وداع مبارک حمله اسرائیل به ایران را غیرممکن کرد
ديپلماسى ايرانى: هنر یک سیاستمدار سکوت است به وقت الزام و این دقیقا همان چیزی است که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل و بسیاری از همراهانش در کابینه از آن بیبهره هستند. از نخستین روز آغاز ناآرامیها در مصر همگان از اسرائیل خواستند سکوت اختیار کند. با این همه نتانیاهو در کنست با نمایندگان سخن گفت و حوادث مصر را خطری برای ماهیت اسرائیل خواند.
اشکنازی که فرماندهی ستاد مشترک ارتش را هم عهده دار بود قریب به یک هفته گذشته در سخنانی تاکید کرد که اسرائیل خود را برای نبردی تمام عیار در منطقه خاورمیانه مهیا میکند.
در این فضا روزنامه اسرائیلی هاآرتص در نوشتاری تازه به بحث ایران، مصر و اسرائیل میپردازد و مینویسد: وداع حسنی مبارک با قدرت در حقیقت احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران را به صفر رساند. این روزنامه در ادامه مینویسد: اکنون اسرائیل از جانب مرزهای غربی خود مطمئن نیست و بر همین اساس نمیتواند با خیال راحت تاسیسات هستهای ایران را هدف قرار دهد.
اسرائیل را فرض کنید در فضایی که لبنان و حماس و سوریه موافق ایران هستند و موانعی در برابر این حمله. اکنون مصر هم به این چالشها اضافه شده است. بسیاری از اسرائیلیهایی که امروز در فلسطین زندگی میکنند در جریان 32 سال حاکمیت حسنی مبارک به تلآویو رفتهاند. این حقیقت این روزها سیلی میشود و به صورت اسرائیلیها میخورد. حسنی مبارک برای سه دهه ضامن امنیت و آرامش نسبی بود که اسرائیلیها از آن بهره برده بودند. در سه دهه گذشته در خاورمیانه هر خیزشی که رخ داد، مصر عامل ایجاد و یا مهار آن بود. قدرتی که همواره در خاورمیانه حرفی بسیار جدی برای گفتن داشته است. اسرائیلیها همواره اطمینان خاطر داشتند که در جبهه چپ خود همسایهای گوش به فرمان را در اختیار دارند. در این سالها همواره تنشهایی میان تلآویو و قاهره وجود داشته اما هیچکدام از آنها در حد و اندازهای نبود که اتحاد استراتژیک میان این دو همسایه را زیر سوال ببرد. اسرائیل و مصر با هم در جریان توافقنامه کمپ دیوید دست دوستی دادند و این دوستی همواره زنده ماند.
هجده روز اعتراضهای خیابانی در مصر در نهایت حسنی مبارک 82 ساله را خانه نشین کرد. اکنون دورهای از ابهام و سردرگمی آغاز شده و البته که در راس این هرم سردرگمی هم اسرائیل ایستاده است. اسرائیلیها به زمامداریهای طولانی مدت یک نفر در جهان عرب عادت کردهاند. حافظ اسد 30 سال بر مسند قدرت در سوریه نشسته بود و در نهایت هم مرگ وی را از این کرسی جدا کرد. ملک حسین و یاسر عرفات هم از این قاعده مستثنی نبودند. زمانی که این قبیل زمامداران به آرامی از صحنه قدرت کنار میروند اعتبار و امنیت آنها سر جای خودشان باقی میماند. حسین و اسد هر دو قدرت را به فرزندان خود واگذار کردند. عرفات هم جای خود را به محمود عباس داد که در جامه معاون ارشد وی فعالیت داشت. بر همین اساس بود که تبادل قدرت در اردن، سوریه و فلسطین به نظر اسرائیلیها بسیار عادی آمد. این قبیل تغییرها هیچ گونه دغدغه و نگرانی برای اسرائیل به وجود نیاورد. هیچ کدام از این جابهجاییها وحشتناک هم نبود.
در مصر اما هیچکدام از این خوشبینها محقق نشد. مبارک از قدرت بیرون رانده شد. وی در حالی از قدرت و قاهره خداحافظی کرد که نتوانست نه جانشینی برای خود تعیین کند و نه ردای ریاست جمهوری را بر تن فرزندش جمال بیندازد. جمال حتی زودتر از پدر قدرت را واگذار کرد و رفت. ارتش در حال حاضر زمام امور را در اختیار گرفته و تمام عزم خود را برای مهار اوضاع به کار گرفته است. البته ژنرالها وعده داده اند که بستر را تنها برای انتقال قدرت مهیا خواهند کرد و قرار نیست نظامیگری در مصر حرف نخست را بزند.
یونیفورم پوشها ادعا میکنند که قرار است انتخابات آزاد برگزار شود اما هیچکس در این شورای نظامی که اختیار امور را در دست گرفته نمیداند که این انتقال قدرت باید چگونه انجام گیرد. تاریخ نشان میدهد که همواره پس از انقلابها چند سالی طول میکشد تا اوضاع به ثبات سیاسی برسد. این ابهام بنیامین نتانیاهو را به دردسر انداخته است. عکس العملهای وی در روزهای نخست همگی حاکی از این بود که اسرائیل میرود تا رفیق شیفق خود را در منطقه از دست بدهد. اسرائیلیها گمان کردند که معاهده کمپ دیوید به تاریخ خواهد پیوست. بی بی تمام تلاش خود را به کار گرفت تا وداع مبارک از قدرت را به تاخیر بیندازد. این تلاشها اما بی ثمر به پایان رسید. بی بی بیست و چهار ساعت پیش زمانی که ارتش در بیانیهای اعلام کرد که دولت جدید به تمامی تعهد نامههای امضا شده در سطح بین المللی پایبند است، خوشحالی خود را ابراز کرد. این بیانیه یعنی سلامت کمپ دیوید.
نتانیاهو بیم این را دارد که شاید مصر هم تبدیل به جمهوری اسلامی دیگری شود. مصر اگر ایران شود و مخالف اسرائیل کار تلآویو نشینها تمام است. اسرائیل این روزها دعا دعا میکند که مصر الگوی ترکیه را برای خود انتخاب کند. هر چند تلآویو با آنکارا هم رابطه حسنهای ندارد اما ترجیح میدهد قاهره را نزدیک به الگوی ترکها ببیند و نه نسخه پارسیها. اسرائیل ترجیح میدهد کشوری را در همسایگی خود داشته باشد که سفارت خانه این رژیم در آن به چشم بخورد. که رابطه دیپلماتیک برقرار بماند و البته تمام دوستیها هم جای خود را به دشمنی ندهند. البته بی بی اگر تعارف را به حاشیه براند میتواند به مصریها بگوید: لطفا اگر میخواهید از ترکها الگوبرداری کنید از ترکهای پیش از روزهای اردوغان نسخه بردارید.
نتانیاهو و مبارک هر دو یک دغدغه مشترک داشتند: افزايش نفوذ ایران در منطقه. مصر در جهان اهل تسنن نقش بسیار کلیدی را بازی میکرد. وی تمام تلاش خود را برای مقابل ایران علم کردن اهل تسنن به کار گرفت. در این ماجرا عربستان سعودی هم به کمک مصر آمد. نوار غزه، سوریه و حزب الله لبنان در کنار ایران چهار ضلعی بودند که مصر و اسرائیل از آنها واهمه داشتند. البته که نمیتوان از هم اکنون بر مرده رابطه میان مصر و اسرائیل نماز میت خواند. بسیاری از تحلیلگران ادعا میکنند که آنچه که در میدان تحریر رخ داد در حقیقت برگرفته از حس میهن پرستی مصریها است و نه همزاد پندازی با ایران. هر آنکسی که جای حسنی مبارک را بگیرد در حقیقت باید به این حس میهن پرستی مصریها هم توجه کند.
این روزنامه اسرائیلی در ادامه مینویسد: این جملات بدین معنا نیست که دولت آتی در مصر فرمان حمله به تاسیسات هستهای را صادر میکند. بر عکس این دولت در چند سال نخست جان گرفتن باید به نتیجه نظرسنجیهای عمومی توجه کند. این که افکار عمومی در جهان عرب و البته در داخل مصر چه میگوید. اعراب هم مخالف حمله بازدارنده به ایران هستند. بدون مبارک بیشک حملهای به تاسیسات هستهای ایران انجام نخواهد گرفت. تمام کسانی که در ساختار اسرائیل اصرار داشتند که حمله به ایران خطرناک است و تبعات بسیاری به همراه دارد اکنون میتوانند با خیال راحت وداع مبارک را بهانه کنند. یک روز ایهود اولمرت این جمله را در تاریخ اسرائیل ثبت کرد: "ما به سختی به صلح تن خواهیم داد." اکنون بی بی میتواند این جمله را ثبت کند: ما به سختی به جنگ تن خواهیم داد.
نظر شما :