مبادا مصر، ایران شود
ديپلماسى ايرانى: مصریها همچنان در خیابانهای قاهره رژه میروند. هدف نیز همان است که بود: بیرون راندن دیکتاتور. حسنی مبارک نیز همچنان برای واگذاری قدرت تقلا میکند. مبارک برای حفظ این قدرت سی ساله حتی مصر را به آتش میکشد و اندک توجهی نمیکند. به نظر میرسد که مصر تا مدتی نامعلوم همچنان در این فضا دست و پا خواهد زد. نتیجه هم یا دیرتر یا زودتر عیان خواهد شد. حسنی مبارک دست و پا میزند اما حقیقت این است که به زودی به سرنوشت زین العابدین بن علی رئیس جمهوری فراری تونس مبتلا خواهد شد. البته بن علی خوش شانس بود و با کمترین تبعات کشور را ترک کرد. آیا مبارک هم به اندازه وی خوش شانس خواهد بود؟
نویسنده روزنامه زمان ترکیه در این خصوص مینویسد: من به تازگی در یک برنامه رادیویی شرکت کردم که در آن یک روزنامه نگار دوست برای توضیح شرایط و فضای حاکم بر قاهره به ترکیه تفال زد. برای درک مصریها و خشم این روزهای آنها باید تصور کنیم که ژنرال کنعان اورن همچنان به عنوان رئیس جمهور در دفتر کار خود نشسته است. مردی که برای بقای در قدرت به هر ابزاری متوسل میشود. هر اندازه خشم و نفرت که در آن روزها مردم ترکیه نسبت به ژنرال کنعان داشتند این روزها مردم مصر نسبت به حسنی مبارک دارند.
البته من با مقایسه مبارک با کنعان و البته مصر امروز با ترکیه مخالف هستم. درست است که مبارک زمانی قدرت را در دست گرفت که ژنرال کنعان در ترکیه بر کرسی قدرت تکیه زده بود. این هم درست است که وی از 1981 تاکنون سکاندار قدرت در مصر است. با این همه هیچ کدام از اینها خشم امروز مردم مصر را توجیه نمیکند. مشکل باید جایی جدیتر و عمیقتر باشد. ماجرای مصر از 1952 شروع شد. کودتایی نظامی توسط جنبش سربازان آزاد علیه پادشاهی مصر. از همان زمان دیکتاتوری در مصر با شکل و البته عنوان جمهوریت اغاز شد. جمال عبدالناصر با 16 سال سابقه حضور در قدرت، انور سادات با 11 سال و حسنی مبارک هم سی سال بر همین کرسی تکیه زده است. ناصر در سال 1954، قدرت را در دست گرفت و قانون اساسی را به روی کار آورد که شبیه به مانیفست جنبشهای ایدئولوژیک بعثی بود. از همان زمان شالوده برای بنای دولتی ریخته شد که این روزها مشروعیت و مقبولیت خود را از دست داده است. برای درک امروز مصر باید به روزهای پیش از به قدرت رسیدن حسنی مبارک نگاه کنيم که در آن رهبران تنها زمانی کرسی قدرت را رها میکردند که یا کشته شوند و یا به مرگ طبیعی این کرسی را رها کنند. مساله امروز تنها و تنها مبارک نیست. مردم مصر میخواهند از شر حکومتی خلاص شوند که این سیستم را برای آنها خلق کرده است. با رفتن مبارک و روی کار آمدن عمر سلیمان هیچ تغییری رخ نمیدهد. مشکلات امروز مصر مشکلاتی هستند که بیش از حد و مرزهای دیکتاتوری هستند. این رژیم دیکتاتوری تنها زمانی میتواند کنار برود که قانون اساسی دموکرات روی کار آمده باشد و گوش شنوایی باشد که به سخنان مردمش گوش دهد.
جامعه جهانی در حال حاضر تنها یک رسالت دارد و آن هم ایستادن در کنار مردم مصر است. مصر باید الگویی باشد برای دیگر کشورهای خاورمیانه و افریقا شمالی که طعم تلخ دیکتاتوری آنها را رها نمیکند. در این میان کم نیستند رسانهها و دولتهایی که هنوز نمیدانند در برابر بحران مصر چه حرکتی از خود نشان دهند؟
به عنوان نمونه واشنگتن رویکردی بسیار عجیب اتخاذ کرد. نماینده ویژه باراک اوباما فرانک ویسنر تاکید میکند که دولت مبارک باید در قدرت باقی بماند. البته گویا ایشان صدای مردم مصر را نمیشنوند که فریاد میزنند: دیکتاتور برو بیرون.
تحولات اخیر نشان میدهد که تمام آنچه که ایالات متحده برای منطقه میخواهد عینا اتفاق نمیافتد. اگر اینگونه بود که مردم در ایران باید به خیابانها میریختند و نه در مصر. امریکاییها با دولت مبارک اندک مشکلی نداشتند اما با دولت ایران بسیار فاصله دارند. از 1979 تاکنون ایالات متحده تمام تلاش خود را به کار گرفته تا در ایران هم خیزشهایی را راهبری کند که این روزها در مصر رخ داده است. پس از آنکه از این حرکت ناامید شدند تلاش کردند با ایجاد شکاف در میان قومیتها به نوعی حس ناسیونالیستی ایرانیها را هدف قرار دهند. البته این تلاشها در حد رویاپردازی باقی نماند بلکه عملی هم شد. عملیاتهای بسیاری انجام گرفت و در نهایت هیچ کدام هم ثمری به دنبال نداشت. هر سال ایالات متحده هزینه ای را برای مبارزه با دولت مرکزی در ایران تعیین میکند.
با این همه مردم ایران نبودند که دولت خود را تحمل نکردند بلکه این مصریها بودند که خیزش خود را به رخ امریکا کشاندند. مصریهایی که دولت آنها متحد اسرائیل و آمریکا است. این روزها آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که دولتهای تابع آنها در خاورمیانه در حقیقت دیگر در اختیار انها نیستند. امریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که باید همکاریهای واقعی را با این کشورها تجربه کنند. با این همه من مطمئن نیستم که آمریکاییها واقعا شرایط حاکم بر مصر را درک کنند. امریکاییها تمام تلاش خود را برای ایجاد رعب و وحشت به کار گرفتهاند. ادعا میکنند که اگر مبارک برود و دولتی دموکرات به روی کار بیاید احتمالا محافظه کاران مسلمان زمام امور را در دست خواهند گرفت.
بسیارند انها که ادعا میکنند دموکراسی به کار کشورهایی مانند مصر نمیآید. این طیف ادعا میکنند که اگر تمامی حکومتهای سلطنتی خیزش، انقلاب و جریان دموکراسی خواهی را تجربه کنند، بیشک ایرانها در این منطقه زیاد خواهند شد.
زمان ترکیه در ادامه ادعا میکند که کشورهای جهان عرب به دنبال الگو قرار دادن ترکیه هستند. این کشورها میخواهند آنچه را انجام دهند که حزب عدالت و توسعه از هشت سال پیش تاکنون در ترکیه انجام داده است.
نظر شما :