت برابری شیعه و سنی رای نمیدهد.
این روزنامه انگلیسی در ادامه مینویسد: آنچه در بحرین خطرناک است شکاف میان شیعه و سنی ست. شیعیان در این کشور بیش از اندازه به ایران ارادت دارند. قریب به سی درصد از شیعیان در بحرین رگ و ریشه فارسی و ایرانی دارند. برخی اسناد تاریخی نشان میدهد که ایران در دهه هشتاد قصد ناآرام کردن اوضاع در منامه را به نفع شیعیان داشته است. همین تجربه تاریخی کافی بود تا در بحرین همگان نگران دخالتهای ایران باشند.
نویسنده این یادداشت در ادامه ایران را به ارتباطگیری با سران اپوزیسیون در منامه هم متهم کرده و ادعا میکند که بسیاری از ایرانیها بحرین را استانی از خود میدانند.
در این فضا بود که درخواست کمک ال خلیفه از ال سعود در عربستان سعودی برای مهار اعتراضها بر حساسیت حوادث جاری در بحرین افزود. از سال 1979 که انقلاب اسلامی در ایران رخ داد، طبقه روحانیت شیعه در ایران به نوعی پدرخوانده شیعیان در سرکوب قرار گرفته بحرین هم بود.
رابطه میان ایران و عربستان سعودی که در حقیقت وهابیون هستند همواره نوعی از تنش را تجربه کرده است. خاندان سعود در سالهای 1996 و 2003 ایران را به عملیاتهای تروریستی علیه خود متهم کردند. علاوه بر این اتهامها، خاندان سعود بارها سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را هم به تلاش برای برای تحریک شیعیان عربستان متهم کرده است.
5 درصد از جمعیت نوزده میلیونی عربستان سعودی را شیعیان تشکیل میدهند. اکثر این جمعیت هم در شرق زندگی میکنند که البته بهشت نفتی شبه جزیره عربستان هم است. هفته گذشته که روز خشم برای معترضان عربستان سعودی اعلام شده بود نیز اکثر اعتراضها در منطقه شرقی صورت گرفت. نیروهای امنیتی در این شهرها برای متفرق کردن معترضان به گاز اشک آور متوسل شدند.
تلگراف در ادامه مینویسد: ایران برای نشان دادن اعتراض خود به حضور خاندان سعود در منامه به قطع رابطه دیپلماتیک با بحرین بسنده کرد. مقامهای ایرانی نیز این دخالت خاندان سعود را غیرقانونی و غیرقابل قبول خواندند. اکنون بسیاری از تحلیلگران ادعا میکنند که ایران و عربستان سعودی بهانه جدیدی برای رقابت با هم یافته اند: بحرین. این رقابت هم میتواند تبعات بسیاری برای غرب به همراه داشته باشد.
تهران و ریاض همواره در پشت پرده با هم رقابتی جدی داشته اند اما شاید بحرین و ناآرامیهایش این بار بهانه ای باشد برای عیان شدن این میزان اختلاف. غربیها بیش از دیگران نگران این ناآرامیها هستند. تنش میان ریاض و تهران آن هم در منامه نه تنها به معنای بی ثباتی در منطقه است بلکه میتواند غربیها را از منبع نفتی در اختیار هم محروم کند.
نظر شما :