ترکیه؛ شکارچی فرصتها
دیپلماسی ایرانی: ایران و ترکیه این روزها بیش از هر زمان دیگری به یکدیگر نزدیک شده اند. سفر ماه گذشته رئیس جمهور و وزیر خارجه کشورمان به این کشور و سفر قریب الوقوع رئیس جمهور ترکیه به همراه 4 وزير، 135 مقام دولتى و بيش از 100 تاجر نشانه ای از مناسبات گرم دو کشور است. در گفتار زیر دکتر بهرام امیر احمدیان، استاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل ترکیه به سیاست خارجی کنونی ترکیه و اهدافش از روابط با ایران پرداخته است.
از زمانی که «احمد داوود اوغلی» زمام سیاست خارجی ترکیه را در دست گرفت، شاهد تغییرات جدی دررویکردهای سیاست خارجی این کشوربوده ایم. البته این رویکردها فقط به خاطر حضور داود اوغلی در این جاگاه نیست بلکه مجموعه نظام در ترکیه به این باور رسیده اند که ظرفیتهای جدیدی را ایجاد کنند که منافع ملی ترکیه را توسعه دهد. به همین سبب یک مفهوم جدیدی که وارد سیاست خارجی ترکیه شده «بازگشت به امِپراطوری عثمانی» است. یعنی ترکیه میخواهد به نحوی ظرفیت سازی کند که نفوذ خود را در مناطق همجوار یعنی مدیترانه، بالکان، قفقاز، خاورمیانه و خلیج فارس توسعه دهد. از سوی دیگر این نکته بدیهی است که اگر پشتیبانی ایالات متحده آمریکا و جایگاه ترکیه در منطقه خصوصا به عنوان تنها کشور اسلامی عضو ناتو نباشد، نمیتواند به این اهداف دست پیدا کند. از این منظر شاهد این هستیم که ترکیه خواهان ایفای نقش در مسائل مختلف است و به هر طریقی خود را مطرح کند.
در این راستا میبینیم که ترکیه در مسائلی همچون پرونده هسته ای ایران، صلح خاورمیانه و تحولات اخیر در فضای سیاسی برخی کشورهای خاورمیانه همچون مصر وتونس عرض اندام میکند و برای بازی در این عرصهها مهره چینی و برنامه ریزی میکنند. با این وجود به نظر من ترکها برآوردهای بیش از اندازه ای از ظرفیتهای خود در سیاست خارجی دارند. اگر چه ترکیه به دلیل پشتیبانی آمریکا و جایگاه ژئوپلیتیکی این کشور در منطقه دارای ظرفیتهای مناسبی است، با این وجود به نظر من این سیاست خارجی نشان دهنده برآورد بیش از اندازه ای است که ترکیه از خود دارد و شاید نتوانند همه این معادلات را سامان بدهند. در هر حال باید گفت هرچند ترکیه برنامههای گسترده و متنوعی را آغاز کرده است، به نتیجه رسیدن برخی از آنها نیز برای این کشور غنیمت است.
بنابراین، این که گفته میشود که ترکیه در سیاست خارجی خود میخواهد رویکرد عثمانی را در سیاست خارجی در پیش گیرد به این معنی است که میخواهد کشورهای مسلمان را بیشتر تحت الشعاع قرار دهد. به همین دلیل است که شاهد هستیم در حالی که ترکیه با اسرائیل در خفا روابط استراتژیک دارد، در داووس با مانوری که اردوغان در مخالفت با اسرائیل نشان داد تلاش میکند توجه مسلمانان را به خود جلب کند. به عبارت دیگر ترکیه در ظاهر تلاش میکند که نشان دهد ضد اسرائیلی است و از این طریق به دنبال ورود به معادلات خاورمیانه و صلح اعراب و اسرائیل است. علاوه بر این ترکیه میخواهد توجه مسلمانان را به خود جلب کند که هم جذب توریست کند و هم جریان سرمایه را به سوی خود بکشاند.
به این جهت در حال حاضر اولویت سیاست خارجی ترکیه مناطق همجوار این کشور است که بیشتر بر این کشور تاثیر متقابل میگذارند. این مسئله ای است که چندی پیش عبدالله گل، رئیس جمهور ترکیه در مصاحبه با تلوزیون بی بی سی نیز مطرح کرد. او در پاسخ به این سوال که چرا ترکیه علاقه مند به ورود به پرونده هسته ای ایران است گفت که این مسئله در کنار مرزهای ما در حال وقوع است و اگر هر نوع تحولی در ارتباط با مسئله هسته ای ایران در ایران رخ دهد تبعات آن به ما بر میگردد.
بنابراین مهم ترین فعالیت سیاست خارجی ترکیه فعالیت در حوزههای پیرامونی این کشور است. فعالیت در حوزههای پیرامونی رویکردی است که امپراطوری عثمانی نیز دنبال میکرد. درگیریهای این امپراطوری با امپراطوری صفوی و اروپا نیز به این جهت بود که در حوزههای پیرامونی این امپراطوری قرار داشتند. در همین راستا میبینیم که در سیاست خارجی ترکیه، حوزههای همجوار این کشور از اهمیت فوق العاده ای برخوردار هستند. یکی از این حوزههای همجوار، بالکان است که هم مرز با این کشور است. دومین حوزه، قبرس در نزدیکی این کشور است. سومین حوزه، قفقاز است که چسبیده به این کشور است؛ چرا که ترکیه هم با گرجستان و هم با ارمنستان که در منطقه قفقاز هستند، هم مرز است و از سوی دیگر از طریقه باریکه ای به جمهوری خودمختارنخجوان، بخشی از جمهوری آذربایجان متصل است.
ترکیه تلاش میکند در ابتدا مسائل خود را با کشورهای حوزه پیرامونی خودش حل کند. برقراری روابط مجدد با ارمنستان و گشودن مرزها با این کشور و همچنین حل مسئله قبرس از جمله این تلاشهاست. از سوی دیگر شاهد هستیم که ترکیه در مسئله مصر موضع گیری میکند. این فعالیت نیز در همین راستاست چرا که ترکیه و مصر از طریق مدیترانه میتوانند روابط جدی داشته باشند.
از این رو به نظر من اولویت ترکیه در این است که با کشورهای پیرامون خود روابط خود را گسترش دهد. چنانچه میدانیم که ترکیه از طریق یونان و بلغارستان با اتحادیه اروپا هم مرزاست، بنابراین اتحادیه اروپا هم در این معادلات مطرح است. به نظر میرسد ترکیه با این بازیهای منطقه ای خود تلاش میکند وزن، جایگاه و منزلت خود را در منطقه ارتقاء بخشد تا اروپا را وادار کند که از ترکیه بخواهد که به اتحادیه اروپا بپیوندد. یعنی اگر به این حرف اردوغان توجه کنیم که گفت «ما دیگر از اتحادیه اروپا تقاضا نمیکنیم که به این اتحادیه بپیوندیم» در مییابیم که ترکیه به دنبال این است که با ورود به معادلات مختلف منطقه ای و افزایش منزلت خود نشان دهد که اتحادیه اروپا به این کشور نیاز دارد و این بار این اتحادیه به دنبال پیوستن ترکیه به این اتحادیه باشد.
ایران هم حوزه دیگری از حوزههای همجواری ترکیه محسوب میشود. ترکیه یکی از وارد کنند گان مهم انرژی به ویژه نفت از ایران است. از سوی دیگر ترکیه میداند که توانسته به ویژه در شرایطی که ایران تحت تحریم است بازار خوبی در ایران جذب کند. به این دلیل ترکیه اعلام کرد که از تحریمهای یکجانبه ای که خارج ازچارچوب قطعنامههای سازمان ملل متحد از سوی آمریکا و متحدانش بر ایران اعمال شده تبعیت نخواهد کرد. با این موضع گیری، ترکیه میخواهد نشان دهد که دارای سیاست خارجی مستقل است. همانطور که در زمان حمله آمریکا به عراق شاهد بودیم که ترکیه به این کشور اجازه نداد که از خاک این کشور برای حمله به عراق استفاده کند.
از این رو به نظر من سیاست خارجی ترکیه در این زمینه بسیار هوشمندانه است. از سوی دیگر میبینیم که در سیاست خارجی ترکیه یک نوع وحدت و یکپارچگی دیده میشود. یعنی منابع متعدد تصمیم گیری وجود ندارد. در واقع وحدت کلمه دارند. مثلا با وجود این که نظامی ان در این کشور قدرت زیادی دارند، فرماندهان نظامی هیچ گاه به طور مستقل سیاست خود را اعلام نمیکنند و این دولت ترکیه است که سیاست خارجی را اعلام میکند. برخلاف کشور ما که مراجع متعدد قدرت و تصمیم گیری، گاه منجر به ناهمانگیهایی در اعلام مواضع میشود، در ترکیه یک وحدتی در سیاست خارجی ایجاد کرده اند که این موضوع به موفقیت در پیشبرد اهداف از پیش تعیین شده کمک میکند.
چنانچه ذکر شد در حال حاضر ترکیه در حال بهره برداری از شرایط تحریم ایران است. در جنگ ایران و عراق هم ترکیه بازی دوگانه ای را دنبال میکرد. یعنی هم با ایران روابط نزدیکی داشت هم با عراق. این که این دو کشور با هم در حال جنگ بودند برای ترکیه اهمیتی نداشت بلکه این کشور فقط به دنبال یافتن بازار بود. در حال حاضر در شرایطی که ایران تحت تحریم قرار گرفته است این امکان برای ترکیه فراهم شده است که در ایران سرمایه گذاری کند. یعنی در زمانی که کشورهای دیگر سرمایه گذاری نمیکنند سرمایه گذاران ترک در ایران فعال شده اند. از این جهت به نظر من باید ترکیه را «شکارچی فرصتها» نامید.
نظر شما :