ميراث عبدالناصر و تاثير آن بر انقلاب جوانان مصر
ديپلماسى ايرانى: هدی، عبدالناصر، دختر رئیس جمهوری اسبق مصر میگوید که مشابهاتهای بسیاری میان مصر کنونی با گذشته وجود دارد. وی در این باره میگوید: «روزهای ملی شدن کانال سوئز احساس بسیار غرورآمیز و روحیهبخشی بود. غروری که قدرت مردم آن را ايجاد کرد و باعث شد که پدرم نیز جرات بیابد و قدرت بگیرد و ما هم به طور ويژه جرات بیابیم. همین ها باعث شدند تا پدرم پس از استعفایش در جنگ شش روزه در جنگ با اسرائیل در سال 1967 اکثریت مردم پافشاری کنند که به قدرت باز گردد.»
هدى عبدالناصر استاد دانشگاه علوم سیاسی دانشگاه قاهره در گفتگو با هفتهنامه الاهرام درباره تحولات اخیر مصر همچنين تاکید میکند، من به جوانان کشورم افتخار میکنم. مردم فکر میکردند که جوانان امروز سیاسی باشند اما مىگفتند اين که آنها بخواهند دیکتاتور را کنار بگذارند، اشتباه است. بیشک پدرم هم اگر بود به این جوانان افتخار میکرد. او نیز اگر بود به جوانانی که در خیابان التحریر دست به تظاهرات زدند و اصرار میکردند که اصلاحات عمیق سیاسی صورت بگیرد و جامعه تغییر کند، افتخار میکرد.
وی همچنین گفت: «انقلاب ناصر هسته اصلی اسطورههای انقلابی مصر و جهان عرب به طور کلی شد. به همین دلیل هم ما در میدان التحریر شاهد عکسهای ناصر در دستان تظاهر کنندگان بودیم. شما عکسی از دیگر رهبران سابق مصر در دست تظاهرکنندگان نمیدیدید. تنها عکس ناصر ديده مىشد. حتی جوانانی که در زمان قدرت ناصر به دنیا نیامده بودند، عکس ناصر را برافراشتند. من این نکته را نه براى اين که چون دختر ناصرم میگویم بلکه واقعا مىديدم در باورهای مردم چه میگذرد. من این را میگویم چرا که ظرفیت تاریخی و دانش سیاسی آن را به خوبی احساس میکنم.»
وی همچنین درباره تصاویر عبدالحکیم عبدالناصر، جوانترین پسر عبدالناصر که از شبکه پان عربیستی العربیه پخش شد و نشان مىداد که توسط جمعی از طرفداران پدرش بلند شده بود، گفت: «تصوير عبدالحمید و علاقه بسیار شدید مردم به او بسیار مرا به وجود آورد. چشمانم پر اشک شد. آنها تاریخ را ساختند، من از این که میدیدم چگونه خالصانه عشق میورزند و یاد پدرم را نگه مىدارند، تحت تاثیر قرار گرفتم. ما فرزندان ناصر امروز احساس شرافت میکنیم نه برای فعالیتهای سیاسیمان بلکه برای این که میبینیم هنوز مردم به پدرمان عشق میورزند.»
در 9 ژوئن 1967 ناصر در یک پیام تلویزیونی مسئولیت کامل شکست در جنگ شش روزه را پذیرفت و پس از آن استعفای خود را اعلام رد. هدا ناصر در این باره میگوید: «مردم مصر استعفای ناصر را رد کردند. آنها اصرار کردند که ناصر با همان موقعیت همچنان رئیس جمهور باقى بماند. آنها قویا هر راه دیگری غیر از بازگشت ناصر به قدرت را هم رد کردند. صدها و هزاران نفر از مصریها به خیابانها آمدند و از رهبر و رئیسجمهورشان حمایت کردند.» در اینجا هدا عبدالناصر بخشی دیگر از تاریخ مصر را مطرح میکند و میگوید: «در حالی که آنچه روشن است و ما امروز شاهدیم مردم این بار خواستار کنارهگیری رئیس جمهوریشان هستند، انحلال پارلمان – آنچه در مصر شورا خوانده میشد- را در کنار دیگر مطالباتشان میخواهند.»
هدا عبدالناصر تاکيد مىکند که مصر طوفان تاريخى خود را سپرى کرده است. وى در اين باره مىگويد: «پدرم با ملى کردن کانال سوئز تصميم سختى را گرفت و باعث شد که ما در يک موقعيت ويژهاى قرار بگيريم چيزى شبيه اين روزهاى کشور. آن روزها روزهاى بسيار مهمى بودند. مردم مصر مثل الآن همه يکصدا و يکرنگ بودند و شجاعانه دست به کارهاى بزرگى زدند. چيزى متفاوت با آنچه براى ما قابل تصور بود، در آن زمان دشمن نيز بخشهايى از سرزمين ما را اشغال کرده بود. اما امروزه، متاسفانه قدرتهاى بزرگ براى مردم تصميم مىگيرند و تلاش مىکنند بر تصميمهاى آنها اثر بگذارند.»
به گفته هدا عبدالناصر، نکته مهم ايستادگى و نيروى خارق العاده و طبيعى نيروهاى ارتش کشور بودند. وى در اين باره مىگويد: «رابطه بين مردم تظاهرکننده در ميدان التحرير با اعضاى ارتش فوقالعاده بود. نيروهاى نظامى از مردم در برابر تبهکاران و اراذل و اوباش محافظت مىکردند. نکته مهم ديگر اين که رابطه ميان تظاهرکنندکان، شهروندان معمولى مصرى و نيروهاى پليس کمتر از آنچه تصور مىشد هماهنگ بود. من مىخواهم به جايگاه نيروهاى نظامى اشاره کنم. همکارىاى که ميان مردم تظاهرکننده و نيروهاى نظامى در انحاى کشور بود، بسيار ستودنى و قابل توجه بود. همکارىاى که به سمبل مردم مصر براى نشان دادن يکدلى و يکپارچگى در زمانهايى که تصور مىشود هيچ گونه امکان همکارىاى وجود ندارد، تبديل شد.»
جايگاه ارتش مصر نزد مردم از يک سابقه تاريخى برخوردار است، در طول تاريخ مردم مصر همواره به ارتششان افتخار مىکردند. هدا عبدالناصر به افسران آزاد اشاره مىکند که خود جزئى از مردم و فرهنگ عمومى مصر بودند. براى اين که جايگاه ارتش را در مصر نوين درک کنيم بايد نگرشى به جايگاه تاريخى قدرتهاى نظامى در کشور داشته باشيم. وى در اين باره مىگويد: «نيروى نظامى مصر به طور سنتى جزئى از جامعه مصرى محسوب مىشود و اميدوارم که اين جايگاه همچنان حفظ شود.»
وى همچنين مىگويد: «من فکر مىکنم که مىتوانيم با اطمينان اين جرات را به خود بدهيم و بگوييم که ارتش در تحولات اخير، در انقلاب اخير، نقش موثر و به سزايى داشته و حتى مىتوان گفت که جزئى از مقدمات انقلاب را نيز تشکيل داده است. نيروهاى نظامى همواره بخشى از اين کشور بودهاند، آنها نيز در تظاهرات مردمى نقش موثرى ايفا کردهاند. اين يکى از موضوعاتى است که در کتاب آتى من درباره ميراث ناصر به آن اشاره خواهم کرد.»
درباره تهديدى که عليه تظاهرکنندگان در ميدان تحرير براى متوقف کردن حرکت انقلابى آنها استفاده شد، هدا عبدالناصر هشدار مىدهد و مىگويد: «تلاش براى استفاده از زور براى سرکوب حرکتهاى انقلابى مىتواند عواقب بسيار سختى در پى داشته باشد.»
هدا عبدالناصر درباره نقش پدرش در رهبرى ميراث مصر و نقشى که اين ميراث با حرکت جوانان مصرى داشته، يعنى جنبشى که در سال 1933 توسط احمد حسين پايهريزى شد با جنبش جوانان تظاهرکننده در ميدان تحرير، مىگويد: «گروه افسران جوان هم يک تشکل سرى متشکل از افسران نظامى بود. در همه اين موارد فاکتور اصلى فعاليت و قدرت تصميمگيرى جوانان در لحظات حساس و مهم کشور بود. من ايمان دارم که قدرت جوانان نقش به سزايى در ساخت تاريخ مصر داشته است.»
ناصر اخيرا گروه منتخبى را موسوم به کميته نخبگان تشکيل داده بود که هدا عبدالناصر به آن به شدت انتقاد دارد. وى مىگويد که اين گروه خارج از عرف عمومى فعاليت مىکرد. وى همچنين مىگويد: «جوانان اين انقلاب را ايجاد کردند و اين آنها هستند که بايد مستقيما در حل مشکلات و روند تصميمگيرىها حضور داشته باشند.»
وى همچنين مىگويد: «دموکراسى کيفيت عملکرد يک دولت است. مملو از ملايمات و ناملايمات است و ممکن است با عدهاى عادلانه رفتار شود و عدهاى نيز مورد بىمهرى و بىعدالتى قرار بگيرند.»
هدى عبدالناصر درباره تاکتيک جوانان مصرى نيز مىگويد: «آنها خيلى خوب موقيعتها را دريافتند. کسانى هستند که مىخواهند اين انقلاب را مصادره کنند. من معتقدم که مکانيسم آنها مىتواند بسيار سرنوشتساز باشد.»
نظر شما :