مثبت و منفی‌هاى گزارش جدید آمانو

۰۶ فروردین ۱۳۹۰ | ۱۸:۱۲ کد : ۱۰۵۳۲ اخبار اصلی
گفت و گوى ديپلماسى ايرانى با دکتر حسام الدين واعظ زاده
 مثبت و منفی‌هاى گزارش جدید آمانو

ديپلماسى ايرانى: در کش و قوس‌هاى تحولات خاورميانه، مسئله هسته‌اى ايران، مسئله اى است که از نگاه کشورهاى غربى که به شدت درگير اين تحولات هستند، دور نمانده است. گزارش مديرکل آژانس بين المللى انرژى اتمى‌به شوراى حکام و موضع گيرى‌هاى جديد کشورهاى غربى در زمينه اين مسئله به وضوح نشان مى‌دهد که مسئله ايران از دستور کار کشورهاى غربى خارج نشده است. ديپلماسى ايرانى اين مسئله را در گفت و گو با دکتر حسام الدين واعظ زاده، استاد دانشگاه تهران و تحليلگر مسائل بين المللى بررسى کرده است.

آقای دکتر همانطور که اطلاع دارید روز شنبه سومین گزارش يوکيا آمانو، مديرکل آژانس بين المللى انرژى اتمى ‌در سال جاری به شورای حکام و شورای امنیت سازمان ملل ارائه شد. به نظر شما این گزارش حاوی چه نکات مهی است؟

گزارش‌های آقاى آمانو ادامه همان روش آقای البرادعی است که نکات منفی و مثبت را با هم آورده است. گزارش اخير ايشان را بايد در دو محور بررسى و تحليل کرد. يکى فعالیت‌ها و پیشرفت‌های صلح آمیز ایران در عرصه دستیابی به انرژی هسته‌ای است، و دوم مطالبات آژانس و شورای امنیت. اما همچنان موارد منفی در بیانیه کل همکاری‌های ایران با آژانس را تحت الشعاع قرار داده است در واقع محورها و عناوينى که ايشان در اين گزارش به آن‌ها اشاره کرده و درباره آن‌ها بحث کرده است، عناوین و محورهايى است که در زمان آقاى البرادعى هم مطرح مى‌شد. البته نوع گزارش کم و بيش تفاوت‌هايى کرده، مثلا تقسيم بندى و جدا کردن مسائل فنى و مسائل ادعايى شوراى حکام و شوراى امنيت يکى از اين تفاوت‌ها است. اما این روش تغییری در محتوای بیانیه ايجاد نکرده است.

اما در مورد تعهداتى که ايران دارد، در جاى جاى اين گزارش که شامل چهل و هشت بند است، در حدود نيمى ‌از اين بندها به این اشاره شده که ايران نسبت به تعهدات خود کوتاهى کرده است. البته در اين گزارش به پيشرفت‌هاى ايران در فناورى‌هاى نوين از جمله غنى سازى ليزرى اشاره شده است. تاييد اين پيشرفت‌ها نکته اى است که آژانس به آن اشاره کرده و مى‌تواند برداشت مثبتى باشد که آژانس از پيشرفت‌هاى ايران مطلع است.

اما اين نکات مثبت در آن حد نيست که ما بتوانيم بگوييم اين گزارش، گزارش مثبتى است. خواسته‌ها و درخواست‌هايى که اين گزارش از ایران دارد، متعدد است و اين‌ها بعضا با مسائل و قطعنامه‌هاى شوراى امنيت مخلوط شده و در جاى جاى اين گزارش از شوراى امنيت نام برده شده که ايران به قطعنامه‌هاى شوراى امنيت بى توجهى کرده است. درخواست تعليق غنى سازى و تمام فعاليت‌هاى مرتبط به آن يکى از مواردى است که خيلى پررنگ در اين گزارش در چندين جا تکرار شده که اين نکته کم اهمیتی نيست. هنوز آژانس بين المللى انرژى اتمى ‌از ايران درخواست مى‌کند که غنى سازى اورانيوم را تعليق کند و اين مسئله به طور پررنگ منعکس شده است. ضمن اين که يکى از پشتوانه‌هاى اين ادعا، قطعنامه‌هاى شوراى امنيت ذکر شده است که از ايران خواسته غنى سازى را به طور کامل تعليق کند. به بیان دیگر در اين گزارش به ادامه غنى سازى در ايران اشاره شده است که اين قطعا نکته مثبتى براى ايران نيست.

هم‌زمان با انتشار اين گزارش، سوخت نيروگاه اتمى‌ بوشهر از قلب راکتور اين نيروگاه خارج شده است. عده اى علت اين اقدام را تمهيدات ايمنى مى‌دانند. به نظر شما اين گزارش مى‌تواند عامل خروج سوخت از قلب راکتور نيروگاه اتمى ‌بوشهر باشد؟

در اين گزارش در يک بند به اين مسئله اشاره شده است که بايستى اين سوخت از قلب راکتور خارج شود و اين به اطلاع آژانس رسيده و آن‌ها هم اين را تاييد کرده اند. با توجه به سخنان مقامات ايرانى و روس و هم چنين نظرات آژانس، به نظر مى‌رسد اين اقدام بيشتر جنبه فنى دارد که آژانس هم در جريان است و بعد سياسى ندارد هر چند برخی رسانه‌های غربی آن را نوعی مانع برای کند شدن و روند به نتیجه رسیدن پروژه بوشهر مطرح کرده اند. معمولا اين مشکلات در زمان بهره بردارى از مراکز توليد انرژى که از سوخت اتمى‌ استفاده مى‌کنند اتفاق مى‌افتد. اين مورد هم براى ايران پيش آمده و روسيه متعهد است که آن را به نحو احسن حل کند و در راه اندازى نيروگاه اتمى‌ بوشهر همکارى کامل را داشته باشد.

رويه برخورد غرب با مسئله هسته‌اى ايران به اين صورت بوده است که ابتدا گزارش مديرکل به شوراى حکام آژانس ارائه مى‌شود و قطعنامه شوراى حکام مبناى قطعنامه شوراى امنيت قرار مى‌گيرد. اين گزارش پتانسيل آن را دارد که مبناى فشار و تحريم بيشتر ايران قرار گيرد؟

بايد اين مسئله را در دو سطح تحليل کنيم. يک سطح در رابطه با خود فعاليت‌هاى آژانس بين المللى انرژى اتمى‌در ارتباط با اين مسئله است و ديگرى سطح بين المللى یعنى مسائلى که در سطح بين المللى در حال حاضر در حال وقوع است و به نحوى با مسئله هسته‌اى ايران در ارتباط است و مى‌تواند بر آن تاثير گذارد.

در رابطه با خود آژانس در اين بيانيه همان طور که گفته شد بندهاى متعددى وجود دارد که اعلام مى‌کند ايران بر اساس قطعنامه‌هاى شوراى امنيت به ويژه به توقف غنى سازى عمل نکرده، به تعليق پروژه‌هاى آب سنگين توجهى نشان نداده و به درخواست‌هاى آژانس توجه نکرده است. در بند شش اين گزارش آمده است که ايران از اطلاع رسانى در مورد ابعاد نظامى ‌فعاليت‌هاى نظامى‌ خود، هم‌چنان طفره رفته و اين با نگرانى در بیانیه ذکر شده است. در اين بيانيه آمده است که ايران از سال 2008 توجهى به اين خواسته آژانس نکرده است. اين نکات مثبت نيست. اين که ما بگوييم بخش عمده اين بيانيه نکات مثبتى دارد، به نظر نمى‌رسد نزديک به واقعيت باشد. البته مى‌توانيم تفسير خوش بينانه اى براى خود داشته باشيم ولى تفسير بدبينانه اى هم وجود دارد. ما بايد ببينيم کسانی که این بیانیه را صادر کرده اند چه دیدگاهی دارند؟ آیا برداشت و تفسیر آنها نیز همانند برداشت و تفسیر رسمی ایران است؟

ایران ضمن آنکه می‌بایست اصول برنامه هسته‌ای و حقوق خود را بطور مستمر به جهانیان توضیح دهد باید به این واقعیت توجه داشت که اعضای بانفوذ در آژانس به دنبال پیگیری مسئله هسته‌ای ایران هستند و می‌توانند این مسئله را دوباره در شورای امنیت مطرح کنند. آنها هستند که می‌توانند قطعنامه شورای امینت و تحریم‌های بیشتر علیه ایران تصویب و اعمال کنند.

البته این که این تحریم‌ها تا چه حد بر ایران تاثیر دارد بحث جداگانه اى است. اما باید دید برداشت آن‌ها از این بیانیه‌ها چیست؟ و در مرحله بعدی چه برنامه ای برای بازی در سطح بین المللی دارند. آیا آن‌ها در مورد مشکلاتی که با مسئله هسته‌ای ایران دارند مجاب شده اند؟ به نظر نمی‌رسد سیاست‌های آمریکا و اروپا تغییری کرده باشد. اگر چه با تحولات جهان عرب آنها فضای مناسبی برای برخورد با ایران را در کوتاه مدت ندارند.

باید چنین سوال شود که چرا ممکن است غربی‌ها از این بیانیه علیه ایران و برای فشارهای بیشتری به ایران استفاده نکنند؟ مگر چه اتفاقی میان ما و آنها رخ داده است؟ یکی از موارد مهمی که در بند 41 این بیانیه دیده می‌شود این است که ایران، برخلاف قطعنامه شورای امنیت، پروتکل الحاقی را اجرا نمی کند. این نکته منفی دیگری علیه ایران است که در این بیانیه آمده است.

تحولاتی که در چند هفته اخیر در خاورمیانه و جهان عرب رخ داده است چه تاثیری بر مسئله هسته‌ای ایران گذاشته است؟

همانطور که اشاره شد تحولاتی که در حال حاضر در جهان عرب در حال وقوع است در کوتاه مدت می‌تواند باعث شود که مسئله هسته‌ای ایران در سطح بین المللی کمتر مورد توجه قرار گیرد و به خاطر مشکلاتی که کشورهای غربی در رابطه با مدیریت و دخالت در بحران‌های جهان عرب دارند، موضوع ایران تا مدتی که تحولات به نتیجه قطعی نرسیده از سوی این کشورها و در رسانه‌ها کمرنگ‌تر مطرح شود. البته این پیش بینی هر چه زود هنگام است اما آینده تحولات جهان عرب اگر منجر به کاهش نفوذ آمریکا و روی کار آمدن دولتهای مستقل شود نه تنها نوعی و تحول در سیستم بین الملل اتفاق خواهد افتاد، بلکه چرخشی در خاورمیانه و در پرونده هسته‌ای ایران بوجود خواهد آمد که به نفع ایران خواهد بود.

ایران بعد از انتشار این گزارش اعلام آمادگی کرده است که در قالب 1+5 به مذاکرات ادامه دهد. به نظر شما ممکن است قبل از این که طرف غربی دست به اقدام جدیدی بزند و قطعنامه یا تحریم‌های جدید را تصویب و اعمال کند شاهد از سر گیری مذاکرات باشیم؟

تحرکاتی از سوی غرب و اتحادیه اروپا در جریان است. سفر وزیر خارجه ایتالیا و دیدار وزیر خارجه با اشتون انجام شده می‌تواند گامی برای ادامه مذاکرات باشد. به نظر می‌رسد با توجه به تحولات بین المللی، نوعی زمینه برای گفتگوی بیشتر بین کشورهای غربی به خصوص اتحادیه اروپا با ایران ایجاد شده است. ولی هرچند این گفتگوها ممکن است ادامه پیدا کند، با این حال به نظر نمی‌رسد که تغییر عمده ای در درخواست‌های دو طرف ایجاد شده باشد.

بر اساس موارد و اطلاعات موجود مسئله هسته‌ای ایران موضوعی است که از دستور کار کشورهای غربی و خصوصا اتحادیه اروپا که در آژانس نقش مهمی دارند خارج نمی‌شود. ممکن است در پیگیری و توجه به آن تاخیر ایجاد شود ولی به نظر نمی‌رسد در موضع آنها تغییری حاصل آید. نشانه‌ای که این روزها از سوی اروپا برای مذاکره دیده می‌شود به نظر نمی‌رسد دستور کارشان عوض شده باشد. اگر این بیانیه را مبنای تحلیل قرار دهیم دیده می‌شود که بیش از 20 نکته منفی علیه ایران در این بیانیه مطرح شده است. قطعا کشورهای غربی به این نکات منفی توجه می‌کنند و به نظر نمی‌رسد در گفتگوهای خود این نکات را نادیده بگیرند و از کنار آن به سادگی بگذرند.


نظر شما :