تغيير زيرکانه مهرهها توسط احمدى نژاد؟
انتخاب صالحى به مذاق غرب خوش مىآيد
دیپلماسی ایرانی: روزنامه آسيا تايمز هم به زمره رسانههايى پيوست که در باب اخراج ناگهانى منوچهر متکى از وزارت امور خارجه ايران به ضم خود قلمفرسايى مىکنند. کاوه افراسيابى از تحليلگران اين رسانه در خصوص مساله ايران و تحولات دلاخلى در اين باب مىنويسد:
سرانجام پس از چند ماه گمانه زنى در خصوص کنار زدن منوچهر متکى از قامت وزرات امور خارجه، زمزمه ها با امضاى محمود احمدى نژاد رئيسجمهورى ايران به واقعيت تبديل شد. نمىتوان اين تغيير مهره را ناگهانى خواند چرا که از چند ماه پيش تاکنون بحث کنار نيامدن آقاى متکى با رئيس جمهورى ايران شنيده مىشد. اما مىتوان ادعا کرد که اين حرکت در زمان مناسبى انجام نشد. متکى در سنگال بود و روحش هم خبر نداشت که اين سفر در حقيقت آخرين ماموريت وى در جامه وزير امور خارجه کشورش خواهد بود. على اکبر صالحى که همگان وى را سياستمدارى درس آموخته در خاک آمريکا مىخوانند به شکل موقت بر کرسى آقاى متکى تکيه مىزند.
آسيا تايمز در ادامه به سخنان نمايندگان مجلس ايران در خصوص اين برکنارى ارجاع مىدهد و مىنويسد: محمد کرمىراد از اعضاى مجلس ايران و عضو کميسون امنيت ملى و سياست خارجى، اعتقاد دارد که اين جايگزينى بايد با درايت و دقت بيشترى انجام مىگرفت.
علاالدين بروجردى که رياست اين کميسيون را عهده دار است هم با صداى بلند از برکنارى ناگهانى و خارج از عرف متکى شکايت و انتقاد مىکند.
در حال حاضر نه تنها در رسانه هاى داخلى ايران که در خارج از اين کشور هم ، موجى از تعبيرها و چراها چرخ مىخورد. برخى حرکتهاى اخير احمدى نژاد در انتصاب نمايندگان ويژه را نشانه نارضايتى وى از متکى مىدانند و حتى اعتقاد دارند که با آغاز روند انتصاب نمايندگان ويژه آقاى متکى بايد بار و بنه را از وزارت امور خارجه با استعفاى خود مىبست.آسيا تايمز حتى در ادامه ادعا مىکند که رئيسجمهورى ايران ، منوچهر متکى را مقصر تحريمها مىداند! تا چند روز يا شايد چند هفته آتى ما بايد منتظر موجى از تحليلها و تفسيرها در خصوص چرايى خارج کردن متکى از گود باشيم. اکنون موجى از پرسشها ذهن همگان را به خود اشغال کرده است:
1. آيا منوچهر متکى از ابتدا براى احراز اين پست مناسب بود؟
2. آيا بايد وى را مقصر ناکامىهاى ايران در حوزه سياست خارجى دانست؟
3. آيا اين عملکرد متکى بود که منجر به تصويب قطعنامه چهارم در شوراى امنيت و تخريب رابطه ميان تهران و همسايگانش شد؟
4. آيا در شرايطى که ايران روزهاى بحرانى ميان دو نشست هسته اى را پشت سر مىگذارد جابهجايى وزير امور خارجه عاقلانه و منطقى بود؟
5. تبعات آگاهانه و نااگاهانه اين اخراج براى دولت احمدى نژاد چه خواهد بود ؟
آسيا تايمز در ادامه مىنويسد: منوچهر متکى ديپلماتى بود که نمىتوان تنها شکستها را به وى نسبت داد. بسيارى او را مسبب نزديکى ميان تهران و انکارا در دو سال اخير مىدانند. وى رهبرى نگاه به شرق در دستگاه ديپلماسى آمريکا را عهده دار بود. نزديکى به هند هم در حقيقت دستاورد سالهاى تکيه زدن وى بر کرسى وزرات امور خارجه بود. متاسفانه متکى در حالى سياست نزديکى به هند را دنبال مىکرد که دهلى نو در شوراى امنيت پشت سر ايالات متحده يعنى رفيق استراتژيک خود ايستاده بود. علاوه بر اين برخى مقامهاى ارشد در وزارت امور خارجه هند هم به صراحت ادعا مىکردند که نمىتوانند با وزير امور خارجه ايران رابطه بگيرند. بسيارى از تحليل گران ادعا ميکنند که با توجه به همکارىهاى ايران با هند و پاکستان در حوزه انتقال خطوط گاز مىتوان ادعا کرد که استراتژى متکى در گردش به سمت شرق و تغيير دادن شرکاى اقتصادى و انتخاب آنها از ميان کشورهاى آسيايى و نه الزاما خاورميانه ، بسيار زيرکانه بوده است. نمىتوان ادعا کرد که اگر فردى به غير از متکى در اين بازده زمانى و ترافيک در دستگاه ديپلماسى ايران ، سکان اين کشتى را در دست مىگرفت مىتوانست موفقتر عمل کند.
چرا صالحى؟
پس از انتخاب على اکبر صالحى به عنوان مدير موقت وزارت امور خارجه ايران، تنها يک تعبير دم دستى در اختيار تمام رسانهها بود: صالحى درس خوانده ايالات متحده است، رياست آژانس بين المللى انرژى هسته اى را عهده دار بوده و بر همين اساس انتصاب وى يعنى در اولويت قرار دادن برنامه هسته اى ايران.
آسيا تايمز در ادامه چند برهان ديگر را به اين دلايل اضافه مىکند:
1. صالحى همواره مهره حاشيه اى در جريان پرونده هسته اى ايران در محافل غربى بوده است. وى در خصوص مسائل هسته اى تخصص دارد و مىتواند در جامه وزير امور خارجه ايران، قطار هسته اى را در کور راه هاى مذاکره با غرب سلامت تر به مقصد برساند. وى مىتواند در مواجهه با اعراب همسايه اطمينان آنها را از برنامه هسته اى تهران جلب کند و البته با فن بيان قوى ترى که نسبت به متکى برخوردار است راحت تر غرب را متقاعد خواهد کرد.
2. صالحى در حالى سکان هرچند موقت وزارت امور خارجه را در دست مىگيرد که ايران روزهاى بحرانى را در عرصه خارجى پشت سر مىگذارد. نشست ژنو در حقيقت نخستين ديدار ميان ايران و غرب پس از يک سال بن بست در مذاکرات بود. نشست بعدى هم در ماه ژانويه در استانبول برگزار خواهد شد. در اين فاصله زمانى صالحى بايد اختلافها با طرفين در مذاکرات را به صفر برساند.
3. اخراج وزيرى که تفکراتش با آقاى رئيسجمهور در يک خط مشى نبود در اين برهه زمانى به چشم غربىها مثبت مىآيد. صالحى با احمدى نژاد هم مکتب است و در پرونده هسته اى هم با وى وارد مجادله و بحث نخواهد شد. با حضور وى در کابينه ، جبهه احمدى نژاد در قدرت مستحکم تر از پيش مىشود.
4. دليل چهارم اما به رابطه ميان ايالات متحده و تهران باز مىگردد که انتخاب صالحى با اين محور در حقيقت بسيار زيرکانه بوده است. صالحى درس خوانده ايالت ماساچوست است و اين مساله مىتواند غرب و شخص باراک اوباما را تحت تاثير قرار دهد. اوباما در حال حاضر از سوى تندروهاى امريکايى براى اتخاذ مواضع تند و تيز عليه ايران به شدت تحت فشار است.
نمىتوان مدعى شد که حضور صالحى به مثابه آب سرد ريختن بر تندروى هاى مد نظر امريکا است اما شايد اوباما بتواند در مواجهه با منتقدان خود انتصاب صالحى را حرکت مثبت از سوى تهران جلوه داده و اندکى زمان بخرد.
آسيا تايمز در نهايت مىنويسد: حتى اگر انتصاب صالحى موقت هم باشد، ايران با اين حرکت به غرب و بخصوص واشنگتن گوشزد مىکند که حضور صالحى در وزارت امور خارجه فرصتى براى بهبود روابط است که نبايد از دست بدهيد.
واشنگتن نبايد با گذار از صالحى و بىتوجهى به اين انتصاب شرايط را به گونه اى فراهم کند که احمدى نژاد فردى تند و تيز تر مانند سعيد جليلى را بر مسند قدرت بنشاند. آسيا تايمز ، صالحى را تکنوکراتى عمل گرا مىخواند که حرف تازه اى بر سر ميز مذاکرات با غرب در استانبول خواهد داشت.
نظر شما :