سیاهنمایی نکنید، مذاکرات تمام نشد
ديپلماسى ايرانى: روزنامه نیشن در تازه ترین نوشتار خود با محوریت برنامه هستهای ایران به بیان واکنشها به نشست استانبول میپردازد و مینویسد: گروه پنج به اضافه یک در استانبول ترکیه نتوانستند با ایران بر سر پرونده هستهای به توافقی حتی نسبی دست پیدا کنند. از همان نخستین لحظات پایان نشست استانبول تحلیلها و تفسیرها آغاز شد. کم نبودند سیاستمدارنی که نسبت به بن بست در مذاکرات ایران با پنج به اضافه یک واکنش نشان دادند. چه تندروها و نئومحافظه کارانی که شعار بی فایده بودن مذاکره با ایران را سر دادند. طیفی که اعتقاد دارند گفتگو با تهران ثمری ندارد و تنها راه اعمال فشار، تشدید تحریمها و شاید حتی توسل به گزینه نظامیاست. روزنامه تندرو و افراطی استرالیا در سرمقاله خود در این خصوص مینویسد: بن بست در مذاکرات گروه پنج به اضافه یک با ایران، در حقیقت ناقوس مرگ برای دیپلماسی را نواخت. در نشست استانبول نه توافقنامه ای حتی شفاهی حاصل شد، نه تعهدی داده شد و نه حتی تاریخی برای دیدارهای بیشتر تعیین شد.
روزنامه دیلی تلگراف هم به استقبال تندروی در مواجهه با پرونده هستهای ایران رفته و هشدار میدهد که زمان نشان دادن چماق واقعی به ایرانیان فرار رسیده است. در همین روزنامه وزیر امور خارجه تندرو فرانسه هم از احتمال تشدید تحریمها و تبیین سخت گیریهای بیشتر بر ایران خبر میدهد.
البته باید در همین جا اعتراف کنیم که سیاه نمایی رسانههای غربی در خصوص نشست استانبول هم بسیار زیاد بود. این ادعا که نشست استانبول شکستی تمام عیار بود به هیچ وجه صحت ندارد. محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران پس از اتمام نشست هستهای در استانبول در تهران تاکید کرد که ایران به مذاکرات خود با غرب ادامه خواهد داد. دیلی استار در این خصوص مینویسد: ایران امیدوار است که گفتگو با غرب بر سر پرونده هستهای همچنان ادامه پیدا کند. اگر طرف دیگر ما در این مذاکرات به قانون، عدالت و احترام متقابل پایبند باشد، میتوانیم به دستاوردهای بیشتر در مذاکرات آتی امیدوار باشیم.
نشست استانبول در حالی آغاز شد که سعید جلیلی در قامت رئیس تیم هستهای ایران دو پیش شرط را برای مذاکره کنندگان غربی لحاظ کرد: نخست عدم توقف غنی سازی اورانیوم در ایران که جلیلی آن را مطابق با حق اعضای معاهده منع تکثیر تسلیحات هستهای میداند و دوم پایان یافتن تمام تحریمها. هیچ کدام از طرفین حاضر در آن سوی میز مذاکره با ایران، خود را برای رویارویی با این چنین پیشنهادی از سوی تهران مهیا نکرده بودند. مسکو تایمز در این خصوص مینویسد: در جریان دو روز مذاکرات فشرده ایران با گروه پنج به اضافه یک، تهران در حقیقت مطالبههایی را مطرح کرد که از سوی شش گروه حاضر در جلسه غیرقابل قبول بود.
این روایت اما تمام ماجرا نبود. روز جمعه جلیلی که از دیدار رودررو و دو جانبه با نماینده وزیر امور خارجه امریکا در مذاکرات یعنی بیل برنز سرباز زده بود، با کاترین آشتون، نمایندگان چین و روسیه به تنهایی دیدار کرد. دیدارهایی دو جانبه.
آشتون در تشریح آنچه در نشستهای دو جانبه گذشت ادعا میکند که روز شنبه گروه پنج به اضافه یک، طرح جدید به روز شده انتقال اورانیوم ایران به کشوری ثانی را روی میز میگذارد. آشتون ادعا میکند که تیم اروپایی به ایران پیشنهاد میکند که با بسته موجود به ایران بازگردد و پس از بحث و بررسی در داخل ، نظر خود را اعلام کند. در نهایت روایت خانم آشتون این گونه پایان مییابد: ایرانیها هیچ صحبتی در خصوص طرح یا زمانی مشخص برای دیدار دوباره به میان نیاوردند. با این همه تلفنهای ما آزاد است و درها برای مصالحه باز.
وزیر امور خارجه آلمان نیز در تاکید سخنان آشتون میگوید: ما همچنان برای گفتگوی با ایران مهیا هستیم. امیدواریم که تهران هم دست دراز شده جامعه جهانی به سمت خود را بپذیرد.
چین نیز پس از نشست استانبول موضعی منطقی اتخاذ کرده و میگوید: بحث هستهای ایران پیچیده و حساس است. بی شک این پرونده در دو جلسه بحث و گفتگو قابل بررسی کامل و مختومه اعلام شدن نیست. با این همه دو طرف باید به مذاکراتی واقعی و انعطاف پذیر تن دهند. مذاکراتی که ثمره آن تولد اعتماد دو جانبه و احترام متقابل باشد.
یک مقام تند و تیز آمریکایی نیز در گفتگو با تلگراف در این خصوص میگوید: مذاکره با ایرانیها همواره سخت است. باید منتظر بمانیم و ببنیم که آیا ایرانیها واقعا برای مذاکره مهیا میشوند یا خیر. به نظر من این مساله نیز با یک یا دو نشست حل و فصل نخواهد شد. هنوز زمان برای محک زدن ایرانیها داریم.
بر زبان راندن این عبارت که ما هنوز میتوانیم به ایرانیها فرصت بدهیم از سوی یک مقام امریکایی نه چندان معتدل، بدین معناست که دولت باراک اوباما هنوز به برنامه هستهای ایران به چشم یک بحران بالقوه نگاه نمیکند. تجربه تلخ تاریخی که ایرانیها از ایالات متحده دارند در حقیقت اعتماد کردن را برای آنها سخت و شاید غیرممکن کرده است. از این منظر شاید حق با این مقام آمریکایی باشد که ایرانیها مذاکره کنندگانی سخت هستند.
شاید پیش شرطهای ایران در ابتدا غیرعادی و غیرقابل قبول به نظر برسند اما حق با ایران است و غرب باید در نهایت حق ایران برای غنی سازی اورانیوم در داخل را بپذیرد. برخی تحلیل گران موضع ایران در قبال فعالیتهای هستهای در خارج از کشور را تحت تاثیر سیاستها و حوادث داخلی هم میدانند. این طیف ادعا میکنند که احمدی نژاد نمیتواند با امتیاز دهی به غربیها در حوزه هستهای در حقیقت با انتقادهای داخلی مواجه شود. البته همین نسخه برای اوباما هم پچیده شده است و وی به هیچ وجه دوست ندارد در داخل به عقب گرد در مقابل ایران متهم شود.
اما در نشست استانبول غرب و امریکا چه پیشنهادی را در اختیار ایران گذاشتند: ایران 2800 کیلوگرم از اورانیوم غنی سازی شده خود با درصد پایین را در اختیار کشوری ثانی قرار میدهد و البته همراه این رقم 40 کیلوگرم از اورانیوم غنی سازی شده با درصد بالا هم منتقل خواهد شد. در این طرح رقم اورانیوم مورد درخواست غرب برای انتقال به کشوری ثانی نسبت به طرح اکتبر 2009 افزایش فاحشی یافته است که علت ان هم افزایش ذخیره اورانیومیایران در این دو سال عنوان شده است. واشنگتن ادعا میکند که تهران در صورت موافقت با این طرح از شر تحریمها خلاص خواهد شد و البته به روند تولید اورانیوم و انتقال آن به کشوری ثانی هم ادامه خواهد داد. طرح در دست ایرانیهاست و توپ در زمین آنها. باید منتظر ماند و نتیجه را دید.
نظر شما :