نگرانى عبرى عربى غربى
ديپلماسى ايرانى: نمايندههاى دائم کشورهاى عضو اتحاديه عرب روز سه شنبه نشستى فوقالعاده برگزار مىکنند. در اين نشست تحولات اخير منطقه مورد بررسى قرار خواهد گرفت. حتى اگر نگوييم نظام قدرت در مصر کاملا دگرگون شده و کليه ساختارها در مصر دستخوش تغيير قرار گرفته، مىتوانيم اذعان کنيم که سقوط حسنى مبارک از قدرت کافى بود تا کل منطقه وارد عرصه اى تازه شود.
در بدبينانه ترين تحليل ممکن، اگر بنا باشد ساختمان جديد مصر بر اساس ساختارهاى مشابه قبل و تنها بدون حزب حاکم سابق بنا شود، بازهم دليلى بر آن نيست که منطقه از تغيير در بافت سياسى و اجتماعى خود مصون بماند. رفتن مبارک بزرگترين تاثير را بر عربستان و اردن از يکسو، و امريکا و اسرائيل از سوى ديگر خواهد گذاشت. اينها شايد مهم ترين شعبههايى باشند که از مبارکزدايى مصر تاثير مىپذيرند و بايد معادلات و فرمولبندىهاى جديدى در سياست خارجى منطقه اى و جهانى خود درنظر بگيرند.
نمايندگان دائم کشورهاى عضو اتحاديه عرب نيز براى اولين بار پس از شروع اعتراضات در مصر گردهم مىآيند تا چشم انداز احتمالى و پيش روى خود را ترسيم کنند. شايد اين اتحاديه منتظر نتيجه اعتراضات و تاب مقاومت حسنى مبارک نشسته بود و وقتى ديد سياستمدار کهنه کار مصر ذره ذره رو به خاموشى رفت و تمام شد، نگران و ناباور به فکر تشکيل جلسه اى فوق العاده افتاد.
درباره نفوذ مصر در منطقه و وزنه سنگين سياستهاى اين کشور در خاورميانه، چه قبل و چه بعد از رفتن حسنى مبارک زياد گفته شده و در اين نيز که اسرائيل تا چه اندازه نگران تشکيل دولت و روى کار آمدن طيفهاى مخالف خود در قاهره است ترديدى وجود ندارد. به زعم اغلب کارشناسان، هر دولتى که در مصر مستقر شود، براى تل آويو به هماهنگى و ايده آلى دولت مبارک نخواهد بود.
حسنى مبارک از ستونهاى اصلى گفتگوهاى موسوم به صلح خاورميانه در کنار عبدالله اردنى، اوباما و محمود عباس بود و امريکا نقش مهمىدر مذاکرات براى او درنظر گرفته بود. اسرائيل بابت مرز با مصر، گذرگاه رفح و هماهنگى ارتش اين کشور با منويات امنيتى اش خيالى آسوده داشت و با اين وجود، هيچ گاه قدمىبه عقب نمىگذاشت و امتيازى نمىداد و شرايط را براى فلسطينىها تنگ و تنگ تر مىکرد و ذره اى به نصايح دوستان غربى که او را به اعتدال و مصلحت بينى توصيه مىکردند، گوش نمىداد.
اسرائيل حالا مصر گنگ و ناشناخته اى در کنارش دارد و منتظر است ببيند امريکا و نظامى ان مصر چگونه در اين زمين مهره چينى مىکنند. البته تل آويو همچنان مثل خواب زدهها زيرلب زمزمه مىکند که هيچ کس براى او مبارک نخواهد شد ولى از آنجا که چاره اى جز زيستن و تطابق با شرايط جديد را ندارد، مىکوشد با فهرست کردن دشمنان و تهديدهاى بالقوه و بالفعلش، برنامه و نقشه راه تازه اى بنويسد.
در اين شرايط بار ديگر ايران به عنوان يک تهديد براى قدرت گيرى در منطقه و گسترش هژمونى تعريف شده است. با از بين رفتن ديکتاتورى مبارک و از دست رفتن پشتگرمىاسرائيل، محور سورى - ايرانى قوى تر و موثرتر از قبل جلوه خواهد کرد و نگرانى جبهه مخالف عبرى - عربى - غربى بيش از پيش خواهد شد.
به نظر مىرسد حتى اگر شوراى نظامى مصر مطابق منطق امريکايى عمل کند و کشور را براى انتخابات، تشکيل احزاب و ايجاد سازوکارهاى دموکراتيک آماده کند، بازهم اسرائيل قانع نخواهد شد و درصدد برمىآيد تا خلاهاى مابعد حسنى مبارک را به نوعى جبران کند.
شايد راديکالهاى دولت رژيم صهيونيستى به زودى طرحهاى جنگى و بازدارنده را روى ميز بگذارند و راهکار نظامى را به عنوان يکى از اصلى ترين راهبردهاى خود براى مهار تهديد معرفى کنند. به هر شکل با بودن مبارک، استفاده از گزينههاى نظامى نه از جانب حاميان منطقه اى و نه از سوى پشتيبانان غربى توصيه نمىشد و هرچند در مقاطعى به اين راهکار رجوع شد، اما درمجموع اين سياست به مثابه سياستى شکست خورده و بدون توجيه معرفى مىشد. اسرائيل که در مقاطع مختلف ايران را هم به حمله نظامى تهديد مىکرد، هيچ گاه جرات دست زدن به اين اقدام را نداشت و سعى مىکرد از لابىهايش براى اعمال فشار سياسى و اقتصادى بيشتر به ايران بهره بگيرد.
اکنون اسرائيلىها از بزرگ شدن ايران بيشتر به هراس افتاده اند و از سويى منتظر نتيجه تغييرات در مرزهاى غربى شان نشسته اند. صهيونيستها همواره آماده ورود به راديکاليسم اند اما شرايط موجود آنها را ضعيف تر و نامطمئن تر از قبل کرده است. شايد تلاش بعدى اسرائيل اين باشد که به موازات تضعيف خود، ايران را هم بيشتر زيرفشار بگذارد. دولت اسرائيل در پى سقوط مبارک و برهم خوردن توازن منطقه، بيش از فلسطين نگران ايران است. از اين رو بايد منتظر بود و ديد چه سياستى براى فشار بيشتر يا تهديد ايران اتخاذ مىکند تا جلوى سنگين شدن کفه ايران را در خاورميانه بگيرد.
نظر شما :