ارتباطات سایبری و قیام مردم مصر
ديپلماسى ايرانى: تغییرات نظام بینالملل در یک دهه اخیر در عرصههای گوناگون شرایط جدیدی را موجب شده است. یکی از مهمترین این تغییرات گرایش کشورهای گوناگون به نظامهای دموکراتیک و ارزشهای نظیر آزادی است. افزایش امکانات ارتباطی به ویژه اینترنت چنین تغییراتی را به سرعت در سراسر جهان گسترش داده است. قشرهای جوان در جوامع گوناگون بیشتر در معرض تبادل اطلاعات قرار میگیرند و از این رو تغییرات جهانی را بهتر درک کرده و خواهان مشاهده آن در جوامع خود هستند.
همچنین باید به جامعه مدنی جهانی نیز توجه کرد که در آن مشارکت سیاسی مردم در سرنوشت خویش مهمترین رکن به شمار میرود. در این رابطه به نظر میرسد فضای خفقان در کشورهای عربی منطقه خاورمیانه با چنین مفاهیمی که اکنون بینالمللی شدهاند، همخوانی ندارد و از طرف دیگر قادر به درک شرایط جدید نیز نیست.
جوانان که بخش مهمی از جمعیت کشورهای منطقه خاورمیانه را شامل میشوند به کمک امکانات ارتباطی توانستهاند با فضای جدید جهانی همراه شوند. اما ساختار استبدادی کشورهای عربی منطقه خاورمیانه به ویژه کشورهایی نظیر مصر که بیشتر با شرایط دوران جنگ سرد مطابقت دارد دیگر نمیتواند جوابگوی خواستههای رو به فزونی باشد.
یکی از مهمترین کانالهای ارتباطی که به ویژه در میان نسل جوان جوامع گوناگون متداول است، شبکههای اجتماعی سایبری نظیر فیس بوک، تویتر و مای اسپیس است. عمر فعالیت شبکههای مجازی کمتر از یک دهه است اما به جرأت میتوان گفت اهمیت و تأثیرگذاری آن بسیار قویتر از دیگر کانالهای ارتباطی است. این شبکهها که افراد از طریق آن قادرند به سرعت با مخاطبانی از سراسر جهان ارتباط برقرار کرده و تبادل نظر کنند موجب شدهاند تا ارزشهای بینالمللی شده به سرعت به محافل داخلی افراد راه یابند.
در مصر تأثیر شبکههای اجتماعی بیش از سایر کشورهای عربی قابل ملاحظه است. بیش از ٢٠ میلیون مصری به اینترنت دسترسی دارند که یک چهارم جمعیت این کشور را شامل میشوند. بخش قابل توجه جمعیت جوانان مصری از جمله کسانی هستند که از آخرین امکانات ارتباطاتی و اطلاعاتی به خوبی بهره میبرند. مصر از جمله کشورهایی است که به رغم فشارهای دولتی برای محدود کردن فعالیتهای اجتماعی، دارای شمار زیادی از فعالان در زمینه روزنامهنگاری و وبلاگنویسی است.
جوانان مصری که طیف وسیعی از عقاید و گرایشها در آنها دیده میشود تا قبل از قطع اینترنت در این کشور توانستند برای سازماندهی اعتراضات علیه دولت مصر از شبکههای اجتماعی به ویژه فیس بوک و تویتر استفاده کنند. از طرف دیگر ارسال سریع عکسهای و فیلمهای مربوط به اعتراضات که شامل برخورد نیروهای دولتی با مردم میشود، موجب افزایش خشم جوانان مصری و توجه بیش از پیش جهانی به جریانهای اعتراضی در مصر شده است.
اقدامات دولت مصر در محدود سازی و قطع اینترنت نیز باعث شده تا سایتهایی نظیر گوگل و یوتیوب امکانات خاصی را برای کاربران مصری قائل شوند و تلاش کنند با اقدامات سرکوبگرایانه دولت مصر مقابله نمایند. حتی کاربران معمولی اینترنت در خارج از مصر نیز تلاش کردند با برقراری ارتباط با مردم مانع قطع ارتباط آنها با جهان خارج شوند. اوج این اقدامات در تظاهرات جمعه خشم در ٢٨ ژانویه مشهود است.
قیام مردم مصر از این نظر نیز قابل توجه است که هیچ حزب یا شخصیت معروفی این قیام را رهبری نمیکند بلکه یک قیام خود جوش مردمی است که از ماهها قبل و از طریق ارتباطات میان قشرهای گوناگون جوانان سازماندهی شده است. شروع حرکت مصر در ٢٥ ژانویه نیز بدون اینکه اتفاق خاصی بهانه آغاز قیام باشد جای تأمل دارد. هر چند که به زعم برخی کارشناسان نارضایتی از انتخابات پارلمانی مصر مهمترین رخدادی است که باعث آغاز حرکتهای اعتراضی شده است اما باید توجه داشت که از زمان اعلام نتایج پارلمانی مصر تا آغاز حرکت مردمی در این کشور ماهها گذشته است.
در این رابطه به نظر میرسد در این فاصله معترضین فرصت کافی برای تبیین و بیان خواستههای حقیقی مردم مصر را داشتهاند و شروع حرکت مردمی مصر تنها منحصر بر خشم ناشی از یک رویداد خاص نیست. شبکههای ارتباطی و از جمله شبکههای اینترنتی بهترین فضا برای تبادل نظر میان معترضین و تبیین خواستهها تلقی میشود.
مصر همواره به لحاظ سیاسی و اجتماعی الگوی دیگر کشورهای عربی به شمار میرود و حتی به عنوان قلب جهان عرب تلقی میشود. مسلماً ارتباطات سایبری نیز تأثیراتی که جوانان مصری بر دیگر جوانان در منطقه خاورمیانه خواهند داشت را تشدید میکنند. ویروس آزادی به راحتی از طریق ارتباطات اینترنتی در حال گسترش است و برخورد و سرکوب آن را تشدید خواهد کرد.
اگر رهبران کشورهای منطقه خاورمیانه بتوانند شرایط جدید را درک کنند مسلماً ساختارهای سیاسی و اجتماعی خود را با جریانها و خواستههای جدید تطبیق میدهد. در حالی که برخوردهای دولتهای عربی در قطع اینترنت و تلفنهای همراه، فیلتر کردن شبکههای اجتماعی، دستگیری و کشتن تظاهرکنندگان نمیتواند این خواسته را کمرنگ کند.
خاصیت این جریان قابلیت استمرار در خفا و در فضای مجازی است حتی اگر به ظاهر از فضای عمومی نیز کنار رود و آرامش ساختگی قبلی جایگزین آن شود در حال تکوین و گسترش در بخشهای درونی جامعه و محافل خاص جوانان است. در واقع با حذف شبکههای اجتماعی تنها یک وسیله از دست جوانان خارج میشود و رشد تقاضای رو به فزونی نسل جوان باقی میماند. از طرف دیگر پیشرفتهای تکنولوژیک عملاً حذف اینترنت و به تبع آن حذف شبکههای اجتماعی مجازی را غیرممکن ساخته است.
به نظر میرسد هر نوع پاسخگویی باید از جنس خواستهها باشد. نمیتوان با برخورد سخت و نظامیگری چنین روندی را سرکوب کرد. مسدود کردن شبکههای اجتماعی و اینترنت در مصر از این امر ناشی میشود که رهبران این کشور همچون رهبران دیگر کشورهای عربی منطقه قادر نیستند چنین جریانهایی را مدیریت کنند. سرکوب و قطع کانالهای ارتباطی اینترنتی اقدامی است که تأثیر آن بسیار منفی خواهد بود و باعث میشود عرصه اعتراضات همچنان در عرصه عمومی باقی بماند و تنش را افزون سازد. در حالی که روشی که کشورهای غربی در برخورد با خواستهها و اعتراضات عمومی دارند، قابل توجه است. برای نمونه نحوه پاسخگویی آمریکا به فعالیتهای سایت ویکیلیکس نکته مهمی را در پی دارد.
در مقابله با افشای اسناد وزارت خارجه این کشور از قطع شبکه یا ایجاد محدودیت در اینترنت استفاده نشد در حالی که آمریکا به خوبی توانایی فنی چنین اقدامی را داراست. بلکه مقامهای آمریکایی مدیریت پیامدهای انتشار اسناد توسط ویکیلیکس را برگزیدند و با کنترل چگونگی انتشار اسناد و کنترل روندهای رسانهای تا حد زیادی توانست پیامدهای ویکیلیکس را مهار سازند.
نظر شما :