نسيم تغيير در کشورهاى عربى خليج فارس
ديپلماسى ايرانى: در حالى که خيابانهاى پايتختهاى عربى در آتش خشم ملتهاى مىلرزد و پس از تونس و مصر حداقل سه کشور عربى ديگر يعنى اردن، الجزاير و يمن آبستن حوادث مشابهى است، کمتر کسى توقع داشت که شراره خشم ملتهاى عرب به اين سرعت به سواحل جنوبى خليج فارس برسد.
ثروت زياد، رفاه، عدم وجود جوامع مدنى، جمعيت کم و نظامهاى سنتى ملکى و شيخ نشينى که نسبت به جمهورىهاى مادام العمر عربى تعامل بهترى با ملتهاى خود داشته اند، از عواملى است که تا حدودى اين کشورها را در حاشيه امن قرار داده بود و کسانى که در صدد مشابه سازى مدلهاى مصر و تونس بودند، کمتر مىتوانستند تشابهاتى ميان کشورهاى عربى خليج فارس با اين دو کشور پيدا کنند و چنين اتفاقاتى را در کشورهاى عربى خليج فارس پيش بينى کنند.
اما جوامع خليج فارس، مختصات سياسى، تضادها و بى عدالتى اجتماعى- سياسى- اقتصادى خاص خود را دارند. امتيازات بى حد و حصر خانوادههاى حاکمه، سنتى بودن انتقال قدرت، سن بالاى حاکمان در برخى از کشورها مثل عربستان و کويت و هم چنين عدم وجود نهادهاى مدنى، صورى بودن پارلمانها و شوراهاى مردمى و بى عدالتى نسبت به جمعيت مهاجر و کارگرانى که اکثريت ساکنان اين کشورها را تشکيل مىدهند، اين جوامع را نيز کانديد تغيير و بروز اعتراضات مردمى را توجيه مىکند.
اگر قرار باشد نسيم تغيير به سواحل جنوبى خليج فارس برسد، بحرين قبل از ديگران در معرض خطر خواهد بود. کما اين که روز بيست و پنج بهمن ماه در اين کشور نيز روز خشم نام گرفت و جوانان از طريق اينترنت و شبکههاى اجتماعى در شهرها و روستاهاى اين کشور کوچک به خيابانها آمده و با نيروهاى امنيتى درگير شدند و حداقل يک نفر توسط پليس به قتل رسيده است.
محروميت اکثريت هفتاد درصدى شيعيان اين کشور از حقوق سياسى و اجتماعى و اقتصادى و فريب کارى پادشاه بحرين در آغاز دهه گذشته و عدم تحقق وعدههايى که به مردم داده بود عواملى است که طى سنوات گذشته اکثريت مردم را بيش از پيش نسبت به حاکميت کنونى بدبين کرده است.
نخست وزير کنونى بحرين، شيخ خليفه سلمان بن آل خليفه از زمان اسقرار اين کشور در سال 1971 تا کنون در پست خود باقى است. همين امر نشان از انسداد سياسى و عدم چرخش نخبگان در اين کشور است و يکى از عواملى است که مردم به آن اعتراض دارند.
گرچه شيخ حمد پادشاه بحرين دستور داده به هر تبعه بحرينى هزار دينار بحرينى (معادل 2650 دلار امريکايى) پرداخت شود اما اين مسئله باعث کاهش خشم عمومى نشده است. اين به آن معناست که حداقل دو ميليارد دلار بابت اين تصميم شيخ حمد توسط بحرين هزينه شود. مبلغى که براى کشور کوچک و نه چندان ثروتمندى مانند بحرين، مبلغ بسيار هنگفتى خواهد بود و نشان از ترس حاکميت از بالا گرفتن اعتراضات مردمى دارد.
با توجه به اتصال و پيوستگى که جمعيت بحرين با شيعيان منطقه شرقى عربستان دارد، هرگونه تغيير و تحولى در وضعيت مردم بحرين به طور مستقيم در منطقه شرقى عربستان که عمدتا شيعه نشين است، بازتاب خواهد داشت. به همين سبب است که مشاهده مىکنيم عربستان سعودى به شدت نسبت به تحولات بحرين حساسيت بسيار بالايى از خود نشان مىدهد.
در سنوات گذشته و قبل از سال 1999 و آغاز اصلاحات پادشاه بحرين در دوره اى که دوره خفقان و سرکوب در بحرين نام گرفته بود، عربستان سعودى و تيمهاى امنيتى اين کشور به طور مستقيم در سرکوب مردم دست داشتند و انتظار مىرود که در صورت بالا گرفتن اعتراضات مردمى ، دولت بحرين هم از عربستان سعودى تقاضاى کمک کند.
اما به اين دليل که اعتراضات جديد در بحرين در بستر اعتراضات گسترده کشورهاى عربى صورت مىگيرد و اين اعتراضات و فشارها باعث بازنگرى سياستهاى خاورميانه اى امريکا شده است، معلوم نيست که در دوره جديد اعتراضات، سياست سرکوب مانند گذشته جواب دهد.
نظر شما :