وتوی آمریکا کار اسرائیل را سختتر کرد
دیپلماسی ایرانی: نتانیاهو منزوی شده و به فکر چارهای است تا بتواند جای خالی حسنی مبارک را با جایگزینهای دیگری پر کند. اما ظاهرا نه تنها مشکل اسرائیل با وتوی قطعنامه منع شهرکسازی توسط امریکا حل نشده بلکه با حمایت اروپاییها از فلسطین نیز مواجه شده است. پس از وعده اتحادیه اروپا دیروز فرانسه نیز اعلام کرد که در ماه سپتامبر دولت فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت. اقای ایرانی، سفیرسابق ایران در لبنان، هم بر انزوای هرچه بیشتر نتانیاهو اشاره کرده و تاکید میکند که دودستگی در دولتش نیز باعث شکنندهتر شدن هرچه بیشتر مواضع اسرائیل در منطقه شده است.
فرانسه و برخی از کشورهای اروپایی قصد دارند که تا سپتامبر دولت فلسطین را به رسمیت بشناسند، به نظر شما این امر نشان دهنده این است که تحولی درروابط اروپا و اسرائیل بوجود امده است؟
به عقیده من نتانیاهو مدتی است که در نوعی انزوای بینالمللی به سر میبرد. در حقیقت پس از به رسمیت شناختن دولت فلسطینی توسط برخی از دولتهایی که بیشتر از امریکای جنوبی و امریکای لاتین شروع شد و گسترش پیدا کرد، نتانیاهو به دلیل مخالفتهایی که در راستای استمرار مذاکرات سازش از خود نشان داده بود، با این اقدام کشورهای مختلف تقریبا در انزوا قرار گرفت. به طور طبیعی اقدامی که امریکاییها در وتوی پیش نویس قطعنامه ای که اصرار بر توقف روند شهرک سازی در کرانه غربی کرد و این امر نادیده گرفتن 14 عضو دیگر شورای امنیت را نشان داد. بر همین اساس دولتهای اروپایی درحالیکه رسما عکسالعملی نشان ندادند اما در باطن با این امر مخالف بودند. تلاش امریکاییها این بود که نتایاهو را از این انزوا بیرون بیاوردند، اما با این وتو شرایط را برای اسرائیلیها سختتر کردند.
همچنین اعلام احتمالی به رسمیت شناختن دولت فلسطین از سوی برخی از کشورهای اروپایی نیز موضوعی است که قابل تامل است. به هر حال نتانیاهو با اروپا مشکلات زیادی دارد که بخشی از آن مربوط به گذشته و بخش دیگر آن مربوط به زمان حاضر و مباحث مربوط به شهرکسازی است. اسرائیلیها اصرار دارند با وجود اینکه یکی از پیش شرطهای مذاکره توقف شهرکسازی بوده، اما آنها به شهرکسازی ادامه دهند. به همین دلیل اروپا در مواضع خود نسبت به حمایت از اسرائیل تجدید نظر کرد و پس از وتوی امریکا شرایط برای اسرائیل سختتر هم شده است.
آیا برقراری کمیته چهارجانبه سازش هم در روند همین تصمیم طرح شده است؟
بله موضوع دیگری که هم اکنون مطرح شده قرار است کمیته چهارجانبه سازش در پاریس برقرار شود که سه عضو آن یعنی اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل در صدد هستند که پیش نویس حمایتی را ازتشکیل دولت مستقل فلسطینی تهیه کنند. بنابراین نه نتها اتحادیه اروپا و روسیه بلکه سازمان ملل هم در نظر دارند که پیش نویس متنی که حمایت از تشکیل دولت فلسطینی در داخل مرزها را داراست، تایید کند. همچنین در نظر دارند که در یکی از بندهای آن صحبت از پایتختی قطب شرقی را برای فلسطین مطرح کنند. بنابراین توصیفها باید گفت که تمامی این مسایل و موضوعاتی که از قبل هم وجود داشته به نگرانیهای نتانیاهو افزوده است.
ایا این تحولات متاثر از قیامها و تغییرات در منطقه است؟
اسرائیلیهای ناگزیرند بپذیرند که شرایط منطقه تغییر کرده است و موجی از مردم علیه دولتهایشان بویژه آنهایی که همپیمان اسرائیل بودهاند، آغاز شده است. این قیامهای مردمی در حقیقت نظامهای حاکم را تحت تاثیر قرار داده و به لرزه دراورده است. بنابراین اسرائیل هم باید به این امر توجه کند امروز در منطقه وضعیت متفاوت شده و اقای مبارک و بن علی دیگر وجود ندارند. به عقیده من نتانیاهو هم نگران همین امر است تا تلاش کند که از انزوایی که در ان هست، خارج شود.
طرحی حماس مطرح کرده که قصد دارد دودستگی را در میان فلسطینیها از بین ببرد، با توجه به شرایط تا چه اندازه این طرح باوجود اختلافهای اساسی قابل اجراست؟
در حال حاضر بهترین گزینه برای فلسطینیها همین گزینه است. باید این موضوع را بپذیریم که اقای محمود عباس مهمترین همپیمان خود را در منطقه از دست داده است. و رژیم حاکم بر مصر در گذشته تمام خط مشی دولت خودگردان محمود عباس در فلسطین را تعیین میکرد و تاثیر مستقیم بر تمام تصمیمات دولت خودگردان داشت. امروز دیگر این همپیمان وجود ندارد و پشت اقای محمود عباس خالی شده و در نتیجه در داخل احساس ضعف میکند.
بنابراین در بحث کلی فلسطین که هم مردم مظلومی که آواره هستند و یا مردمی که در داخلند و تحت شرایط بسیار سخت امنیتی بسر میبرند، حماسیها این طرح را بادرایت بسیار خاصی مطرح کردند. هم به لحاظ انسانی و اصولی درست است و هم شرایط مناسبی است که حماس از فشار مصرخارج شدند، به دلیل اینکه مصریها بسیار اصرار داشتند که نظرات آنها در مذاکرات مطرح شود. همانطور که میدانیم در ده دوره مذاکرات خودگردان و حماسیها مصری ها یعنی اقای عمر سلیمان بر ان اشراف داشتند و بیشتر امتیازات به سمت دولت خودگردان بود. اما هم اکنون ضعف حاکم بر دولت محمود عباس بیشتر شده و حماس هم سعی دارد از این فرصت استفاده کند. اما فارغ از این بحث نیز که با چه نیتی حماسی ها انجام دادند، شاید بهترین گزینهای که باید مطرح می شده همین موضوع وحدت دوطرفه است. البته باید به این امر هم اشاره کرد، شکافهایی که بین دو طرف وجود دارد و از گذشته هم بسیار مطرح شده و به نتیجه هم نرسیده اند، همچنان این مسایل میتواند به عنوان یک چالش این وحدت را دچار مشکل کند.
با توجه به این مسایل آیا امکان مذاکرات فراهم میشود و با توجه به اینکه برخی سیاستمداران همچون هگ بریتانیایی اشاره کرده است که نتانیاهوباید در مذاکرات امتیازاتی بدهد تا به نتیجه برسد، ممکن است که این اتفاق بیفتد؟
نه تنها ویلیام هگ این صحبت را کرده است، بلکه در داخل صهیونیستها نیز از این قبیل صحبتها شده است. دو گروه در کابینه نتانیاهو هستند که یک گروه تندرویی که عبارتند از حدود هشت وزیر هستند که اصرار بر ادامه شهرکسازیها دارند اما در مقابل آنها جناحی هستند که میتوان گفت اقای باراک این دیدگاه را مطرح میکند که معتقد است فرصت را نباید از دست داد و باید هرچه زودتر وارد مذاکرات با فلسطینیها شوند. بنابراین این دودستگی یک نوع شکنندگی را برای نتانیاهو ایجاد میکند که هرلحظه ممکن است وضعیت ثبات دولت را بهم بزند و امکان فروپاشی آن بیشتر شود. اما نکته دیگر این است که نتانیاهو قرار است طرحی ارائه دهد که در آن از مذاکره با فلسطینیها صحبت شده به علاوه اینکه تشکیل دولت فلسطین را در مرزهای موقت به رسمیت میشناسد به شرطیکه اجازه دهند که شهرکسازی به شکل انبوه وجود داشته باشد. من معتقدم که هم اکنون شرایط برای اسرائیل با توجه به این شروطی هم که مطرح میکند، چندان مناسب نیست. کمااینکه فلسطینیها نیز مذاکره با این شرایط را نپذیرفته است. بنابراین افق برای مذاکرات افق واقع بینانهای نیست.
نظر شما :