تبدیل همايش گفت و گوهاى ايران و عرب به يک گفت و گوى پرچالش

۲۷ آبان ۱۳۸۶ | ۰۲:۰۲ کد : ۱۰۵۷ اخبار اصلی
نخستين همايش «گفت و گوهاى ايران و عرب؛ نگاه مصرى – نگاه ايرانى» از امروز 26 آبان در تهران و در مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامى آغاز به کار کرد.
تبدیل همايش گفت و گوهاى ايران و عرب به يک گفت و گوى پرچالش
نخستين همايش «گفت و گوهاى ايران و عرب؛ نگاه مصرى – نگاه ايرانى» از 26 آبان در تهران و در مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامى آغاز به کار کرد.
 
سخنرانى افتتاحيه اين همايش توسط «سيد محمد خاتمى» رئيس‌جمهورى سابق ايران انجام شد و پس از خوشامدگويى «سيد کاظم موسوى بجنوردى»، آقايان «هادى خانيکى» و «دکتر ناديه مصطفى» (از مصر) به گزارش‌هاى آغازين خود را آغاز کردند.
 
آقای خاتمى به عنوان میزبان همایش  به يادآورى جايگاه ايران و مصر در منطقه‌ خاورميانه توسعه را يکى از نيازهاى اين دو ملت برشمرد. به گفته او، دموکراسى کم هزينه‌ترين و در عين حال پرفايده‌ترين راه در برقرارى نظم اجتماعى است که راهى جز پذيرش آن نداريم.
 
وى با برشمردن خطرات اسلام‌هراسى و اسلام واپس‌گرا، اين دو تهديد را به دو لبه‌ تيغى تشبيه کرد که اسلام واقعى در ميان آنها قرار گرفته است. وى گفت: « اسلام‌هراسى و اسلام واپس‌گرا دو قطعه‌ پازل تکميل‌کننده‌ هم هستند؛ يکى به نام اسلام مى‌کشد و دستاوردهاى بشر را ناديده مى‌گيرد و ديگرى با تکيه بر رفتار اولى اسلام را واپس‌گرا معرفى مى‌کند؛ در اين شرايط ارايه گفتمانى منطقى از اسلام که با خرد، عدالت و کرامت انسان سازگار است، مى‌تواند هويتى به ما ببخشد که در برابر همه دستاوردهاى تمدن بشرى بدرخشيم 
 
نشست نخست اين همايش با سخنرانى «سيد محمد موسوى بجنوردى» مدير مرکز دايره‌المعارف اسلامى آغاز شد.
 
وى در ابتداى سخنان خود همکارى‌هاى انديشمندان ايرانى و مصرى را بسيار ارزنده توصيف کرد و اظهار داشت که امروزه بلايى گريبانگير مسلمانان شده که همان بينش سلفى و نوع مبارزه‌اى است که آنها در پيش گرفته‌اند.
 
موسوى بجنوردى با طرح اين سوال که چرا امروز در قرن 21 و عصر اطلاعات و اوج حرکت مدرنيته چنين مسايلى بايد به وجود آيد؟ گفت:« انديشمندان ايرانى و مصرى بايد به دنبال راه حل اين گونه مسايل باشند.
 
وى يکى از پيامدهاى مدرنيته را مسوول ساختن انسان‌ها دانست و گفت: « بر خلاف مدرنيته در نگاه سلفى‌ها انسان کاره‌اى نيست. انسان سلفى ديگر داراى خوى انسانيت، استقلال، عشق و محبت نيست و تنها به يک ابزار تبديل مى‌شود و در اينجاست که بايد نقش انديشمندان مصرى و ايرانى تجلى يابد و راهى را به مسلمانان نشان دهد که اين راهنمايى‌ها و نقش‌ها و همکارى‌هاى دو طرفه مى‌تواند در منطقه خاورميانه بسيار مثمرثمر باشد.
 
سخنران بعدى نشست دکترهادى خانيکى، مدير مرکز گفت‌وگوى تمدن‌ها بود. وی با ابراز تاسف از اين که گفت‌وگوى فرهنگ‌ها و تمدن‌ها در ايران به طور جدى مورد اهتمام قرار گرفته نشده، اظهار اميدوارى کرد که اين کاستى‌ها جبران شود.
 
دبير اولين همايش "گفت‌وگوى ايران و عرب؛ نگاه مصرى، نگاه ايرانى" اظهار داشت  اين همايش داراى 5 نشست تخصصي که اين نشست‌ها به ترتيب درباره‌ رويکردهاى سياسى و فرهنگى منطقه‌يى، تجارب اصلاحات ميان موازنه‌هاى داخلى و فشارهاى خارجى، دخالت خارجى، اهداف، ابزارها و راه‌هاى رويارويى در نگرش مصرى و ايرانى، خاورميانه، شکاف‌هاى تاثيرگذار و اسراييل در نگرش ايرانى و مصرى و اروپا و آسيا در راهبردهاى مصرى و ايرانى خواهد بود.
 
آقای خانيکى ادامه داد که نگاه مصرى و ايرانى براى ما داراى اولويت بوده و هست، اما سعى مى‌کنيم تا متفکرين ترکيه را نيز به اين جمع اضافه کنيم و اين توافق نامه‌اى است که با دوستان مصرى‌مان بر سر آن به نتيجه رسيده‌ايم. اکنون قاهره، استانبول و تهران از جمله کشورهايى هستند که آماده رويارويى با چالش‌ها هستند.
در ادامه اين همايش دکتر ناديا مصطفى از استادان علوم سياسى دانشگاه قاهره سخنرانى کرد. وى با اشاره به مسئله گفت‌وگوى تمدن‌ها اظهار داشت: « مطالعات ما در دانشگاه قاهره ثابت کرده است که براى پيشبرد امر گفت‌وگوى تمدن‌ها و فرهنگ‌ها، تنها گفت‌وگوى مصرى‌ها کافى نيست. ما بايد با پشتوانه‌هاى فرهنگى مشترک اين برنامه را ادامه دهيم و اميدواريم که همايش امروز آغازى باشد براى يک راه پرشکوه.
 
سخنران بعدى همايش آيت الله سيدمحمد موسوى بجنوردي که در تبيين نقش مصر و ايران در تقريب مذاهب سخن گفت. وى اظهار داشت: اسلام براساس توحيد کلمه و کلمه توحيد بناست و از آنجا که انسان موجودى مدنى الطبع و خواهان همزيستى با ديگران است ايجاد قوانين و مقررات براى بهبود روابط با ديگران را به نفع خود مى داند و براى توحيد و ايجاد وحدت تلاش مى کند. به حکم عقل هر جامعه اى در تصميمات خود بنا را بر ايجاد اتحاد بيشتر و نزديک کردن قرار مى دهد.
 
وى با اشاره به آيه "يدالله مع الجماعه" اظهار داشت: « جماعت اساس قدرت است و انسان از آنجا که موجودى مدنى الطبع است همواره از هرج و مرج گريزان بوده و همواره وحدت را مدنظر خودقرار مى دهد و وحدت هم زمانى تحقق مى يابد که اختلافات کمتر بوده و جامعه به سوى تفاهم پيش برود و مدينه فاضله تشکيل شود.
 
آقای بجنوردى ادامه داد که مدينه فاضله زمانى محقق مى شود که تفاهم، انسجام و هماهنگى ايجاد شود. به همين دليل است که خداوند در قرآن همواره مسلمانان را به در پيش گرفتن وحدت و پيروى از عقل و فطرت و حسن همزيستى ، تفاهم و نزديکى با يکديگر دعوت مى کند.
 
وى همچنين اسلام را دين انسانيت و نجات دهنده‌ بشر از تفرقه توصيف کرد و اظهار داشت که  خداوند مسلمانان را به اطاعت از پيامبر(ص) دعوت کرده، چرا که اختلافات موجود موجب شکست پيروان آنها خواهد شد، اما با وجود وحدت و اتحاد شوکت و عظمت اسلام محقق خواهد شد.
 
وى در پايان سخنان خود امام خمينى(ره) را مشهورترين منادى وحدت دانست و اظهار داشت: همه ما مسووليم که شيوه آن امام (ره) را ادامه داده و ايشان را درک کنيم. هم چنين معتقدم آن چه که موجب خصومت مى شود، مسايل تفرقه افکنانه است.
 
پس از آن «دکتر محمد سعيد ادريس» استاد برجسته دانشگاه قاهره و يکى از کارشناسان به نام مسائل عرب و خاورميانه به سخنرانى پرداخت که در نهايت سخنرانى وى به يک بحث داغ و پرتنش در همايش تبديل شد.
 
 
دکتر ادريس در ابتدا به اتهام‌ها و شايعات موجود در خاورميانه اشاره کرد و گفت: امروزه بحث‌هايى چون درگيرى‌ها طائفه‌اى و هلال شيعى در منطقه مطرح شده که تازگى دارد. ما پيش از اين چنين بحث‌هايى نداشتيم.
 
وى سپس به نقش سيد محمد خاتمى رئيس‌جمهورى ايران در تحولات اصلاح‌طلبنانه ايران و منطقه اشاره کرد و گفت: «جوامع عربى به محمد خاتمى حتى بيشتر از ملت ايران احتياج دارد
 
دکتر ادريس سپس به روابط ايران و مصر پرداخت و گفت: «ملت‌هاى ايران و مصر مشترکات بسيارى دارند. هر دوى ما به آل‌البيت و خاندان پيامبر اعتقاد و علاقه خاصى داريم. اين علاقه از قديم در ميان مردم مصر بوده و از قبل از حکومت فاطمى‌ها و تا بعد از آن و حتى تا کنون بدون هيچ تغيير و دگرگونى باقى مانده است
 
 
وى سپس به تاريخ روابط ايران و مصر پرداخت و گفت: «روابط ايران و مصر تا قبل از دهه پنجاه محدود به نگرش‌هاى طائفه‌اى نبود. موضوع مصر در آن موقع همواره جزو اولويت‌هاى برنامه‌هاى وزارت امور خارجه ايران بود. آن موقع روابط ايران و مصر در يکى از بهترين‌ حالت‌هاى خود بود.
 
 
 اين روند تا دوران روى کار آمدن عبدالناصر يعنى دهه شست ادامه داشت. پس از آن مصر به دنبال وحدت عربى بود و سعى مى‌کرد نگاه خود را به مسائل منطقه‌اى بيشتر پان‌عربيستى کند. در مقابل ايران خود را به غرب نزديک کرده بود. اين نگرش در زمان انور سادات کاملا تغيير يافت. به گونه‌اى که روابط ايران و مصر بسيار به هم نزديک شد و قاهره و تهران تبديل به دو متحد مهم منطقه‌اى شدند
 
وى در ادامه افزود: «اما در دهه هشتاد همه چيز دوباره تغيير کرد. در اين دهه مصر سياست نزديکى به غرب را اتخاذ کرده بود و روز به روز مواضع خود را به غربى‌ها نزديک مى‌کرد. در مقابل ايران عليه غرب، اسرائيل و آمريکا شده بود و اين موضوع خود سبب مى‌شد که ايران و مصر علنا رو در روى هم قرار گيرند.
 
دکتر ادريس سپس به دوران انقلاب اسلامى پرداخت و گفت: «آغاز انقلاب اسلامى در ايران سبب شد تحولات شگرفى در ايران و منطقه بوجود آيد. ايران پس از انقلاب خود را يک کشور اسلامى شيعى با هدف ايدئولوژى شيعى اسلامى معرفى مى‌کرد به گونه‌اى که براى نخستين بار مذهب شيعه اثنى عشرى را مذهب رسمى کشور اعلام کرد.
 
در اين شکى نيست که 90 درصد مردم ايران شيعه هستند و مردم سنى در اقليت قرار دارند. در مقابل تمام کشورهاى همسايه عراق از مذهب سنى تبعيت مى‌کردند. گفتمان ايران در ايران، عراق و لبنان شيعى است گرچه اين گفتمان در فلسطين اکنون سنى است.
 
 وى سپس به مقايسه ايران و مصر در رابطه با نگرش طائفه‌اى پرداخت و گفت: «شايد گفته شود مصر هم از نگرش طائفه‌اى تبعيت مى‌کند. اما نگرش طائفه‌اى مصر با ايران تفاداوت دارد. مصر از گفتمان شيعه و سنى تبعيت نمى‌کند. در مصر از هر کس بپرسيد مذهبت چيست تنها مى‌گويد، مسلمان نامى از شيعه و سنى نمى‌آورد
 
 
وى سپس به دوران رياست جمهورى آقاى خاتمى اشاره کرد و گفت: «در زمان آقاى خاتمى با وجود گفتمان شيعى چون سياست تنش‌زدايى بويژه با کشورهاى همسايه مطرح بود، گفتمان شيعى گفتمان تفاوت‌هايى کرده بود و اعتدال‌هايى را در نظر مى‌گرفت.
دکتر ادريس سپس به نقش ايران در عراق پرداخت و گفت: «ايران نقش مهمى در درگيرى‌هاى طائفه‌اى و سياست‌هاى جارى در عراق دارد. هم‌اعراب و هم‌غرب ايران را متهم به تجزيه‌هاى طائفه‌اى در عراق کرده‌اند. به اعتقاد من اين موضوع بايد مورد بررسى دقيق قرار بگيرد. پيش از اين در عراق بحث طائفه‌اى مطرح نبود. در جنگ ايران و عراق 60 درصد سربازهاى عراقى که با ايران مى‌جنگيدند شيعه بودند با وجود اين که مى‌دانستند در حال جنگيدن با يک کشور شيعى هستند. من معتقدم ايران و عراق مشترکات بسيارى براى نزديکى روابط دارند. مشترکاتى که مى‌تواند آنها را فراتر از نگاه‌هاى طائفه‌اى به هم نزديک کند.
 
 
دکتر ادريس در ادامه سخنرانى خود به حق هسته‌اى ايران اشاره کرد و گفت: «به اعتقاد من انرژى هسته‌اى حق مسلم ايران است و برخوردارى ايران از انرژى هسته‌اى مى‌تواند تاثير مستقيم وبسيار مثبتى در روابط ايران و مصر بگذارد. به اعتقاد من اين موضوع مى‌تواند زمينه‌ساز نزديکى بيش از پيش روابط مصر حتى بيش از گذشته به هم باشد. انرژى هسته‌اى ايران نه تنها به نفع مصر است بلکه مى‌تواند به نفع تمام اعراب باشد. بويژه اين که مى‌تواند يک جبهه منطقه‌اى قدرتمند در برابر اسرائيل و آمريکا ايجاد کند که بطور قطع به نفع اعراب است.
 
 
 
سخنان دکتر ادريس در زمينه نقش طائفه‌اى ايران در عراق واکنش‌هايى نيز در بر داشت.
 
 
سيد محمد ابطحى رئيس دفتر اسبق سيد محمد خاتمى رئيس‌جمهورى ايران و رییس مرکز گفت وگوی ادیان در حاشيه همايش به ادريس گفت: «در طول دوران هشت سال جنگ ايران و عراق دولت مصر بى‌وقفه از رژيم بعث حمايت مى‌کرد و رسما مخالفت خود را با جمهورى اسلامى ايران ابراز مى‌داشت. پس از پايان جنگ نيز حسنى مبارک و دولتش حاضر نشدند نگرش خود را نسبت به ايران تغيير دهند. آنها هنوز هم با نگاه سابق خود به ايران مى‌نگرند. پس چگونه مى‌توانيد بگوييد، مصر از نگاه طائفه‌اى بر خوردار نيست؟دکتر ادريس به اظهارات آقاى ابطحى هيچ پاسخى نداد و تنها به لبخندى بسنده کرد.
  
سيد صادق حسينى نيز از اظهارات دکتر ادريس انتقاد کرد و با حضور در جايگاه سخنرانى گفت: «شما بايد فرهنگ ايران را از فرهنگ عرب جدا کنيد. فرهنگ ايران با فرهنگ عرب تفاوت دارد و خواه ناخواه منشعب از نگاه شيعى است. در ايران هر کسى با هر نژادى خود را در وهله نخست شيعه مى‌داند. ثانيا ايران همواره اعلام کرده است، از يکپارچگى عراق حمايت مى‌کند و هيچ تفاوتى ميان شيعه و سنى و مسيحى و غيره در عراق با يکديگر قائل نيست و آن را يک کشور واحد مى‌داند.     
 
ديگر سخنران اين همايش محسن آرمين بود. آرمين با بيان اين که دو کشور مصر و ايران مشترکات تاريخى، فرهنگى و اجتماعى زيادى با يکديگر دارند، اظهار داشت: « اين مشترکات صرفا به وجود روابط تاريخى و فرهنگى – تمدنى در دوره پيش از اسلام و داد و ستدهاى فرهنگى در قرون اوليه و ميانى پس از اسلام محدود نمى شود. آن سوابق فرهنگى ، تاريخى و دينى به علاوه عواملى همچون موقعيت هاى ژئوپلتيک و جايگاه ويژه اى که اين دو کشور در جهان اسلام دارند، مشابهت هاى فراوانى را در مسير تحولات اجتماعى و فکرى سياسى اين دو جامعه در قرن اخير داشته است.
 
وى در ادامه به مشترکات تاريخى دو کشور از جمله اشغال مصر از سوى ناپلئون در سال 1798 و هم چنين شکست ايران در جنگ با روسيه در سال 1813 اشاره کرد و افزود: « تفاوت اين دو مشترک فرهنگى هم در اين بود که برخلاف روش سرداران فاتح، ناپلئون با مجموعه فرهيختگان فرانسوى وارد مصر مى شود که آنها توانستند درک مستقيمى از غربى ها داشته باشند، اما در مورد ايران در زمان ولايت عهدى عباس ميرزا و مرگ وى مانع از آن بود که روند نوسازى از هدفمندى ويژه اى برخوردار باشند ‌.
 
آقای آرمين اظهار داشت: « مصر و ايران در فراز و فرودهاى تمدنى و تاريخى و هم در دگرگونى هاى مهم فرهنگى و سياسى دو نقطه مهم رقابت و همکارى در خاورميانه بوده اند. جهان زيست‌هاى مشابه اين دو جامعه و مسايل مشترک آنها در مواجهه با دنياى جديد، نگاه مصرى و نگاه ايرانى را در جهان انديشه اسلامى چنان به هم نزديک کرد که امروز نمى توان از گفت و گو ميان اسلام و غرب سخن گفت و از لزوم گفت و گوى نخبگان، عالمان و انديشمندان ايرانى و مصرى بر سر مسايل مبتلا به جهان کنونى غافل ماند.
 
وى ادامه داد که البته ايرانيان و مصريان در فرآيند ارتباط و گفت و گو تجربه هاى تمام و ناتمام زيادى داشته اند. پس بهتر آن است با نگاهى عميق و تاريخى ريشه‌ها و ضرورت‌هاى نو را باز يابند‌.
آرمين در پايان خاطرنشان کرد: « به نوشته مورخان آغاز روابط ايران و مصر به پنج قرن پيش از ميلاد مسيح برمى گردد که موقعيت جغرافياى مصر به عنوان محل برخورد سه قاره‌ى آسيا، آفريقا و اروپا در کانون رقابت هاى ميان ايران ويونان قرار مى گرفت.
 
در ادامه همايش دکتر صادق آيينه‌وند به ايراد سخنرانى پرداخت. اين محقق در سخنانى در خصوص مشترکات تاريخى ايران ومصر اظهار داشت: « شاخص ما در جهان اسلام دو مساله فقه ابوحنيفه و ابن رشد است.
 
وى در ادامه به سخنان ابن رشد مبنى بر اين که ما بايد همواره حقيقت را بگوييم چه در دين ما باشد و چه نباشد، گفت که از مشترکات تاريخى ايران و مصر مسايلى چون خلافت، مشروطه و مشروعه است‌.
 
وى در ادامه خواهان بازنگرى در امر گفت وگو شد و افزود: « بايد برخورد درستى با افکار و انديشه ها صورت گيرد تا راهى براى بهتر شناختن دنيا بيابيم و اگر ما مرزها و مناسبات را بشناسيم و به حرف گذشتگان توجه کنيم، هيچ گاه جهان اسلام به بلايى که اکنون با آن مواجه است ، دچار نخواهند شد
دکتر آيينه‌وند در پايان تصريح کرد که  تنها راه براى پشت سر گذاشتن موانع، گفت و گو و تحمل پذيرى است.

نظر شما :